لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 | دست به دامان قطب عالم امکان
💥اثرات توسّل به امام ع در زندگی
🔰http://Eitaa.com/ofogh_howzah
🌾🌺🌾🌺
30.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️ مستند کوتاه | آسید محمدعلی
💥 روایتی از زندگی و سیره انقلابی حضرت آیتالله سیدمحمدعلی علوی گرگانی و دیدارهای ایشان با رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای، که در ایام سالگرد رحلت این مرجع عظیمالشان منتشر میشود
💥 رهبر معظم انقلاب:
این مرجع معظم در قضایای گوناگون انقلاب و مسائل کشور همواره وفادارانه در کنار مردم و پشتیبان نظام مقدس بودند و خدمات ارزشمندی کردهاند که موجب فیض و رحمت الهی است انشاءالله.
۱۴۰۰/۱۲/۲۴
💻 Farsi.Khamenei.ir
🍂 @gharar_a
💐⚘💐⚘
🌹عطر_یار
🔸ما همه بیمار هجران توایم
💥یا امام العصر ما زان توایم
بنده انعام و احسان توایم
💥برنمیداریم سر از خاک درت
تا ابد بر عهد و پیمان توایم
💥در صراط مستقیم بندگی
پیرو ارشاد و برهان توایم
💥پُر شود از فتنه، گر روی زمین
بیم نَبوَد چون غلامان توایم
💥پیشه ما عشق و شوق کوی تو است
چاکرانه سر به فرمان توایم
💥هر کسی مطلوب و معشوقی گرفت
ما گرفتار و پریشان توایم
💥هر کسی را علت و بیماری است
ما همه بیمار هجران توایم
💥دردمندانیم از سوز فراق
جملگی محتاج درمان توایم
💥مُلک دنیاگر همه از آنِ ما است
ریزه خواران سَر خوان توایم
💥ور چو خورشیدیم بر اوج سپهر
ذرهای از مهر رخشان توایم
💥«لطفی صافی» بگو با وجد و شوق
یا ولیّ عصر ما زان توایم۱
------------
💥۱-بیان ✍از مرحوم حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی ره
http://Eitaa.com/ofogh
_howzah
💐⚘💐⚘
🌿🍀🌿
🔸️بهترین اعمال:
💥امام صادق عليه السلام
در جواب كسى كه پرسيده بود :
ما أفضَلُ ما يُفعَلُ فيهِ (شَعبانَ)
🔸️ الصَّدَقَةُ و الإستِغفارُ ؛
💥امام صادق عليه السلام
در جواب كسى كه پرسيده بود :
🔸️چه عملى در ماه شعبان برتر
است؟ فرمودند :
🔸️صدقه و استغفار .۱
---------------------------
.۱-از کتاب اقبال الأعمال ، ج 3 ،
ص 294 .
💐⚘💐⚘
18.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 «مناجات شعبانیه» را بخوانید ...
💥بیا ن از حضرت امام امام خمینی (ره)
🆔 @balagh_ir
⚘💐⚘💐
🌿🍀🌿
💥در مورد تربیت فرزندان در مسجد:
🔸️ راحتترین راه تربیت این
است که پدر، دست خانواده را
بگیرد و به مسجد بیاورد. در
مســـــجد چیزهایی می بینند که
آنها را تربیت میکند. بچه میبیند
مردم نماز میخوانند؛ لذا نماز
خواندن بر او چاپ میخورد.
میبیند در رمضان روزه میگیرند،
چاپ میخورد. میبیند عدهای
منبــــــــر میروند و از ولایت
امیرالمؤمنین میگویند، چاپ
میخورد....
🔸خلاصه همهی اینها مربی
است. بدون زحمت، خود به خود
بچهها بار میآیند. انسان
میبیند بعد از مدتی بچه نماز
میخواند و حمد و سورهاش
هم درست شده است. اما اگر
بخواهی آنها را به مسجد
نیاوری و خــــــودت آنها را
درست کنی، حتی اگر ۲۴ ساعت
هم بنشینی، درست نمیشود.
🔹در مسجد بدون زحمت هم
یاد میگیرد، هم با آدمهای
خوب معاشرت میکند و
خستگی اش در میرود و
اُنسش تأمین میشود، و هم ....
بنابراین باید پدر و مادر
حواسشان جمع باشد و بچهها
را به عنوان امانت بپذیرند و
تربیت کنند.
🔍 نکات
💥بیان از مرحوم یة_الله_خوشوقت ره
💥از✍ استاد، مهدوی_ارفع
@yamahdiadrekni72
💐⚘💐
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 خیانت همسایه، در عملیاتهای
تروریستی علیه ایران
🔹 آیا باکو به حیاط خلوت
تروریستهای تکفیری و صهیونیستی تبدیل شده است؟؟
💥جهاد_تبیین
@mahale114
💐⚘💐
✅خواص آب زرشک طبیعی
✍️آب زرشک برای سم زدایی خون، کبد و کلیه، کاهش فشارخون بالا، درمان دیابت، کاهش چربی و کلسترول خون، درمان جوش صورت، لاغری و کاهش وزن و درمان سنگ کیسه صفرا مفید میباشد. همچنین خون شما را پاکسازی و تصفیه میکند.
طرز تهیه آب زرشک: مقداری زرشک را خوب بشویید و ۲۴ ساعت در آب خیس کنید، سپس آن را در مخلوط کن بریزید و خوب مخلوط کنید. از صافی رد کنید آب زرشک شما آماده است.
☜【طب شیعه】
🍏 @tebshia20🌿
🌿🍀🌿
🔸️فصل دهم : صفحه چهارم :
نماز ناتمام
💥خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
وقتی قرار شد روحانیون برای نمازجماعت به گردانهای دیگر بروند و سریع برگردند، حاجی کوتاه آمد. گردان ما شده بود سازمان تبلیغات. قبل از اذان، تعداد زیادی ماشین تبلیغات میآمد دنبال ائمۀجماعت و بعد از نماز، آنها را برمیگرداند.
دوستان طلبه در همۀ دستهها سازماندهی شده بودند، اما پیشنهاد دادم قبل از شروع به کار گردان، همه باهم یک پیادهروی تاکتیکی داشته باشیم و این همبستگی را حفظ کنیم.
🔸️ صبح زود، همۀ دوستان با رعایت نظم، با پوتینهای واکسزده، لباسهای خاکی و عمامهبهسر، بهستون میشدیم و کوهنوردی میکردیم.
بچهها ما را دستۀ «آخوندها» نامیده بودند و به همدیگر نشان میدادند. بعد از آن، در دستههای خود پخش میشدیم و کارهای روزانه را شروع میکردیم.
همین سحرخیزی و نظم الهامبخش دیگر برادران بود و به اجرای هرچه بهتر برنامههای روزانه کمک میکرد.
🔸پس از این وقفه در پادگان، بهسمت منطقۀ عملیاتی راه افتادیم. ابتدا به بانه رفتیم و از آنجا با کامیونهای مهرومومشده، بهنحوی که دشمن شک نکند به ارتفاعات مرزی بوالحسن رسیدیم. تاریکی شب که پردۀ استتار انداخت، بهستون شدیم و مخفیانه با عبور از ارتفاعات پرپیچوخم ماووت از کوه گمو گذر کردیم. پس از آن، با عبور از پل سیدالشهدا، بهسمت ارتفاع گُردهرَش تغییر مسیر دادیم و با عبور از یک رودخانۀ فصلی، خودمان را تا پای قلۀ گردهرش رساندیم.
هدف از عملیات نصر8 تصرف همین ارتفاع بود که خطالرأس کشیدهای داشت و مثل سلسلهقلل بهنظر میرسید. در مرحلۀ اول عملیات، لشکرهای مختلف از نقاط مختلف به این منطقۀ وسیع حمله کرده بودند و در مرحلۀ دوم، یال جنوبی ارتفاع نصیب گردان ما شده بود.
در گردهرش، دشمن بر قلۀ آن موضع داشت و ما زیر پایش بودیم. کمی بالا کشیدیم و در غار بزرگی مستقر شدیم که بهراحتی یک گردان در آن جا میشد. تا اطلاع ثانوی آزادباش دادند و دیگر خبری نشد. صدای نمنم باران در کوهستان به گوش میرسید و غار از نفس یک گردان آدم، دم کرده بود. زمان طلایی حمله در حال سپری شدن بود و فرصت شبیخون داشت از بین میرفت. رفتوآمدهای علیآقا چیتسازیان و نیروهای اطلاعاتیاش غیرطبیعی بود و خبر از مشکلی میداد.
با طلوع فجر، نمازم را زیر سقف کوتاه غار، نشسته خواندم و بعد از تعقیبات، کاری نداشتم. قدری چرت زدم. بیدار که شدم باران قطع شده بود و هوا رو به طلایی شدن بود. از اینکه آبوهوا برای عملیات آماده است خوشحال شدم، اما باز خبری از عملیات نشد. از این بیتحرکی خسته شدیم. یکی از رزمندهها افسر نیروی هوایی ارتش بود و بهعنوان بسیجی داوطلب به جبهه آمده بود. در آن شرایط گفت: «بچهها، برای اینکه روحیه بگیرید، شعری میخونم شما آهسته با من تکرار کنید:
صبح که ساعت چهار برپا میزنن میخوریم چای شیرین با خوشگل بربری
بربری بربری. بربری بربری.»
شعر با لحن ملایمی شروع میشد و وقتی به بربریها میرسید سبک مرگ بر شاه زمان انقلاب را میگرفت و آخرین بربری محکم و کوبنده ادا میشد. با این شعر، شوری در بچهها افتاد و با همخوانی و کفزنی با او همراه شدند. گفتم: «چه خبرتونه؟ منطقه رو گذاشتید روی سرتون.»
حاجمهدی ظفری که فکر روحیۀ بچهها بود، چیزی نگفت و خستگی بچهها حسابی دررفت.
آن شب را هم در غار ماندیم و پس از استراحتی کافی، به روز دوم رسیدیم. از نیمۀ روز، باران دوباره آغاز شد و این بار شدید و سیلآسا باریدن گرفت. اگر هنوز ذرهای امید برای انجام عملیات باقی مانده بود، با این باران ناامید شد. بعدازظهر علیآقا چیتسازیان آمد و گفت: «شب عملیات، تیم گشتیهای دشمن رو که به شناسایی اومده بودند اسیر کردیم. توی بازجوییها متوجه شدیم عملیات لو رفته و بعثیها منتظر ما هستن. پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدیم که انجام عملیات به صلاح نیست و باید برگردیم.»
زیر باران شدید آذرماه، از غار بیرون زدیم و بهسمت عقبه بهراه افتادیم. در روز که به قلۀ گردهرش نگاه کردم واقعاً عظمت داشت و رسیدن به فراز آن ساعتها طول میکشید. وقتی به پل رودخانۀ فصلی رسیدیم، آب بالا آمده بود و جریان تند آب به پایمان میخورد. ما که جلوتر بودیم با کمک طنابی که برای حفظ تعادل کشیده بودند رد شدیم و آنسوی رودخانه منتظر بچهها ماندیم.
در همین هنگام، رودخانه طغیان کرد و بچههایی که در حال عبور بودند در آب شناور شدند. دست همه به طناب بود. شیخ آیت زرینی که نزدیکتر بود را میدیدم که زیر آب میرود و درمیآید و درعینحال، تلاش میکند خود را از سیلاب خارج کند. در همین شرایط حساس ناگهان طناب پاره شد و آب همه را با خود برد...
ادامه دارد.......
⚘بیاد_شهدا
⚘دفاع_مقدس
💔جنگ_تحمیلی
@mahale114
💐⚘💐