eitaa logo
بینش مطهر استان مرکزی
264 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
690 ویدیو
62 فایل
📖شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدیﷺ 🌐آدرس: خیابان شهید رجایی،کوچه شهید موسوی(جنب پاساژ دیدار)،خانه جوان، بینش مطهر استان مرکزی ارتباط با ما: 📩 @Lindi935 پاسخ به سوالات: 🆔️ @bineshmarkazi سفارش کتاب: @Mali_binesh_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
عظمت و بصیرت حضرت (ع) شب عاشوراست، در خدمت اباعبدالله(ع) نشسته است. در همان وقت یکی از سران دشمن می آید، فریاد می زند: عباس بن علی و برادرانش را بگوئید بیایند. عباس می‌شنود، ولی مثل اینکه ابدا نشنیده است، اعتنا نمی کند. آنچنان در حضور حسین بن علی(ع) مودب است که آقا به او فرمود: جوابش را بده هر چند فاسق است. می آید می بیند شمر ذی الجوشن است. 🔷شمر روی یک علاقه خویشاوندی دور که از طرف مادر عباس دارد و هر دو از یک قبیله اند، وقتی که از کوفه آمده است به خیال خودش امان نامه ای برای اباالفضل (ع ) و برادران مادری او آورده است. به خیال خودش خدمتی کرده است. تا حرف خودش را گفت، ◻️عباس(ع ) پر خاش مردانه ای به او کرد، فرمود: خدا تو را و آن کسی که این امان نامه را به دست تو داده است لعنت کند. تو مرا چه شناخته ای؟ درباره من چه فکر کردن ای؟ تو خیال کرده ای؟ من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین بن علی(ع ) را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی که ما در آن بزرگ شده ایم و آن پستانی که از آن شیر خورده ایم، این طور ما را تربیت نکرده است. به معروف_و نهی از منکر، ص۷۹ 🆔 @hekmatemotahar1