پدر مهربانم!🌸
این روزها بیشتر از قبل،
این حسرت ندبه را زمزمه میکنم:
«لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ...»
کاش میدانستم
نشانی خانهتان کجاست؟!
کاش میدانستم
کجا عزاخانه به پا کردهاید؟!
کاش یک روز
مرا هم به محفل روضهتان راه دهید!
کاش برسد
روزی که کنارتان باشم
و پابه پای شما اشک بریزم!
کاش روزیام شود
شال عزایتان را به چشمهایم بکشم!
#ای_کاش_که_آرزوی_قلبم_بشوی
يا رب الحسين بحق الحسين
إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜️ @p_Mahdavi
پدر مهربانم مهدی جان💚
هر سال این روزها که میرسید
کولهپشتیام را آماده میکردم برای سفر؛
به شوق اینکه در جاده کربلا
با شما هم قدم شوم،
به شوق اینکه هم صدا با شما
زیارتنامه اربعین بخوانم ...
امسال اما، اربعین را باید
با خاطره و حسرت سر کنم ...
نمیدانم کدام گناه بزرگم
رزق اربعینم را بُرد
اما میدانم هر چه باشد
کَرَم شما از گناه من بزرگتر است ...
از کرم و مهربانیات،
بگذار دوباره با شما هم سفر شوم!!
يا رب الحسين بحق الحسين
إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
⚜️ @p_Mahdavi