eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
986 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 41 ✍️ واکنشِ سردار شهید امیرعباسی در برخورد با زنِ بدحجاب #متن_خاطره : کنارِ
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۲ 🌸دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنه‌ای #امام_زمان #ولایت_پذیری #انقلابی_گرے http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۲ 🌸دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنه‌ای #امام_زمان #ولایت_پذی
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۲ 🌸دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنه‌ای #امام_زمان #ولایت_پذیری #انقلابی_گری http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۲ 🌸دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنه‌ای #امام_زمان #ولایت_پذی
. 📝متن خاکریز خاطرات 42 ✍️ دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ : قرار بود صیاد شیرازی از دستانِ مبارکِ امام خامنه ای درجۀ سرلشکری بگیره. بهش گفتند: بسلامتی بابا! صیاد هم جواب داد: خوشحالم! اما درجه گرفتن فقط ارتقاء سازمانی نیست ؛ وقتی آقا درجه رو بذارن روی دوشم ، حس می‌کنم ازم راضی هستند، وقتی هم ایشون از من راضی باشند ، امام زمان(عج) هم ازم راضی خواهد بود ، و همین برام بسه... 🌷خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی 📚منبع: کتاب صیاد دلها ، صفحه 40 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 42 ✍️ دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنه‌ای #متن_خاطره : قرا
. 👆خاکریز خاطرات ۴۳ 🌸برخورد جالبِ حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود #ایثار #گذشت_و_فداکاری #بی_تفاوت_نبودن #متوسلیان http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۴۳ 🌸برخورد جالبِ حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود #ایثار #گذشت_و_ف
. 👆خاکریز خاطرات ۴۳ 🌸برخورد جالبِ حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود #ایثار #گذشت_و_فداکاری #بی_تفاوت_نبودن #متوسلیان http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۴۳ 🌸برخورد جالبِ حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود #ایثار #گذشت_و_ف
. 📝متن خاکریز خاطرات 43 ✍برخورد جالبِ حاج احمد با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود : حقوقش رو‌گرفت و از سپاه مریوان اومد بیرون. دید یه زن بچه به بغل، کنار خیابون نشسته و داره ‌گریه میکنه.رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زن‌گفت: شوهر بی غیرتم من و بچۀ کوچیکم رو رها کرده و رفته تفنگچی‌کومله شده ، بخدا خیلی وقته یه شکم سیر غذا نخوردیم.حاج احمد بغضش گرفت. دست ‌کرد توی جیبش و همۀ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمنده‌ام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیه ی مختصریه، فعلا امور خودتون رو با این بگذرونید، آدرس‌تون رو هم بدین به برادر دستواره ؛ از این به بعد خودش مواد خوراکی میاره درِ خونه بهتون تحویل میده... 📌خاطره ای از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان 📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
از کربلا تا کربلا 🇮🇷 بیشتر از 32 سال از عملیات و آزادسازی شهر مهران بعد از چندبار محاصره می گذرد، روزهایی که قلب امام شاد شد. 💐این روزها نه تنها زمزمه میکنیم، نسیمی جانفزا می آید بوی کربلا می آید بلکه از مرز مهران، قدم در راه زیارت کربلا می گذاریم و همه را مدیون شما هستیم ای شهدا.🌷 🌹مدیون کسانی که روحشان از ارتفاعات قلاویزان پرگشود و مهر وجودشان یکبار دیگر، مهران را برای ایران باقی گذاشت تا رد پایشان امتداد جای پای زائران حسینی باشد. مثل امروز، رزمندگان با ندای "یا ابالفضل العباس علیه السلام " را آزاد کردند. 💠شادی روح شهدای عملیات کربلای یک . ✅۱۰ تیر ماه سالروز آزادسازی شهر مهران گرامی باد. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام خدمت همه بزرگواران🖐 ضمن عرض تبریک میلاد حضرت معصومه خدمت همه بزگواران: دوستان ما میخواهیم برای این مناسبت جشن بگیریم و متاسفانه با کمبود بودجه مواجه شدیم دوستانی که تمایل دارند در این کار همکاری کنند لطفا به بنده پیام دهند.🌺 مطمئن باشید از هزینه کردن در این راه پشیمان نخواهید شد زیرا نگاه لطف حضرت همراه شما خواهد بود انشاءالله. اجرتون با امام رضا علیه السلام😊 @Shahid_ebrahim_hemat77
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات 43 ✍برخورد جالبِ حاج احمد #متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود #متن_خاطره
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۴ 🌸 طرحِ جالبِ یک شهید برای ترک گناه #گناه #دروغ #غیبت #خودسازی #برنامه_ریزی #مشهد http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۴ 🌸 طرحِ جالبِ یک شهید برای ترک گناه #گناه #دروغ #غیبت #خودسازی #برنامه_ریزی #مش
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۴ 🌸 طرحِ جالبِ یک شهید برای ترک گناه #گناه #دروغ #غیبت #خودسازی #برنامه_ریزی #مشهد http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۴۴ 🌸 طرحِ جالبِ یک شهید برای ترک گناه #گناه #دروغ #غیبت #خودسازی #برنامه_ریزی #مش
. 📝متن خاکریز خاطرات ۴۴ ✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه : یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود ، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می‌دادند 🌷خاطره ای از زندگی شهید علی اصغر کلاته‌سیفری 📚منبع: کتاب وقت قنوت ، صفحه 145 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم19 🌷| وارد #هیئت که می شد، جایگاه و پست و مقام رو میذاشت #کنار☝
20 🔸میگفت: زهرا، باید کمتر کنیم💕 انگار میدونست که قراره چه اتفاقی بیفته. گفتم: این که خیلی خوبه😍 ۲ سال و ۸ ماه از زندگی مشترکمون💍 میگذره. این همه به هم وابسته‌ایم💞 و روز به روز هم بیشتر میشیم. 🔹گفت: آره،خیلی خوبه ولی اتفاقه دیگه...! گفتم. آهاااان؛ اگه واسه خودت میترسی⁉️ گفت: نه زبونتو گاز بگیر. اصلاً‌ منظورم این نبود🚫 🔸حساسیت بالایی بهش داشتم. بعد یکی از دوستاش بهم گفت: "حلالم کنید"😔 پرسیدم: چرا⁉️گفت: با چند تا از رفقا👥 میکردیم. یکی از بچه‌ها آب پاشید رو . 🔹امین هم چای☕️ دستش بود. ریخت روش زدم تو صورت امین😔 چون ناخنم بلند بود، زخمی شد💔 امین گفت: حالا جواب چی بدم❓گفتیم:یعنی تو اینقده 🔸گفته بود: نه❌…ولی همسرم💞 خیلی روم . مجبورم بهش بگم شاخه درخت🌲 خورده تو صورتم. وگرنه پدرتونو در میاره😅 🔹از بر‌گشته بود. از شوق دیدنش میخندیدم😍 با دیدن خنده از لبام رفت. گفتم: بریم پماد بخریم براش. میدونست خیلی حساسم مقاومت نکرد🚫 با خنده گفت: منم که اصلاً خسته نیستتتم😉 🔸گفتم: میدونم خسته‌ای، خسته نباشی. تقصیر خودته که خودت نبودی. بااااید بریم بخریم. هر شب🌙 خودم پماد به صورتش میزدم و هر روز و شاید جای خراشیدگی💔 رو چک میکردم و میگفتم: پس چرا ⁉️😔 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f