eitaa logo
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
978 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
55 فایل
•[ بـِـسْمِ رَبِّ الشُّهَدا ]• •{ڪانال شہید محمد ابراهیم همت}• 🌹|وَقتے عِشْق عاقل مےشود،عَقْل عاشق مے شود،آنگاہ شہید مےشوید|🌹 🌷شهید مصطفی چمران🌷 @deltange_hemmat68 @shahidhemmat68 انِتقاد،پیشْنَهاد،پروفایلِ سفارشی
مشاهده در ایتا
دانلود
2_5229190766701576660.mp3
4.71M
‍ ‌ ❤️ سحر هفدهم ✍آموخته ام؛ که سفره دار رمضان تویی... و کسی در این ضیافت، محبوب تر است، که تو، سهم بیشتری از قلبش را، تسخیر کرده باشی. http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#تمثیل هاے خدایے5⃣7⃣1⃣ ✍️با تقوا باشید 💯آب، گواراست و صدای اون هم آرامش بخشه، اما آبی که زلال باشه.
🌸🍃﷽🌸🍃 هاي خدایے6⃣7⃣1⃣ ✍ آدمِ سیر خورده ⁉️تا حالا دیدی بعضیا تا یه ناراحتی و براشون پیش میاد میگن؛ ⁉️خدایا مگه ما چه کرده بودیم که باید اینطوری سرمون میومد؟! 😭 ✅ واقعیت اینه که؛↶ 👈کسی که سیر خورده باشه، خودش دیگه بوی سیر رو احساس نمیکنه❌ 🔚کسانی این بو رو احساس میکنند که خودشون سیر نخورده باشند.😷 ⚠️ هم همینطوره. بوی بدی داره که خودِ گناهکارا، بوی اونو احساس نمیکنند.❌😇 🔚بوی بدِ ماها رو فقط امام زمان کاملا احساس میکنه.😓 چون امام زمان نکرده. 👇👇👇 📣 اگر ما بخواهیم که بوی گناهمون از بین بره، باید کنیم. ✅ امام علی(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند: 💢تعطروا بالاستغفار لا تفضحنکم روائح الذنوب 👈با ، خود را معطر و خوشبو کنید، تا بوی متعفن گناهان شما را رسوا نسازد. 📚وسائل الشیعه، ج16، ص70 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f 📖 ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌸🌸🌺🌹🌹🌺 این قسمت دشت هاے سوخته فصل ششم قسمت9
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌺🌸🌻🥀🌹🌺🥀🌸🌻🌹🥀 این قسمت دشت هاے سوخته فصل ششم قسمت0⃣1⃣1⃣ ژیلا گفت:((می خواهم برگردم اصفهان))😢 ((برگردی؟؟نه حالا دیگر من نمیگذارم بروی.))😢😔 ((نمی گذاری؟؟چرا؟))😭😢 ابراهیم گفت:((باید بمانی ،بعد با من بیایی.))👌 ((کجا؟با تو کجا باید بیایم؟؟))😢😐🤔 ((لبنان،فلسطین.))👌 ابراهیم کمی سکوت کرد و بعد افزود:((راستش می خواهیم برویم قدس را بگیریم. تو و مهدی باید آن جا هم با من باشید.))😉 ژیلا گفت:ولی من می خواهم بروم دانشگاه ، درس ام را تمام کنم.😢 ابراهیم گفت:((فعلا فکر دانشگاه را از سرت بیرون کن.))😢 ((زیاد نمی مانم.فقط چند واحد مانده ام را پاس می کنم. فوق دیپلم ام را می گیرم و برمیگردم.))👌 هر چه ژیلا می گفت،هر چه اصرا می کرد ، فایده ای نداشت، ابراهیم قبول نمی کرد. می گفت نمی شود.😞😐 نمی خواهم.باید بمانی و ....ژیلا متعجب دوباره بهانه ی عقرب ها🦂را آورد.😕 مادرت هم گفت توی این عقرب ها 🦂🦂🦂ماندن برای مهدی خطرناک است.مخصوصا حالا که کم کم هوا دارد گرم می شود.😐 ابراهیم گفت:دلتنگ پدرومادرت شده ای، حق داری. دلتنگ شهر و کلاس و درس و دانشگاه ات شده ای، حق داری اما اگر بتوانی این جا بمانی بهتر است .😞😢 به هر حال بیشتر همدیگر را می بینیم. راستش برای من خیلی سخت است که از تو و مهدی خیلی دور باشم.😢😔 ژیلا گفت: ادامه دارد....👌👌🌹🌹🌹 ادامه این داستان ان شاالله فردا در کانال تخصصی شهید همت http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• در فکه کاری ناتمام داشت که می باید انجامش می داد. صدای بچه های گردان کمیل را می شن
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• . یکی از شب ها عملیات مسلم بن عقیل همراه رفتم🚶 تا سری به منطقه آزاد شده بزنیم✌️ من راننده بودم رفتیم تااین که احساس کردم به منطقه ای رسیده ایم که امکان جلو رفتن نیست پیاده شد من هم پیاده شدم و تازه متوجه شدیم وارد یک معبر مین شده ایم😱 که تنها به اندازه عبور یک ماشین🚍 پاک سازی شده است. ❤️ http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• #شجاعت_حاج_همت . یکی از شب ها عملیات مسلم بن عقیل همراه #حاج‌همت رفتم🚶 تا سری به م
🌸🌈🌱 •|... ﷽... |• . شجاعت و شهامت حاج همت یك امر ذاتی بود. هیچ وقت كسی ترس در وجود او ندید و این شجاعت، هرجا كه پای اعتقادات به میان می‌آمد☝️، صدچندان می‌شد.در سفر، چون با آخرین پرواز رفته بودیم✈️، فرصت كمی تا آغاز مراسم برائت از مشركین داشتیم. از دو شب قبل بچه‌ها را جمع كرده بودیم. حاج احمد متوسلیان و حاج همت یكسره كار می‌كردند؛ هر لحظه یك جا بودند و برنامه‌ای را تدارك می‌دیدند👌.در روز تظاهرات، پلیس سعودی به صورت دو دیوار، طرفین صف تظاهركنندگان را گرفته بود. آنها كلاه كاسكت های سفید رنگ به سر داشتند و با تجهیزات كامل آماده بودند.😐حاج همت دو ورقه لوله شده در دست داشت؛ فكر كنم فهرست برنامه‌ها و شعارهای مراسم بود.😅 همین‌طور كه در حركت بود، یكی از پلیسها جلو آمد و ورقه‌ها را از دست او كشید. حاج همت هم بدون معطلی و سریع، دست انداخت و مچ دست پلیس سعودی را گرفت🤗. آن مأمور كه فكر چنین برخوردی را نمی‌كرد، جا خورد. وقتی نگاهش به چهره برافروخته حاج همت افتاد، دیگر حساب كار خود را كرد. از چهره درهم او نیز كاملاً پیدا بود كه حاج همت مچ دست او را محكم فشار می‌دهد😂. به همین دلیل، بعد از چند لحظه، نتوانست طاقت بیاورد و آرام مشتش را باز كرد. حاجی ورقه‌ها را از دستش گرفت و رهایش كرد.😊 آن مأمور هاج و واج مانده بود و جرأت برخورد با او را در خود نمی‌دید. معلوم نبود چه نیرویی✨ در نگاه حاج همت بود كه قدرت برخورد را از او گرفت.☝️ 🌸🌈 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 سلام دوستان شهدایی😊😊 ضمن عرض سلام و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما روزه داران عزیز و گرامی☺️☺️ ان شآلله قصد داریم به شرط لیاقت و دور از ریا با کمک آقا امام زمان (عج)وشهدا ختم قرآن برگزارکنیم ان شآلله برای هر جزئی یک شهید که لیست جز برای هر شهید به شرح زیر است 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 جز 2⃣ شـــــہید مــــــــــہدے باڪرے جز 9⃣ شـــہیده ناهید فاتحے ڪرجو جز 2⃣1⃣ شــــہید ولے اللہ چراغچے جز 4⃣1⃣ شــــہید محمد جـــــہان آرا جز 0⃣2⃣شــہید حاج محمود ڪاوه جز4⃣2⃣ شــــــہید شاهرخ ضرغام جز 6⃣2⃣شـــہید علے صیاد شیرازے جز 9⃣2⃣شـــہید مصطفے صفرے تبار 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 ڪسانے ڪہ مایل اند در این ختم شرڪت کنند شماره جزء مورد نظر خود را بہ آیدے زیر ارسال کنید.😊 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @Deltange_hemmat68 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ان شآلله بتونیم بہ شرط لیاقت شاهد ده ها ختم در این ماه ضیافت الهے باشیم☺️️ اجرتون با خود شهدا...😊 شہادت روزیتون ان شآلله🙏 التماس دعا🙏🙏 یازهرا(س)😊😊 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :6⃣ #فصل_اول نه
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣ خانه عمویم دیوار به دیوار خانه ما بود. هر روز چند ساعتی به خانه آن ها می رفتم. گاهی وقت ها مادرم هم می آمد. آن روز من به تنهایی به خانه آن ها رفته بودم، سر ظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم می شد، پایین می آمدم که یک دفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می شنیدم که داشت از سینه ام بیرون می زد. آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن برادرم، خدیجه، داشت از چاه آب می کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بود، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او خیلی راحت و خودمانی بودم. او از همه زن برادرهایم به من نزدیک تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسرندیده!» پسر دیده بودم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :7⃣ #فصل_دوم خا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣ مگر می شود توی روستا زندگی کنی، با پسرها هم بازی شوی، آن وقت نتوانی دو سه کلمه با آن ها حرف بزنی! هر چند از هیچ پسر و هیچ مردی جز پدرم خوشم نمی آمد. از نظر من، پدرم بهترین مرد دنیا بود. آن قدر او را دوست داشتم که در همان سن و سال تنها آرزویم این بود که زودتر از پدرم بمیرم. گاهی که کسی در روستا فوت می کرد و ما در مراسم ختمش شرکت می کردیم، همین که به ذهنم می رسید ممکن است روزی پدرم را از دست بدهم، می زدم زیر گریه. آن قدر گریه می کردم که از حال می رفتم. همه فکر می کردند من برای مرده آن ها گریه می کنم. پدرم هم نسبت به من همین احساس را داشت. با اینکه چهارده سالم بود، گاهی مرا بغل می کرد و موهایم را می بوسید. آن شب از لابه لای حرف های مادرم فهمیدم آن پسر، نوه عموی پدرم بوده و اسمش هم صمد است. از فردای آن روز، آمد و رفت های مشکوک به خانه ما شروع شد. اول عموی پدرم آمد و با پدرم صحبت کرد. بعد نوبت زن عموی پدرم شد. صبح، بعد از اینکه کارهایش را انجام می داد، می آمد و می نشست توی حیاط خانه ما و تا ظهر با مادرم حرف می زد. بعد از آن، مادر صمد پیدایش شد و چند روز بعد هم پدرش از راه رسید. پدرم راضی نبود. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
1_192850923.mp3
26.88M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهاردهم داستان دوم: ماجرای مجروحیت 🔹ماده در عالم دنیا و مجردات 🔸چطور هم خون مقدس است و هم خون نجس؟ 🔹مظاهر اسما الله در دنیا 🔸کیفیت پر وبال ملائکه و ما انسان ها 🔹من کیستم؟ نسبت بدن و حقیقت ما 🔸چیستی تکنولوژی و علم 🔹کیفیت ملائکه خدا، حورالعین و... http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
سلام شبتون شهدایی 😊 نمازوروزه هاتون قبول درگاه حق👌 امشب شب سیزدهم چله دعای شریف توسل هست به نیابت از اقاامام زمان(عج) ممنون از عزیزانی که دراین چله باماهمکاری کردند و سرساعت دعا روتلاوت کردند☺️ ۱.خانم خادم کریمه ۲.خانم یاس ۳.خانم یاصاحب الزمان ادرکنی ۴.خانم مامان امیرعلی ۵.خانم نیک نژاد ۶.خانم محمدصالح ۷.خانم جعفری ۸.خانم اقیان
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌸🍃﷽🌸🍃 #تمثیل هاي خدایے6⃣7⃣1⃣ ✍ آدمِ سیر خورده ⁉️تا حالا دیدی بعضیا تا یه ناراحتی و #گرفتاری براشون
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 های خدایے7⃣7⃣1⃣ 🔻هرچه کنی، به خود کنی🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید: هر کس به مردم کنه، در واقع به خودش کرده.⚠ ✅️ همون ضرب‌المثل معروف: هرچه کنی، به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🕋 یَأَیهَُّا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلیَ أَنفُسِکُم (یونس/23) 💢 ای مردم! و ستمهای شما، به ضررِ خودِ شماست! ‼️ بعضی‌ها فکر میکنند اگر به دستوراتِ الهی دهن‌کجی کنند، و هر گناهی دوست دارند انجام بدند، به کسی ضرر میزنند.🤔 فکر میکنند ، نعوذبالله، به خدا ضرری میزنند. ❌ نخیر... 👈هر و ستمی که مرتکب بشن، و هر انحرافی که از حق پیدا کنن، ضرر و زیانش دامن‌گیر خودشون میشه.👉 فرض کنید جانِ هر انسانی، مثل خانه‌ی شخص باشه.🏠 هر کس هر کاری انجام میده، در محدوده‌ی خانه‌ی جانش داره انجام میده:👇 ✔ اگر می‌کنه، درونِ این خانه چاهی کنده، و داره این چاه رو پُر از فاضلاب و نجاساتِ بَد بو میکنه🤢 ✔ و اگر انجام میده، در حیاطِ این خانه باغچه‌ای پُر از گل‌های خوشبو کاشته، و داره پرورش میده🌺🌸 امّا برای افرادی که از پشتِ دیوارِ این خانه عبور می‌کنند، نهایتاً دو تأثیر✌️ و دو حالت✌️ وجود داره: ① یا بینیِ خودشون رو می‌گیرن و سریع رد میشن، تا این بوی بد اذیتشون نکنه.🤧 ② یا از بوی خوشِ گلها لذّت می‌برند، و صاحبِ گل‌ها رو دعا می‌کنند.😌 ✅️ بنابراین، خدا به کسی نمی‌کنه. اگر ظلمی هست، ساخته و پرداخته خودِ ماست💯 🕋 إِنَّ اللهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (یونس/44) 💢 خداوند هیچ به مردم نمی‌کند؛ ولی این مردمند که به خویشتن می‌کنند! http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 سلام دوستان شهدایی😊😊 ضمن عرض سلام و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما روزه داران عزیز و گرامی☺️☺️ ان شآلله قصد داریم به شرط لیاقت و دور از ریا با کمک آقا امام زمان (عج)وشهدا ختم قرآن برگزارکنیم ان شآلله برای هر جزئی یک شهید که لیست جز برای هر شهید به شرح زیر است 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 جز 9⃣ شـــہیده ناهید فاتحے ڪرجو جز 2⃣1⃣ شــــہید ولے اللہ چراغچے جز4⃣2⃣ شــــــہید شاهرخ ضرغام جز 6⃣2⃣شـــہید علے صیاد شیرازے 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 ڪسانے ڪہ مایل اند در این ختم شرڪت کنند شماره جزء مورد نظر خود را بہ آیدے زیر ارسال کنید.😊 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @Deltange_hemmat68 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ان شآلله بتونیم بہ شرط لیاقت شاهد ده ها ختم در این ماه ضیافت الهے باشیم☺️️ اجرتون با خود شهدا...😊 شہادت روزیتون ان شآلله🙏 التماس دعا🙏🙏 یازهرا(س)😊😊 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
🍃🌸 🕊 کاش می‌شد عاشقانه❤️ فهمیـد تا پـرواز🕊 کرد | شهـــ🕊ــدا | دستی برای به ‌سوی خـــ♥️ـــدا برداریـد ... 🌷 شهدارایادکنیدباذکرصلوات🌷 🌺روزتون شهدایی🌺 🍃🌸 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 #تمثیل های خدایے7⃣7⃣1⃣ 🔻هرچه کنی، به خود کنی🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید: هر کس به مردم #ظلم‌ کن
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🕊🕊🕊🌳 🌳 🎪 🌳 هاے خدایے8⃣7⃣1⃣ 📖 🏡 🗡میگن چوب معلم گله🌹؛↘️ 🍂 گاهی سنگی که لنگ میکند پای گناهمان را، یا همین سیلی ها و گوشمالی های روزگار، یا همین دردهای زمانه،همگی زنگ بیدارباش خدایند که شاید به خود آییم و برگردیم به راه بهشت و قرآن👈🏽«وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى...لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون»📖[سجده/۲۱] 👉🏽کاش یکی از همین روزهایی که سرمان به سنگ میخورد، برای همیشه ی همیشه، برگردیم به مسیر بهشت!آغوش گرم خدا! 😩خسته شدیم از گناه! 😖خسته! 🕊 🌳🌳🌳🕌🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🕋http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_٤۳ #مشتى_خاك_به_پيشگاه_خداوند_متعال .... 🌷توی گلزار شهدای قزوین وقتی از کنار مزا
🌷 🌷يك شب در منطقه طلائيه در سنگر خوابيده بوديم كه ناگهـان آب بـا شدت زياد وارد سنگر شد. مانده بوديم كه اول وسايلمان را جمع كنيم يا اول از سنگر خارج شويم. خلاصه پتوهايمان را زير بغـل زده و از سـنگر بيرون پريديم. وقتى رفتيم بيرون، متوجه شـديم نيروهـاى عراقـى آب را پمپاژ كرده و به سوى سنگرهاى ما فرستاده اند. 🌷يكى از بچه ها كه بدخواب شده بود، بـا لحـن غـضب آلودى گفـت: خدا لعنتت كند صدام! تو روز و شب حاليت نيست، بابا سـاعت يـازده شب است، بگير بخواب، فردا هر غلطى خواستى بكن! 🌷بچه ها كه از خيس شدن در آن موقع شب و در آن هواى سرد خيلـى دلخور شده بودند، با اين حرف دوستمان همه چيز را فراموش كرده و از ته دل شروع به خنديدن كردند. او مى گفت: انگار صدام بـى خوابى بـه سرش زده كه نيمه شب هم ول كُن ما نيست! راوى: رزمنده عباس سالارمحمدى http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌷 #هر_روز_با_شهدا_44 #بى_خوابى_صدام 🌷يك شب در منطقه طلائيه در سنگر خوابيده بوديم كه ناگهـان آب بـ
🌷 🌷سال ١٣٥٩ كه دشمن به منطقه سردشت كردستان حملـه كـرده بـود، خيلى از بچه ها به آن منطقه اعزام شـدند. مـن هـم مـدت چهـار مـاه در كردستان ماندم. يك روز كه با تعدادى از بچه ها به پيرانشهر رفتيم، ديديم شهر خالى از سكنه است و جز تعدادى از نيروهاى جهاد و سـپاه كـسى آنجا نيست. 🌷حدود يك ماه آتـش خيلـى سـنگين بـود و مـا از منطقـه پاسـدارى مى كرديم. بعد قرار شد تعدادى از بچه ها براى شناسـايى بـه روسـتاهاى اطراف ما بروند. بچه ها رفتند و بعد از گذشـت نيمـى از روز، بـا ٩ ــ ٨ كومله برگشتند. 🌷آنها در يكى از روستاهاى اطراف توانسته بودند تعدادى از كومله ها را شناسايى و دستگير كنند. بعـد از ايـن واقعـه، كوملـه هاى جنايتكار تعدادى از بچه هاى سپاه اروميه را به طرز فجيعـى بـه شـهادت رساندند و به ما پيغام دادند كه براى تحويل جسدهـا بايـد اسـراى مـا را آزاد كنيد. 🌷روزهاى اول جنگ تحويل جنازه شهدا خيلى اهميت داشت؛ به همين دليل كومله ها را در شهر چرخانديم تا آنها ببينند دوستانـشان زنـده اند و شهدا را به ما تحويل دهند. با اين حال پانزده روز طول كشيد تـا جنـازه شهدا را تحويل گرفتيم. 📚 كتاب خاكريز و خاطره راوى: رزمنده حميدپژوهان كوموله: گروهى از نيروهاى ضدانقلاب در كردستان http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
عکس کیفیتش خییلی خوبه،تو تصویر به کمک اقای فرامرزی عزیز افراد زیر شناسایی شدند.👌👌 از سمت راست شهید یثربی،پشت سر شهید یثربی شهید بحیرائی.کنارشون حاج همت.بغل حاج همت رو نشناختیم.کنارش شهید نورایی.اون دو نفر کنار شهید نورایی هم شناخته نشد.اون عزیزی که چفیه گردنشونه شهید حق نوردکنارشون اقای مومنی هستند.نشسته از راست:شهید شالچی کنارشون هم شناخته نشد http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
😘 👇👇👇 ظهر است. سربازها با لب و دهان خشکیده جلو سالن غذاخوری صف کشیده‌اند😢 رادیو، دعای روز را می‌خواند📻 گروهبان، با دلشوره به ساعتش نگاه می‌کند⌚️ صدای شیپور آماده باش، همه را به خود می‌آورد🎺 همه خودشان را جمع و جور می‌کنند و برای استقبال از سرلشکر آماده می‌شوند😐 ماشین سرلشکر ناجی جلو ساختمان غذاخوری می‌ایستد🚙 گروهبان به استقبال می‌رود. راننده ماشین زود پیاده می‌شود و در را برای سرلشکر باز می‌کند😒 سگ پشمالوی سرلشکر از ماشین پایین می‌پرد و دم تکان می‌دهد🐶 لحظه ای بعد، سرلشکر می‌آید😎 همه به احترام او پا می‌کوبند😞 از رادیو پخش می‌شود🎼سرلشکر، سیگارش را روشن می‌کند🚬 و با اشاره به گروهبان می‌فهماند که رادیو را خاموش کند😟 گروهبان دوان دوان می‌رود🏃 سرلشکر همراه با سگ و راننده‌اش به طرف راه می‌افتد😳 .... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
یه روز نگاه کردم تو چشماش😢 گفتم ابراهیم چشمات چقدر قشنگن گفت اولین چیزی که توی قبر از بین میره همین چشماس..😭😥 گفتم چشمای تو خیلی زیبان و خدا چیزای زیبا رو برای ما نمی ذاره تو این دنیا،برای خودش بر می داره...😢😭 مطمئنم تو وقتی شهید بشی سرت جدا می شه وچشماتو خدا می بره... 😞همسر حاج ابراهیم همت می گه چشمای ابراهیم من بخاطر این قشنگ بود یکی بخاطر اینکه این چشم ها هیچوقت به گناه باز نشد😢😔 دوم اینکه هر وقت خونه بود سحر پا می شدم می دیدم چشمای قشنگ حاج ابراهیم دارن در خونه خدا چه اشکی می ریزن😭😢 گفتم من مطمئنم این چشما رو خدا خاطر خواه شده چشمات نمی مونه😥 آخرش هم تو عملیات خیبر از بالای دهانش و لبهاش سرش رفت چش😢😭😭ما رو خدا با قابش برداشت و برد😭 http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f