°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝متن خاکریز خاطرات ۲۵ ✍ با خواندنِ این خاطره به اوجِ محبت و مهربانیِ شهدا پی ببرید #متن_خاطره :
.
👆خاکریز خاطرات ۲۶
🌸کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، اینگونه احترام پدرومادرمان را حفظ میکردیم
#حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، اینگونه احترام پدرومادرمان را حفظ میکردیم #حیا
.
👆خاکریز خاطرات ۲۶
🌸کاش ما نیز مانند شهید باهنر ، اینگونه احترام پدرومادرمان را حفظ میکردیم
#حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۲۶ 🌸کاش ما نیز مانند شهید باهنر ، اینگونه احترام پدرومادرمان را حفظ میکردیم #حی
.
📝متن خاکریز خاطرات ۲۶
✍️ کاش ما نیز مانند شهیدباهنر ، اینگونه احترام پدرومادرمان را حفظ میکردیم
#متن_خاطره:
نشست کنارِ مادر. آرام و سر به زیر گفت: مادر! پارگیِ شلوارم خیلی زیاد شده ، تویِ مدرسه ...
لحظاتی مکث کرد و ادامه داد: اگه به بابا فشار نمیاد بگین یه شلوار برام بخره...
پدرش میگفت: محمدجواد خیلی محجوب بود، مواظب بود چیزی نخواهد که در توانمون نباشه...
🌷خاطره ای از روحانی شهید محمدجواد باهنر
📚منبع: کتاب هنرِ آسمان ، صفحه 11
#حیا #ادب #احترام_به_والدین #شهیدباهنر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۷۸ ✍ یک عمل جراحی با رمز یا زهرا (س) #متن_خاطره چشمش آسیب دیده بود. دکترها
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۷۹
🌸 استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه
#تکلیف_گرای #احترام_به_والدین #جهاد #سیدجوادموسوی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۷۹ 🌸 استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه #تکلیف_
#طرح_مستطیل
👆خاکریز خاطرات ۷۹
🌸 استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه😢
#تکلیف_گرای #احترام_به_والدین #جهاد #سیدجوادموسوی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مستطیل 👆خاکریز خاطرات ۷۹ 🌸 استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه😢 #تکل
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۷۹
✍ استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه
#متن_خاطره
خسته از سرِ کار برگشته بودیم که سید جواد گفت: بابا! دیگه کارِ ساختمان تموم شده ، اگه اجازه بدین می خوام برگردم جبهه.😢
گفتم: پسرم! تو به اندازهی خودت خدمت کردی، بذار اونایی برن جبهه که نرفتند.😞 سیدجواد ساکت شد. 😞
وقت اذان جانمازم رو بازکردم تا نماز بخونم.👌 اما پسرم اومد ، جانمازم رو جمع کرد و گفت: اینهمه بینماز هست ، اجازه بدین کمی هم بینمازها نماز بخوانند...😏
دیگه حرفی برای گفتن نداشتم. سید جواد خیلی زیبا و سنجیده جواب اون حرفم رو داد.😢
📌خاطرهای از زندگی شهید سیّد جواد موسوی
📚منبع: کتاب بر خوشۀ خاطرات ، صفحه 28
#تکلیف_گرای #احترام_به_والدین #جهاد #سیدجوادموسوی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۸۳ ✍ مردی از جنسِ خاک به قیمتِ افلاک #متن_خاطره هیچوقت ندیدم توی خونه از کا
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۸۴
🌸 رفتار عجیب و زیبای شهید در بازارچه😢😢😢
#احترام_به_والدین #تواضع #شهیدهاشمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۸۴ 🌸 رفتار عجیب و زیبای شهید در بازارچه😢😢😢 #احترام_به_والدین #تواضع #شهی
#طرح_مستطیل
👆خاکریز خاطرات ۸۴
🌸 رفتار عجیب و زیبای شهید در بازارچه
#احترام_به_والدین #تواضع #شهیدهاشمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مستطیل 👆خاکریز خاطرات ۸۴ 🌸 رفتار عجیب و زیبای شهید در بازارچه #احترام_به_والدین #تواضع #شهید
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۸۴
✍رفتار عجیب و زیبای شهید در بازارچه
#متن_خاطره
اوایل ازدواجمون بود.برای خرید با سید مجتبی رفتیم بازارچه. 😢
در بین راه با پدر و مادرِ آقا سید برخورد کردیم. سید مجتبی به محض اینکه پدر و مادرش رو دید ، در نهایت تواضع و فروتنی خم شد، روی زمین زانو زد و پاهای والدینش رو بوسید.😢
این صحنه برای من بسیار دیدنی بود. آقا سید با اون هیکلِ تنومند و قامت رشید در مقابل پدرو مادرش اینطور فروتن بود و احترام آنها را تا حد بالایی نگه میداشت...👌👌😌
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید سید مجتبی هاشمی
📚منبع: سالنامه یاران ناب1393 به نقل از همسر شهید
#احترام_به_والدین #تواضع #شهیدهاشمی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۹۸ ✍ یک عملِ مستحبِ ساده با ثوابی عظیم #متن_خاطره محمد رضا آخرِ شب نشسته بود
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۹۹
🌸 شهیدی که از انتخاب اسمش ناراحت بود
#نام_نیکو #اسم #احترام_به_والدین #نوجوان_شهید #شهیدپورحبیب
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۹۹ 🌸 شهیدی که از انتخاب اسمش ناراحت بود #نام_نیکو #اسم #احترام_به_والدی
#طرح_مستطیل
👆خاکریز خاطرات ۹۹
🌸 شهیدی که از انتخاب اسمش ناراحت بود
#نام_نیکو #اسم #احترام_به_والدین #نوجوان_شهید #شهیدپورحبیب
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مستطیل 👆خاکریز خاطرات ۹۹ 🌸 شهیدی که از انتخاب اسمش ناراحت بود #نام_نیکو #اسم #احترام_به_وال
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۹۹
✍ شهیدی که از انتخاب اسمش ناراحت بود
#متن_خاطره
ظرفها رو از مادرش گرفت ، شست و گفت: دستات دیگه حساسیت گرفته مادر... مادر رفت سراغِ غذا که رویِ اجاقگاز بود. فرزام هم دنبالش راه افتاد؛ مثل اینکه می خواست به مادرش چیزی بگه. کنارش ایستاد ومودبانه گفت: مادر! چرا اسمم رو گذاشتین فرزام؟!!! چرا نذاشتین علی، حسین؟!!! و ادامه داد: آخه آدم با شنیدنِ اسمِ فرزام یادِ هیچ آدمِ خوبی نمی افته... من اصلاً صاحب اسمم رو نمی شناسم که بهش افتخار کنم.از همونروز به بعد همه علی صدایش میکردند.
📌خاطرهای از زندگی شهید علی پورحبیب
📚 منبع: کتاب آب زیر کاه ، صفحه 37
#نام_نیکو #اسم #احترام_به_والدین #نوجوان_شهید #شهیدپورحبیب
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f