eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
342 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 🍃 🕊لحظہ لحظہ به #خدا؛ جاے #شهیدان خالے است! حِیف؛ جا مانده از آن #قافله_یٰار شدیم...🕊 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🕊❤️ #التماس_دعاے_شهادٺ 🌷 ❤️🍃 @hemmat_hadi
راوی:دوست شهید 🔸چندباری با ماشین پدرم به محمدرضا #رانندگی یاد دادم. یکبار موقع خداحافظی مرا بوسید و #تشکر کرد. 🔸آن روز به من گفت اگر من #شهیدشدم امروز را به خاطر بیاور #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 💟: @hemmat_hadi
#دوست_شهید🌷 که داشته باشی نیازی به عشق‌های بیخودی نداری❌ میدونی یکی #حواسش بهت هست یکی که اومده وصلت کنه به #خدا💞 #شهید_شهیدت_میکنه بذاریه شهید🌷 توزندگیت نقش داشته باشه😍 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🌷 @hemmat_hadi
#خاطره_شهدا🌷 🌷هواى #رفقايش را داشت، تا جايى كه ميتوانست #كمكشان ميكرد. 🌷و نسبت به حرمتى كه بين #رفقايش بود #حساسيت نشان ميداد و بامعرفت💖 بود حتى نسبت به دوستانِ دوستانش #ارزش و احترام قائل بود. راوی: دوست شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم🌷 💟: @hemmat_hadi🌷
🔰خستگی‌ناپذیر 🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و #پرتحرک بود از هشت صبح تا هشت شب #خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم #بازدید گردان تخریب بود 🔹که باید با #زائران خواهر همراهی می‌کردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو 🔸 #دوکوهه باید پست می‌دادیم هیچ‌وقت نمی‌نالید و با عشق #علاقه کار می‌کرد خلوص نیت در عملش بود و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها #داوطلب بود بنیه قوی و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه‌ می‌داشت تا #وظیفه_خادمی‌اش را به نحو مطلوبی انجام دهد❤️ #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 💟 @hemmat_hadi
🔰آمرین به معروف... 🔸سعی می کردم اعتقادات را به شکل #عملی در وجود فرزندانم پرورش دهم، بچه ها می دانســـتند اگر #مادر پوشش تیره و مشکی دارد، یعنی عزا🏴 و ماتم است.. 🔹شب #شهادت یکی از امامان بود و من مشکی⚫️ پوشیده بودم. آن موقع دو فرزند داشتم؛ #محمدرضا هفت و خواهرش یازده ساله👧 بود. برایشان از آن #امام تعریف کردم. به دقت👌 گوش کردند و موقعیت آن شب را فهمیدند 🔸اما همسایه بغلی ما جشن🎊 گرفته بود و #آهنگ های شاد را با صدای بلند پخش می کرد. نگران شدم😥 مبادا در تصور #کودکانه آنها دوگانگی ایجاد شود، بنابراین از قبح شکنی عمل همسایه در #شب_شهادت گفتم. 🔹مهدیه تصمیم گرفت تا #امربه_معروف کند سمت خانه همسایه🏡 رفت، #محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت، رفت و مراقب او بود👥 که اگر اتفاقی برایش افتاد،کمکش کند‌. #تذکر آن ها نتیجه داد و صدای آهنگ قطع شد🔇 نقل از: مادر بزرگوار شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌹 @hemmat_hadi
به اساتیدی که #طلبه بودند علاقه خاصی داشت وبه آنها احترام می گذاشت. احساس #صمیمیّت داشت وبا اشتیاق پای درس این اساتید می نشست. گاهی #کارهایشان را انجام می داد وهوای آن ها را داشت نقل‌‌از: دوست‌شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم
میدانم که مادرت آرزوی #دامادی ات را داشت ... 💥اما ... مُهری که خــــورد در شناسنامـــه‌ات 📖 می ارزد به تمـــام آرزوهای #مادرانـــه‌اش. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🌷 ❤️ @hemmat_hadi
🔰خستگی‌ناپذیر 🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و #پرتحرک بود از هشت صبح تا هشت شب خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم #بازدید گردان تخریب بود, 🔹که باید با زائران خواهر همراهی می‌کردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان? بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو? 🔸 #دوکوهه باید پست می‌دادیم هیچ‌وقت نمی‌نالید و با عشق #علاقه کار می‌کرد خلوص نیت در عملش بود? و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها #داوطلب بود بنیه قوی? و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه‌ می‌داشت تا #وظیفه_خادمی‌اش را به نحو مطلوبی انجام دهد. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری ❤️ @hemmat_hadi
🔻مادر شهید محمدرضا دهقان: ❣هر موقع که #دلتنگش می‌شویم پیش ما می‌آید و حتی بوی #عطر خاصی را که استفاده می‌کرد را استشمام می‌کنیم. ❣بارها شده هیچ کس در خانه نبوده و وقتی وارد خانه شدیم متوجه شدیم که بوی عطر محمدرضا در خانه است، حتی یکبار من از سرکار به خانه آمدم و اینقدر بوی عطرش زیاد بود که با #تعجب رفتم و تلفن را برداشتم که به شوهرم زنگ بزنم وقتی تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوی #عطر می‌دهد و برایم خیلی عجیب بود. ❣مجلس شهید رسول خلیلی  که از ما دعوت کرده بودند و رفته بودیم، من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت کردند که حالم خیلی بد شد. ❣همین که #نیت کردم بلند شوم یک لحظه بوی عطر محمدرضا آمد و کنار من صندلی خالی بود و احساس کردم محمدرضا کنار من نشسته که حتی #برخورد شانه‌هایش را احساس کردم. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi
💟دوران نوجوانی اش را به خوبی گذراند و از بحران های آن دوره خبری نبود چون ورزش می کرد، صورتی بدون جوش داشت که برای خودش تعجب آور بود. 💟ولی همیشه قدبلندش را دوست داشت، اما از کم پشت بودن ریشش می نالید خدا را به خاطر داده هایش شاکر بود و از خدا می خواست انرژی جوانی اش در راه مثبت و مفید استفاده کند. ♦️نقل از: مادر شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری ❤️ @hemmat_hadi
🔻مادر شهید:  🔸محمدرضا فوق‌العاده از خودش مراقبت می‌کرد، امروزی داشت و اصلا به ظاهرش پایبند نبود. به خاطر پاکی و صداقت درونش خریدارش شد. 🔹محمدرضا موقعیت‌های زیادی داشت و می‌توانست زیادی که همه جوانان می‌کند را انجام دهد اما محمدرضا در چارچوب‌های حرکت می‌کرد با تمام وجود می‌گفت من امام زمانم و سر این موضوع می‌ایستاد 🔸با دوستانش خیلی صمیمی بود و راحت با یکی دو تا  از دوستانش که نامزد کرده بودندصحبت می‌کرد ولی نگاه و رفتار نداشت یکبار صحبت خواستگاری شد من گفتم: محمدرضا از فاصله خانه تا دانشگاه روزی صدتا عروس می‌بیند 🔹این جمله را که گفتم محمدرضا اینقدر و بگو بخند کرد و گفت: «صدتا چیه دویست‌تا سیصدتا، بیشتر چشمات را بستی» به محمدرضا گفتم که وقتی می‌روی مگر چشم‌بند می‌بندی که اینها را نمی‌بینی⁉️ اما محمدرضا طفره می‌رفت 🔸خیلی پیگیر شدم تا آخر گفت: مامان قسم نمی‌بینم اگر من بخواهم سرباز شوم و با این چشمهایم صورت امام زمان را ببینم آیا با این می‌توانم آدمهای اینجوری را ببینم؟» و وقتی این حرف را زد خیلی متعجب شدم و چیزی به او بگویم. ❤️ @hemmat_hadi
🕊♥️🕊♥️🕊♥️🕊 🌴به اساتیدی که بودند علاقه ✨خاصی داشت وبه آنها احترام می گذاشت. 🌴احساس داشت وبا اشتیاق پای درس📚 این اساتید می نشست. گاهی را انجام می داد وهوای آن ها را داشت✨ نقل‌‌از: دوست‌شهید ❤️ @hemmat_hadi
🔰خستگی‌ناپذیر 🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و بود از هشت صبح تا هشت شب خادمی بود و از نه شب تا یازده شب هم گردان تخریب بود, 🔹که باید با زائران خواهر همراهی می‌کردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان? بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو? 🔸 باید پست می‌دادیم هیچ‌وقت نمی‌نالید و با عشق کار می‌کرد خلوص نیت در عملش بود? و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها بود بنیه قوی? و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه‌ می‌داشت تا را به نحو مطلوبی انجام دهد. ❤️ @hemmat_hadi
🔰خستگی‌ناپذیر 🔸دوکوهه مسئول پیشتیبانی بود و کارش سخت و بود از هشت صبح تا هشت شب بود و از نه شب تا یازده شب هم گردان تخریب بود 🔹که باید با خواهر همراهی می‌کردیم و پای ثابت این کار او و یکی از دوستان بودند تازه ساعت دوازده شب تا چهار صبح کنار رادیو 🔸 باید پست می‌دادیم هیچ‌وقت نمی‌نالید و با عشق کار می‌کرد خلوص نیت در عملش بود و خستگی نداشت. همیشه برای انجام کارها بود بنیه قوی و بدن سالمی داشت. که او را سرحال نگه‌ می‌داشت تا را به نحو مطلوبی انجام دهد❤️ 💟 @hemmat_hadi
ڪه مےشود باز ڪبوتر دلمـــان پر مےڪشد بہ بام یاد شما بہ یادمان باشید گرداب دنیـا دارد مےکند کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi