🔰روایت همسر شهید از رویای صادقه یدالله:
🔸روزی که به همراه مادرش برای #خواستگاری آمدند. گفت می خواهد با من به تنهایی? صحبت کند. چند مورد از خودش و از کارش گفت و خواست جواب من رو بدونه.
🔹برام عجیب بود که چطور هیچ #شرط و ملاکی مطرح نکرد بعد ازدواج گفت: چند سال پیش، تو رو توی #خواب دیدم که "لباس سبز" تنت بود وبهم گفتن همسر آیندت این خانم هست.
🔸اون روزی که من رفته بودم مسجد جامع و برای "اولین بار" ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادر #مانتو_سبز تنم بود. قبل رفتن به سوریه هم برام لباس سبز خرید
#شهید_یدالله_ترمیمی
#ایام_شهادت
❤️ @hemmat_hadi