eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
343 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 دلتنگی ام را تا ابد کم کرد ابراهیم با خود برایم عشقـ❤️ را آورد ابراهیم میگفت ثابت میکند را ثابت نمودی مرد بودی، مرد ابراهیم!! حالا که دارم می نویسم خط به خط دل را از بی نهایت پیش من برگرد ابراهیم میخواهم امشب با نوایی تازه بنویسم باید بگویم نه نشو دلسرد ابراهیم تا عاشقی هست و نفس تو هستم هرگز فراموشت نخواهم کرد 🌹@hemmat_hadi
🔺 #قتلگاه_فکه پراست ازحرف هاےناگفته پراست ازمناجات هاے #عاشقانه❣ 🔻 #فکــــه پراست ازپاهاےجامانده #سرهاےپریده💔 🔻 #فکــه پر است ازغیرت👌 #مردانگی 💟: @hemmat_hadi
☆♥☆ #خواب را از من بگیرید ای صاعقه⚡️ها که جبر زمانه، صدای چکاچک شمشیر را از من دریغ کرده است! ☆♥☆بر من بشورید، ای #امتحانهای طاقت فرسای جهاد اصغر میخواهم از نگاه #مادران پسر شهید داده، درس #مردانگی بگیرم ☆♥☆بازی #چوگان_نفس را به تماشا نخواهم ایستاد❌ گوی سبقت از جهان باید ربود! ☆♥☆یادمـ💬 هست، هر وقت از #سختی توبه، روی دلم زرد💛 شد، به قاب #عکس_شهیدی نگاه کنم #مادران_شهدا #شبتون_شهدایی🌙 💟 @hemmat_hadi
شـهـدا🌷 از خۅاب ۅ خۅراک افتادند تا دنیا نکند...💔 ۅ این است معناے ... ای کاش مردانه قدر مردانگی هایشاه را بدانیم...✋🏻 @hemmat_hadi
شاهرخ ضرغام... خیلی کوچک بود که سایه یتیمی روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت. از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر و زیر بار ظلم نرفتن او شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا گنده لات محل شود. روزها را در شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و امرار معاش از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش بر خورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد شاهرخ که دل در گرو مردانگی و آزادگی داشت، از شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ابهتی که داشت میان دار هیئت میشد و با یا حسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند این دلدادگی و مشتی گری لطف ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج اقای هیئت بیدار شود و ره صدساله را یک شبه برود. در توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش عاشق شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه فدائیان اسلام در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم شد. . آری. شاهرخ ،پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی و پیکری که هنوز هم در آغوش جبهه به امانت مانده است نویسنده: به مناسبت سالروز شهادت کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi