eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
408 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷| کارمند #کمیته_امداد توضیح داده بود که دو خانواده و سه یتیم تحت #پوشش و حمایت مالی علی بودند ... یعنی علی مجموعا هشت #یتیم رو سرپرستی می کرد تازه بعد از یک عمر زندگی با علی فهمیدم که #درآمدهاش رو کجا خرج می کرد و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چیکار می کرد!! |🌷 #شهید_مدافع_حرم #شهید_علی_امرایی🌷 💚 @hemmat_hadi
#ابراهیم طوری برخورد میکرد که گویی ازتمام رفاهیات دنیایی برخوردار است. گذران زندگی برای او که #یتیم بزرگ شده سخت بود اما با کار در بازار،درآمدلازم را برای خودش کسب کرد. اوپول خودش راهم برای #دیگران هزینه میکرد. نه موقعیتهای ویژه او را ذوق زده میکردو نه از دست دادن موقعیتها او راناراحت میکرد. #شهیدابراهیم_هادی 📚سلام برابراهیم2 ❤️ @hemmat_hadi
🍁 #زندگی_به‌_سبک_شهدا 🌼 مبـالغـی را برای #کارهای_خيـر کنار میگذاشتند 🌼اگر احساس میکرد فردی نيـاز دارد از لـذتهـای دنيـوی خودش میگذشت و به آن بنده خدا میبخشيد... 🌼 می گفت: حــج مـن #شـادی دل بنـده خداست؛ 🌼حــج مـن کـفش پـای بچه #یتيـم است... #شهیدمدافع_حرم💚 #سردار_سیدحمید_طباطبایی_مهر🌸🍃 ❤️ @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃 ✨از مال دنیا هرچه داشت #انفاق می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو #یتیم و یک #بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، #کمک_خرجی آنان را هم پرداخت می‌کرد. ✨ او یک بار زندگی اش را در واقع #حراج کرد تا بتواند #شش_خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر #ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را #سرپناه بدهد! ✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!» 📚کتاب فرمانده نابغه #شهید_مرتضی_حسین_پور🌷 #فرمانده_شهید_حججی ❤️👉 @hemmat_hadi
🍃🌺🍃🌺🍃 ✨از مال دنیا هرچه داشت می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو و یک را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، آنان را هم پرداخت می‌کرد. ✨ او یک بار زندگی اش را در واقع کرد تا بتواند دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را بدهد! ✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!» 📚کتاب فرمانده نابغه 🌷 ❤️👉 @hemmat_hadi
💠 🔹 ابراهیم معلم عربی یکی از مدارس محروم تهران شده بود. اما تدریس عربی زیاد طولانے نشد! از اواسط همان سال دیگر به مدرسه نرفت! حتے که چرا به آن مدرسه نمےرود! 🔸یک روز مدیر مدرسه پیش من آمد و گفت: تو رو خدا !!! شما که برادر آقاے هادے هستید، با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه. گفتم: مگه چے شده؟ 🔹کمے مکث کرد و گفت: حقیقتش، آقا ابراهیم از جیب خودش پول مے داد به یکے از تا هر روز زنگ اول براے کلاس نان و پنیر بگیرد. آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه هاے منطقه هستند؛ اکثرا سر کلاس گرسنه هستند؛ بچه گرسنه هم درس نمے فهمد ... 🔸مدیر ادامه داد: من با آقای هادی برخورد کردم. گفتم نظم مدرسه ما را به هم ریختے! در صورتے که هیچ مشکلے براے مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سر ایشان داد زدم و گفتم: دیگه حق ندارے از این کارها بکنے ! 🔹آقای هادے از پیش ما رفت و بقیه ساعت هایش را در مدرسه پر کرد. حالا هم بچه ها و اولیا از من خواستند که ایشان را ؛ همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف مےکنند. ایشان در همین مدت کم، برای بسیارے از دانش آموزان بے بضاعت و مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتے من هم خبر نداشتم. کجایند مردان بی ادعا @hemmat_hadi
روزها پی در پی میگذرد، تاریخ باسرعت طی می شود و غمی بزرگ در این میان به چشم میخورد غمی جانسوز که بعد از گذشت ۱۴قرن، جای زخمش تازه است. گویا در این غم سری نهفته است که تنها کاشفش هستند و امروز اول این ایام است،ایامی که نه تنها و (ع)و (س)بلکه تمام شیعیان را کرد🖤 خاطره سوختن بین در و دیوار و شکسته از یاد شیعیان نمی رود.مگر می شود بخورد بر صورت و لگد بر پهلو و تو در غفلت باشی؟ واکنون این زخم تازه و تازه تر میشود از آن هنگام که ماه میهمان بستر شد و هیچ گلایه نکرد تنها کرد بر تابوت و امان از آن غروبی که دیدگان برهم گذاشت و هل اتی را غرق در گذاشت "بی توبا شمع علی تا به سحر میسوزد شمع میمیرد او بار دگر میسوزد یک نفر مثل درختان سپیدار بلند در خیالش همه شب بین دو در میسوزد" ✍نویسنده: به مناسبت سالروز شهادت کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi