eitaa logo
سلام بر ابراهیم
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
411 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر ابراهیم
⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمین ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪی هم ڪنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میڪردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫 💟: @hemmat_hadi
💠استخـاره و توسـل بہ حضـرت مـادر (س) 🔸ستـون گردانـها پشت مـانـده ؛تشویـش و اضـطراب در چهـره‌ی بیشـتر فـرماندهان موج می‌زنـد ،تـا دقـایقی دیگـر عملـیات اعـلام می‌شـود📣 بـاید ڪاری ڪنیم امـا .... 🔹 در تاریڪی شب خـودش را بہ رسـاند؛وقـتی حسـیـن شرایـط را برای او توضـیح داد ڪمی فڪر ڪرد بہ اطـراف و سنگـر های دشمـن نگـاه ڪرد بعـد پرسـید راهـکار های دیگـر چگونـه اسـت ؟ می‌شود از مسـیر دیگـه ای رفـت ⁉️ 🔸یڪی از بـچه هـای راهڪار دیگـری را در سمـت راسـت منطـقه‌ی عملـیاتی بہ او نـشان داد. امـا گـفت : ایـن مسیـر شـناسـایی نـشده🚫 🔹همـه نـاراحـت بودنـد . فرصـت فڪر ڪردن هم نداشتیم چه رسدبہ شـناسایی محـورجـدیـد مصطـفی ڪوچڪش را از جیب برداشـت و در دسـت گرفـت ، در تاریڪی شـب بہ حضـرت زهـرا (س) پیـدا ڪرد، در درون خـودش ڪلماتی را نجـوا ڪرد بعـد هـم اذڪاری گـفت و قـرآن را بـاز ڪرد... 🔸نگاهی بہ صفـحه‌ی بـاز شـده انـداخت و خـیلی قاطـع و محڪم گـفت : از این محور نمی‌رویـم! بعـد محـور سمـت را نشـان داد و گـفت: از اینـجا می‌زنیـم بہ دشـمن ! سـمت راسـت منطـقه ای بہ نـام «بـاغ شمـاره هفـت» بـود 🔹چنـد تـن از فرمـانـدهان ڪردند. گفـتند : این منطـقه شـناسـایی نشـده ! مـا نمی‌دانـیم آنـجا چـه خبـر است.امـا ڪہ بہ استـخاره‌های مصطـفی اعتـقاد قلبی داشـت هـیچ تردیدی نڪرد🚫 حرڪت بچـه ها به سمت باغ شمـاره هفـت شد... 🔸دقـایقی بعـد از پـشت بی سیـم ها رمـز (س) برای آغاز عملـیات فتـح المبـین اعـلام شـد، اعـلام ایـن رمـز اشڪ دیـدگـان مصطـفی و بسیـجی هـارا جـاری ڪرد ... هـوا هنـوز روشـن نشـده بـود، منـطقه بـاغ شمـاره‌ی هـفت . 📚 مصطفـی [ خاطرات سرلشکر شهید حجةالاسلام پور ] 📇 انتشارات ❤️ @hemmat_hadi
🌷 💠ماجرای عقـد 💟⇐مراسم عقد این شهید در کنار و خطبه عقد این شهید به صورت تلفنی توسط انقلاب خوانده شده است. 💟⇐همسر شهید با اشاره به آن روز خاطره انگیز می‌گوید: نوید سر سفره عقد، را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحه‌ای که آمد باهم بخوانیم 💟⇐آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق می‌زد، آیه 23 سوره دلـش را آرام کرده بود. ✨«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» «برخی از آن مؤمنان هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند 💟⇐پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.» ✨چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه پیوستی مرد آسمانی‌ام🕊... 💟 @hemmat_hadi🌷
داشتم #قرآن تلاوت می‌کردم کنار من یک خانم محجبه نشسته بود وقتی به آیات #فضیلت_شهدا رسیدم خواستم معني آن را هم بخوانم. رو کردم به آن خانم گفتم خط قرآن ریزه چشم‌هام ضعیفه، برای من بخوان. آن خانم شروع به خواندن کرد و من هم گوش می‌دادم ناگهان سرم را بلند کردم #عباس را دیدم، می‌دانستم که #شهید شده با صدای بلند گفتم عباس... عباس... از #خواب پریدم. (به نقل از #مادربزرگ شهيد) #شهید_عباس_دانشگر🌷
🌷 ✍مادر شهید 🌷یکبار ابوالفضل بود و صف هم شلوغ. خیلی معطل شدم؛ یک دفعه دیدم کسی زد روی شانه ام و را کشید. 🌷سرم را خیلی زود برگردانم عقب. دیدم ابوالفضل است با ابروهای گره خورده. اشاره کرد که بیایم . وقتی از آمدم بیرون، با ناراحتی گفت: «مگه من مُردم که شما اومدین صف نونوایی؟ اون هم جلوی این همه !» بابت خدا را شکر کردم ... 🌷ابوالفضل همیشه به ما سفارش می کرد، می گفت:«اگه می خواید قیامت جلوی حضرت زهرا علیه السلام باشین نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مد رفتار کنین. 🌷نباید بگید جامعه فلان حرف رو می گه یا فلان چیز رو می خواد. باید نگاه کنین به آیات و زندگی علیه السلام ببینی اونها چی می گن، همون کار رو بکنین...» 💟🍃 @hemmat_hadi
🌷 🌷 🎓کارشناسی ارشد نرم افزار 🌷بسیار با ایمان و همیشه بود و همواره به مسجد فاطمه زهرا در محله خودمان می رفت. هیچگاه ، دعای توسل و کمیلش ترک نشد. 🌷بسیار بود و چشمش حیا داشت. در هنگام مواجه با نامحرمان سرش پایین بود به گونه ای که یکی از اساتید دانشگاه از تعریف می کرد و می گفت هیچگاه مستقیم به خانم ها نگاه نمی کرد. 🌷اهل بود و از سر کار که می آمد برای استراحت بدون متکا دراز می کشید. خواندن کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار تلاوت می‌کرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش می‌ماند تا تمام حقوقی که دریافت می‌کند باشد.👌✔ 🌷وی در جعفر طیار در عملیات نصر 2 منطقه حلب ناحیه العیس سوریه، در تاریخ 5 آذر 1394 به فیض شهادت نائل آمد. 🌷 💠 @hemmat_hadi