ما بابت واردات بنزین دلاری پرداخت نمی کنیم، ظواهر نشان می دهد به رئیس جمهور اطلاعات نادرست ارایه می کنند.
رئیس جمهور باید مراقب این اطلاعات نادرست باشد!
@hemmatgholizadeh
آخه ساعت کار از ۶ تا ۱۰ صبح؟!
تعطیل می کردید سنگین تر و درست تر بود،عده زیادی می رفتن خانه پدری و یا سایر مکانهای خنک تر و بهتر کمک می شد.
سیستم قیمتگذاری جهانی در حال نابودی ماست.
آقای رجبی مشهدی در توانیر را #عزل کنید. اطلاعات نادرست و مقایسه های غلط او جامعه را آزار می دهد. چندسال است بجای انجام وظایف صحیح دائما ملت را متهم به بیش مصرفی می کند. مقایسه مصرف کولر با میزان #مصرف_برق برخی کشورها جور به مردم است. قرار بود وزارت نیرو کولرها را اصلاح کند چه شد؟
ایران یکی از کشورهایی است که مصرف برق آن خیلی پایین است. چرا وزارت نیرو به وظایف خود در قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی و قانون رفع موانع صنعت برق عمل نمی کند؟
جز #عدالت و #انصاف تلاش خواهم کرد کار دیگری نکنم.
آقای رئیس جمهور مفهوم #یارانه_پنهان_انرژی جعل شده و اسم حقیقی اش #جهانی_سازی_قیمت و #دلاریزه شدن معیشت مردم است و حسابرسان از آن در اسناد مالی به عنوان #قیمتگذاری_منصفانه یاد می کنند که عین ظلم است!
برای شما عجیب است بدانید #دولت اگر #بنزین از خارج کشور وارد کند برایش ارزانتر تمام می شود تا از #پالایشگاه داخلی بخرد و تازه بنزین باکیفیت تر می تواند وارد کند.این حاصل معادله #یارانه_پنهان_انرژی_جعلی است. روابط مالی نفت را مطالعه کنید تاببینید #دولت_ملت با هم چه آسیبی می بینند!
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨بنزین؛ اولین سوژه اولین عملیات فریب کارشناسان روی ذهن دکتر پزشکیان
آقای دکتر پزشکیان رئیسجمهور منتخب گفتهاند: «ما در کشور ناترازی انرژی داریم و در حال حاضر برای خرید بنزین، ۸ میلیارد دلار پول میدهیم؛ یعنی بنزین را مثلاً حدوداً ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان میخریم، بعد ۱۵۰۰ تومان میفروشیم! خب تا کجا میتوانیم این کار را بکنیم؟»
آنچه از این اظهارات برداشت میشود این است که در طول مدتی که دکتر پزشکیان در ساختمان قرمز ریاستجمهوری مستقر شدهاند، در معرض یک عملیات روانی سنگین قرار گرفتهاند تا به گرانسازی بنزین رضایت دهند.
اما واقعیت چیست؟ آیا این ادعا که دولت بابت خرید بنزین ۸ میلیارد دلار پول میدهد، صحیح است؟ آیا واقعا دولت بنزین را ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان میخرد و ۱۵۰۰ تومان میفروشد؟
پاسخ، خیر است! من از آقای پزشکیان خواهش میکنم در برابر هر ادعایی از این جنس، سوالات اساسی و راهبردی بپرسند. سوال کنند که این ۸ میلیارد دلار ادعایی دقیقا از چه منبعی تامین شده و از چه مسیری به چه کسی پرداخت شده است؟
واقعیت این است که دولت حتی یک دلار بابت خرید بنزین پرداخت نکرده است.
بر اساس گزارش کارشناسان و به استناد مستندات موجود، خدمت رئیس جمهور منتخب عارضم که از سال ۱۳۸۶ تا امروز، دولت جمهوری اسلامی نفت خام را با تخفیف ۵ درصد نسبت به قیمت فوب خلیج فارس، به پالایشگاههای داخلی میدهد. اما پالایشگاهها بابت نفت پولی به دولت پرداخت نمیکنند. پالایشگاهها بنزین و ۴ فرآورده اصلی دیگر (گازوئیل، نفت سفید، مازوت و گاز مایع) را به قیمت فوب خلیج فارس با نفت دریافتی از دولت، تهاتر میکنند. به عبارت سادهتر، دولت نفت میدهد، ۵ فرآورده از جمله بنزین میگیرد، بدون اینکه ریالی رد و بدل شود. اما نکته اینجاست که پالایشگاهها علاوه بر ۵ فرآورده اصلی، بیش از ۴۰ فرآورده دیگر نیز از نفت استحصال میکنند(معادل حدودا ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز) و به قیمت فوب به داخل کشور میفروشند.
دقت بفرمایید! نفت را با ۵ درصد تخفیف فوب میگیرند، اما بدون تخفیف نسبت به فوب ۵ فرآورده به دولت تحویل میدهند. ۵ درصد تخفیف از یک سو، و ارزش بیشتر ۵ فرآورده نسبت به نفت خام از سوی دیگر، باعث شده دولت با وجود فروش روزانه ۲.۲ میلیون بشکه نفت به پالایشگاههای داخلی، بیش از ۲ میلیارد دلار به این پالایشگاهها بدهکار شود!
اما آنچه جدیدا اتفاق افتاده، این است که وزیر نفت آقای روحانی معتقد بود پالایشگاهسازی کثافتکاری است و پالایشگاههای کشور را توسعه نداد. با توجه به افزوده شدن سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو به ناوگان کشور، تقاضای بنزین بیش از عرضه بنزین رشد کرد.
اینک به دلیل عدم توسعه کافی ظرفیت پالایشی کشور، دولت همان رابطه تهاتری را که با پالایشگاههای داخلی داشت، با پالایشگاههای خارجی برقرار کرده است. یعنی به پالایشگاههای خارجی نفت خام میدهد(بدون تخفیف ۵ درصد فوب) و بنزین (باکیفیتتر!) با قیمت فوب تحویل میگیرد. یعنی معالاسف بر اساس تفکر یارانه پنهان، توجیه اقتصادی واردات بنزین برای دولت بیش از خرید بنزین از پالایشگاههای داخلی است!
یک نکته جالب دیگر، تغییر ترکیب تولید پالایشگاههاست. گفتیم که پالایشگاهها فرآوردههای نفتی را به قیمت فوب به داخل میفروشند. بنابراین، هرچه بنزین کمتری تولید کرده و فرآورده ویژه بیشتری تولید کنند، سود بیشتری میبرند. بر اساس گزارشهای رسمی، سهم فرآوردههای ویژه از کل تولید، از یک درصد در سال ۸۶ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. یعنی پالایشگاهها بجای تولید بنزین و عرضه آن به شکل تهاتری با دولت و درگیر شدن با روابط مالی ناشی از هدفمندسازی یارانهها، ترجیح میدهند محصولات دیگری تولید کرده و به نرخ جهانی به مردم بفروشند. به عبارت سادهتر، اگر سهم بنزین از تولیدات پالایشگاهها، مانند دوره پیش از ۱۳۸۶ بود، شاید امروز کمبود بنزین نداشتیم!
دفت بفرمائید که این مطلب نیز مبتنی بر نظرات کارشناسی است. اما کارشناسان متنوعاند و متفاوت میاندیشند. ما هستیم که باید تشخیص دهیم کدام نظر کارشناسی، در جهت منافع ملی است.
راهکار روشن است: اولا سیاست غلط جهانیسازی قیمتها و حاکم کردن دلار آمریکا در خاک ایران باید کنار گذاشته شود. ثانیا، انفال متعلق به دولت اسلامی است. بنگاههایی نظیر پالایشگاهها و پتروشیمیها و شرکتهای بازرگانی نفتی و... صرفا باید حقالعمل ارائه خدمات خود را دریافت نمایند، نه اینکه مالک انفال فرآوری شده شوند.
@syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️تفکر سیاه یارانه پنهان با زندگی شما سر و کار دارد!
◾ماجرای جدول ۲۲-۴ قانون بودجه سال۱۴۰۳ چیست؟
▪️ما با گران سازی خوشبخت نخواهیم شد.
@hemmatgholizadeh
سلام - شما باید امروز در 22:00 GMT+03:30 برای " چالشهای واقعی اقتصاد ایران کدامند؟ راهکار چیست؟ " به ما بپیوندید. https://www.clubhouse.com/invite/dXNcg1QejolON7j5evaK57KlbQO4Fj0DoGk:-cfUGApuLm3QWI_1gULFGNW1idHRB3jODN28zXJD2NE
یکی از نکاتی که برخی از دوستان به من می گویند اینست فن بیانم را تقویت کنم، اگرچه بنده هم حتما مانند هرکس دیگری به دلیل اینکه فارسی زبان مادری ام نبوده، ضعف دارم، منتهی نکته اصلی اینست که اگر موضوع یارانه پنهان انرژی جعلی را بصورت علمی پیش نمیبردم احتمالا هرگز تا اینجا نمیرسیدیم!
بگذاریم صدای جدید شنیده شود، بگذاریم رایحه خوش نسیم خنک نظام تدبیر به مشام مردم برسد، بگذاریم فرزندان شایسته مردم، دین خود را به مردم کشورشان ادا کنند، بگذاریم اندیشه ها شکوفا شود، ایده ها را با آغوش باز بپذیریم، قلب هایمان را برای شنیدن تندترین نقدها بزرگ کنیم...
فردا را باید ساخت.
ما باید بدانیم چکار کرده ایم، فرق است بین عمل و شعار،
انقلابی بودن به انقلابی گفتن نیست، مرا بعد از بازگشت از مأموریت کوتاه مدتم به خانه ام حتی اجازه ندادند به عنوان کارمند معمولی در دفتر اقتصادکلان مشغول به کار شوم.
طرح و افشای یارانه پنهان جعلی تبعات سنگینی برایم داشته است.
صحبت از انقلابی بودن تا عمل در انقلابی ماندن، صحبت از عدالت تا عادل بودن، صحبت از خادم بودن تا تصویر واقعی پشت میزهای قدرت...
شکاف زشت بین ادعا و عمل که همانا ریاکاری است، پدر #ما_مردم را درآورده است و #ما_خسته_ایم از زخمهای بسیار،
ما از باندهای فساد و ضد مردم در ادارات خیلی خسته ایم!
نهاد دولت، دکان کسی نیست.
با سلام و احترام؛
شب گذشته یک نفر با پروفایل فیک در یک گروه مجازی که اغلب دوستان و عزیزان همکارم در آن عضو هستند، با اظهارات دروغین خود، دست به حواشی غیر اخلاقی زدند، که نشان می دهد عناصر الیگارشی و رانتخوران در همین بیخ گوش خودمان، نمایندگان و دست پرورده ها و گماشتگانی دارند که حاضرند علیه دولت و ملت دست به هر کثافتکاری بزنند. اقدام این فرد هتاک دو معنا دارد که معنای مثبتش می تواند تلاش های آخر تیم سفلگان رانتخوار در همین سطوح است که به زودی آبروی شان خواهد رفت، اما معنی منفی آن می تواند این باشد که تاریکخانه الیگارشی، در محل کارم نیروهای خودسر و عناصر سیاه دل خود را برای ترور شخصیتی اینجانب فعال کرده اند و برای ایجاد حواشی و آسیب های احتمالی اداری مانند پرونده سازی و ... مأموریت های جدیدی دریافت کرده اند.
به زودی یادداشت مفصلی تقدیم شما عزیزان همراه خواهد شد که در جریان کامل وقایعی باشید که چگونه خناسان در این سالها از طرق مختلف به اینجانب آسیب زده اند...
سازمان برنامه نقطه شروع تحولات اقتصادی-اجتماعی کشور محسوب میشود، اگر آنجا راه بیفتد چرخ کشور هم راه می افتد. باید با این نهاد بسیارپیچیده با حساسیت برخورد کرد و نباید اجازهٔ لابی و سهم خواهی در بدست آوردن مدیریت این نهاد که میتواند عقل و چشم اقتصادی نظام ج.ا.ایران باشد، داده شود.
بازارها علاوه بر درجه باز و بسته بودن (منتهی الیه #رقابت_کامل تا منتهی الیه #انحصار_کامل) به لحاظ جغرافیایی هم به شکل بین المللی، منطقه ای، ملی، محلی و حتی بازار شهری و روستایی طبقه بندی می شوند. بدلیل تبعات منفی نمی توان #قیمت_بازار_بینالمللی را به #بازار_ملی (داخلی) تحمیل کرد.
آقای رئیس جمهور، قیمت بنزین به کار کارشناسی بیشتری نیاز دارد!
اقتصاد انرژی/همت قلی زاده
بازارها علاوه بر درجه باز و بسته بودن (منتهی الیه #رقابت_کامل تا منتهی الیه #انحصار_کامل) به لحاظ جغ
ایهاالناس!
اینکه هر ایرانی حدود ۲۰٪ از هر چینی انرژی بیشتری مصرف می کند، اسمش هر چه باشد نمی تواند سیاه ترین کشور در مصرف تلقی شود، در عوض آمریکا و آلمان و کانادا و بسیاری از کشورهای جهان مصرف سرانه خیلی بیشتر از ایران دارد چرا در این کشور بابت تحلیل های دروغ کسی مواخذه نمی شود؟
لسترتارو استاددانشگاه هاروارد و ام.آی.تی و مشاوراقتصادی کلینتون:
تصور نظام اقتصادسرمایه داری از دولت،یک تصور عقب افتاده است.
هیچ گروه مهمی از انسانهاهیچگاه بدون دولت نزیسته است.دیدگاه بدون دولت،انسانها را درشرایط جامعه وحشیانه بی دولت قرارمیدهد.سابقه دولت،به اندازه سابقه بشر است!
اگر ما اینگونه مورد تجاوز قرار می گیریم، و میهمان عزیز ما را در وسط خانه ما به شهادت می رسانند، یکی از دلایلش #اقتصاد_ضعیف ما است، آمریکا خوراک سیاست خارجی اش #تحریم_اقتصاد_ضعیف است. نقطه عطف تحولات اقتصادی-سیاسی ایران همان #سال_سیاه_۱۳۸۶ است، سالی که #نخاع_اقتصاد_ایران قطع شد!
من چند بار از #انجمن_اقتصاددانان درخواست کرده ام که جلسه ای ترتیب دهند تا #موضوع_استثماری_یارانه_پنهان و راهکارهای برون رفت از این منجلاب را ارایه کنم که متأسفانه از این کار پرهیز کرده اند.
قرارمان، انحصار نبود!
اخیرا دون مایه ای می گفت:
برو ببین در انجمن پشت سرت چه می گویند!!😳
رئیسجمهور در احکامی جداگانه «محمدجواد ظریف» را به عنوان معاون راهبردی رئیس جمهور و «محمدجعفر قائم پناه» را به عنوان معاون امور اجرایی رئیسجمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب کردند.
ماجرا و ناگفته ها چیست؟
@hemmatgholizade
در سال ۱۳۸۶ که سهمیه بندی بنزین با سر و صدا و با دروغ مصرف بهینه و صرفه جویی و دفاع از حقوق کم درآمدها و ... انجام شد، من در یک بولتن اقتصادی به این مسأله نقد نوشتم، در آن زمان امکانات فضای مجازی در دسترس عموم نبود فلذا صدا و نقد صورت گرفته به جایی نرسید، منتهی برخی عوامل گوش های خود را تیز کردند، ماجرا وارد مسأله ی مسخ ملت از طریق توجیه جهانی سازی قیمت فرآوردههای نفتی اصلی رسید، درحالیکه همانطور که بارها نوشته و گفته ام ماجرای سهمیه بندی بنزین در سال ۱۳۸۶ با لعاب مصرف بهینه و جلوگیری از قاچاق و ... چیزی جز یک دروغ نبود و اصل کنترل اجتماعی به این بهانه مورد نقد اینجانب قرار گرفته بود، بلکه اصل ماجرا، یعنی جهانی سازی نفت ملی بود که هیچکس (حتی یک نفر) در بیرون از گود از آن ماجرا خبر نداشت که من از آن سال، بارها به عنوان سال سیاه اقتصاد ایران و نقطه ی به کما رفتن و یا سکته کردن اقتصاد ایران یاد کرده ام. ظاهرا علف به دهان بز خوش آمده بود، ماجرا با دو سال تبلیغ سنگین وارد سال ۱۳۸۹ شد و با اجرای قانون پرنقص و مبهم هدفمندسازی یارانه ها و انفجار هیدروژنی قیمت حاملهای انرژی به این بهانه دروغین و غیرعلمی که دولت حدود سه برابر بودجه کل کشور به مردم یارانه پنهان انرژی (جهش قیمت گاز مایع بیش از ۷ هزار درصد- این فرآورده صرفا توسط طبقه کم درآمد و روستاییان استفاده می شود) در حقیقت باعث شد اقتصاد ایران از آنزمان تاکنون از جایش تکان نخورد و با تصویب و اجرای قانون اشاره شده، مزیت خدادادی ملت ایران از دسترس تولید خارج و انواع شکست ها به اقتصاد خانوار و اقتصاد تولید تحمیل شد و با مالی شدن بخش اعظم اقتصاد، عملا کشور وارد دوره جدیدی از تورم نفتی-ارزی شد. این موضوع از همان زمان مورد تحلیل و انتقاد نگارنده قرار گرفت و اولین بار در مجله برنامه و بودجه (که توسط سازمان برنامه و بودجه کشور منتشر می شد) مفهوم مهمل یارانه پنهان زیر ذره بین علمی قرارگرفت. اغلب خوانندگان از جزییات این موضوع بخصوص طی شش سال اخیر و انتشار وسیع رسانه ای و توسعه فضای مجازی اطلاع دارند. اینکه یارانه پنهان چیست و توسط چه کسانی و برای چه اهدافی (ضد ملی) طراحی شده، بارها مکتوب و تبیین شده است، اما در این یادداشت به عوارض و پیامدهایی که دامنگیر اینجانب شد، پرداخته می شود. وقتی یارانه انرژی (همان یارانه پنهان انرژی) از طریق جهانی سازی تحت لوای قانون هدفمندسازی یارانه ها اجرایی شد چندین گروه به این موضوع حساس شدند، گروه نخست که تکرارگونه از رسانه ها و البته با خواندن چند جلد کتاب اقتصادی و برخی مهندسان تغییر رشته داده به اقتصاد، مصر بوده و هستند که دولت ایران به مردم یارانه انرژی می دهد (عملا واژه پنهان هم کنار گذاشته شده است)، این گروه بارها و بارها از طرق مختلف، با من گفتگو و مناظره داشته اند ولی اینکه نگارنده (همت قلی زاده) از اساس منکر یارانه پنهان شده و برای این انکار، از ابعاد مختلف از مصادیق و منابع علمی و همچنین آمارهای متعدد (که اغلب آنها برای اولین بار در سطح جامعه -حتی دانشگاهی) استفاده می کرد غالبا از واژه ای عجیب که فلانی آدم ژورنالی است استفاده می کنند که بازخورد حایز اهمیتی نمی باشد.
گروه دوم، گروه خطرناکی بودند، گروهی که در نهادهای مختلف چیدمان شده بودند و به عنوان سپری محکم و یکدست بصورت پیش فرض، اعتقاد ایدیولوژیک به یارانه پنهان انرژی داشتند، و نزدیک شدن به این مفهوم را معادل شکستن حریم خصوصی خودشان تلقی می کردند، بیشترین آسیب های مادی را به اینجانب وارد ساختند. آنها گماشته هایی بودند که اجازه نمی دادند در آن نهادها، کسانی که حتی به این موضوع حیاتی تشکیک می کردند، رشد کنند، نه تنها اجازه رشد نمی دادند که از طریق پرونده سازی و بازی های بوروکراتیک زمینه سلب حقوق مادی و تنزل سِمت را فراهم می ساختند که خاطرات بسیار تلخی از آن دوران دارم. حبس اداری، حذف اضافه کار و سایر رفاهیات اداری، ممانعت از حضور در همایش ها و جلسات و ... به مدت هفت سال پیاپی و تنزل سِمت و انتصاب افراد ضعیف و مطیع و ... از برخی اقدامات سیاهی است که برای منصرف ساختن نگارنده از واکاوی عمیق مفهوم یارانه پنهان انرژی و انتساب جعل و دروغی بودن انجام شده است.( در این رابطه مستندات کافی تولید و در زمان مقرر منتشر خواهد شد).
عجیب و غیرقابل انتظار نبود که با دست گذاشتن بر شاهرگ و شاهراه فساد با چنین توحش های اداری مواجه نشوم، اما به امید خروج کشور از بن بست تورم های بالا و کمک به مردم مظلومی که هر روز سفره آنها آب می رفت، و والدین شرمنده و خجالت زده فرزندان خود می شدند، این توان تبیین را در من زنده نگه می داشت.