ما از باندهای فساد و ضد مردم در ادارات خیلی خسته ایم!
نهاد دولت، دکان کسی نیست.
با سلام و احترام؛
شب گذشته یک نفر با پروفایل فیک در یک گروه مجازی که اغلب دوستان و عزیزان همکارم در آن عضو هستند، با اظهارات دروغین خود، دست به حواشی غیر اخلاقی زدند، که نشان می دهد عناصر الیگارشی و رانتخوران در همین بیخ گوش خودمان، نمایندگان و دست پرورده ها و گماشتگانی دارند که حاضرند علیه دولت و ملت دست به هر کثافتکاری بزنند. اقدام این فرد هتاک دو معنا دارد که معنای مثبتش می تواند تلاش های آخر تیم سفلگان رانتخوار در همین سطوح است که به زودی آبروی شان خواهد رفت، اما معنی منفی آن می تواند این باشد که تاریکخانه الیگارشی، در محل کارم نیروهای خودسر و عناصر سیاه دل خود را برای ترور شخصیتی اینجانب فعال کرده اند و برای ایجاد حواشی و آسیب های احتمالی اداری مانند پرونده سازی و ... مأموریت های جدیدی دریافت کرده اند.
به زودی یادداشت مفصلی تقدیم شما عزیزان همراه خواهد شد که در جریان کامل وقایعی باشید که چگونه خناسان در این سالها از طرق مختلف به اینجانب آسیب زده اند...
سازمان برنامه نقطه شروع تحولات اقتصادی-اجتماعی کشور محسوب میشود، اگر آنجا راه بیفتد چرخ کشور هم راه می افتد. باید با این نهاد بسیارپیچیده با حساسیت برخورد کرد و نباید اجازهٔ لابی و سهم خواهی در بدست آوردن مدیریت این نهاد که میتواند عقل و چشم اقتصادی نظام ج.ا.ایران باشد، داده شود.
بازارها علاوه بر درجه باز و بسته بودن (منتهی الیه #رقابت_کامل تا منتهی الیه #انحصار_کامل) به لحاظ جغرافیایی هم به شکل بین المللی، منطقه ای، ملی، محلی و حتی بازار شهری و روستایی طبقه بندی می شوند. بدلیل تبعات منفی نمی توان #قیمت_بازار_بینالمللی را به #بازار_ملی (داخلی) تحمیل کرد.
آقای رئیس جمهور، قیمت بنزین به کار کارشناسی بیشتری نیاز دارد!
اقتصاد انرژی/همت قلی زاده
بازارها علاوه بر درجه باز و بسته بودن (منتهی الیه #رقابت_کامل تا منتهی الیه #انحصار_کامل) به لحاظ جغ
ایهاالناس!
اینکه هر ایرانی حدود ۲۰٪ از هر چینی انرژی بیشتری مصرف می کند، اسمش هر چه باشد نمی تواند سیاه ترین کشور در مصرف تلقی شود، در عوض آمریکا و آلمان و کانادا و بسیاری از کشورهای جهان مصرف سرانه خیلی بیشتر از ایران دارد چرا در این کشور بابت تحلیل های دروغ کسی مواخذه نمی شود؟
لسترتارو استاددانشگاه هاروارد و ام.آی.تی و مشاوراقتصادی کلینتون:
تصور نظام اقتصادسرمایه داری از دولت،یک تصور عقب افتاده است.
هیچ گروه مهمی از انسانهاهیچگاه بدون دولت نزیسته است.دیدگاه بدون دولت،انسانها را درشرایط جامعه وحشیانه بی دولت قرارمیدهد.سابقه دولت،به اندازه سابقه بشر است!
اگر ما اینگونه مورد تجاوز قرار می گیریم، و میهمان عزیز ما را در وسط خانه ما به شهادت می رسانند، یکی از دلایلش #اقتصاد_ضعیف ما است، آمریکا خوراک سیاست خارجی اش #تحریم_اقتصاد_ضعیف است. نقطه عطف تحولات اقتصادی-سیاسی ایران همان #سال_سیاه_۱۳۸۶ است، سالی که #نخاع_اقتصاد_ایران قطع شد!
من چند بار از #انجمن_اقتصاددانان درخواست کرده ام که جلسه ای ترتیب دهند تا #موضوع_استثماری_یارانه_پنهان و راهکارهای برون رفت از این منجلاب را ارایه کنم که متأسفانه از این کار پرهیز کرده اند.
قرارمان، انحصار نبود!
اخیرا دون مایه ای می گفت:
برو ببین در انجمن پشت سرت چه می گویند!!😳
رئیسجمهور در احکامی جداگانه «محمدجواد ظریف» را به عنوان معاون راهبردی رئیس جمهور و «محمدجعفر قائم پناه» را به عنوان معاون امور اجرایی رئیسجمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب کردند.
ماجرا و ناگفته ها چیست؟
@hemmatgholizade
در سال ۱۳۸۶ که سهمیه بندی بنزین با سر و صدا و با دروغ مصرف بهینه و صرفه جویی و دفاع از حقوق کم درآمدها و ... انجام شد، من در یک بولتن اقتصادی به این مسأله نقد نوشتم، در آن زمان امکانات فضای مجازی در دسترس عموم نبود فلذا صدا و نقد صورت گرفته به جایی نرسید، منتهی برخی عوامل گوش های خود را تیز کردند، ماجرا وارد مسأله ی مسخ ملت از طریق توجیه جهانی سازی قیمت فرآوردههای نفتی اصلی رسید، درحالیکه همانطور که بارها نوشته و گفته ام ماجرای سهمیه بندی بنزین در سال ۱۳۸۶ با لعاب مصرف بهینه و جلوگیری از قاچاق و ... چیزی جز یک دروغ نبود و اصل کنترل اجتماعی به این بهانه مورد نقد اینجانب قرار گرفته بود، بلکه اصل ماجرا، یعنی جهانی سازی نفت ملی بود که هیچکس (حتی یک نفر) در بیرون از گود از آن ماجرا خبر نداشت که من از آن سال، بارها به عنوان سال سیاه اقتصاد ایران و نقطه ی به کما رفتن و یا سکته کردن اقتصاد ایران یاد کرده ام. ظاهرا علف به دهان بز خوش آمده بود، ماجرا با دو سال تبلیغ سنگین وارد سال ۱۳۸۹ شد و با اجرای قانون پرنقص و مبهم هدفمندسازی یارانه ها و انفجار هیدروژنی قیمت حاملهای انرژی به این بهانه دروغین و غیرعلمی که دولت حدود سه برابر بودجه کل کشور به مردم یارانه پنهان انرژی (جهش قیمت گاز مایع بیش از ۷ هزار درصد- این فرآورده صرفا توسط طبقه کم درآمد و روستاییان استفاده می شود) در حقیقت باعث شد اقتصاد ایران از آنزمان تاکنون از جایش تکان نخورد و با تصویب و اجرای قانون اشاره شده، مزیت خدادادی ملت ایران از دسترس تولید خارج و انواع شکست ها به اقتصاد خانوار و اقتصاد تولید تحمیل شد و با مالی شدن بخش اعظم اقتصاد، عملا کشور وارد دوره جدیدی از تورم نفتی-ارزی شد. این موضوع از همان زمان مورد تحلیل و انتقاد نگارنده قرار گرفت و اولین بار در مجله برنامه و بودجه (که توسط سازمان برنامه و بودجه کشور منتشر می شد) مفهوم مهمل یارانه پنهان زیر ذره بین علمی قرارگرفت. اغلب خوانندگان از جزییات این موضوع بخصوص طی شش سال اخیر و انتشار وسیع رسانه ای و توسعه فضای مجازی اطلاع دارند. اینکه یارانه پنهان چیست و توسط چه کسانی و برای چه اهدافی (ضد ملی) طراحی شده، بارها مکتوب و تبیین شده است، اما در این یادداشت به عوارض و پیامدهایی که دامنگیر اینجانب شد، پرداخته می شود. وقتی یارانه انرژی (همان یارانه پنهان انرژی) از طریق جهانی سازی تحت لوای قانون هدفمندسازی یارانه ها اجرایی شد چندین گروه به این موضوع حساس شدند، گروه نخست که تکرارگونه از رسانه ها و البته با خواندن چند جلد کتاب اقتصادی و برخی مهندسان تغییر رشته داده به اقتصاد، مصر بوده و هستند که دولت ایران به مردم یارانه انرژی می دهد (عملا واژه پنهان هم کنار گذاشته شده است)، این گروه بارها و بارها از طرق مختلف، با من گفتگو و مناظره داشته اند ولی اینکه نگارنده (همت قلی زاده) از اساس منکر یارانه پنهان شده و برای این انکار، از ابعاد مختلف از مصادیق و منابع علمی و همچنین آمارهای متعدد (که اغلب آنها برای اولین بار در سطح جامعه -حتی دانشگاهی) استفاده می کرد غالبا از واژه ای عجیب که فلانی آدم ژورنالی است استفاده می کنند که بازخورد حایز اهمیتی نمی باشد.
گروه دوم، گروه خطرناکی بودند، گروهی که در نهادهای مختلف چیدمان شده بودند و به عنوان سپری محکم و یکدست بصورت پیش فرض، اعتقاد ایدیولوژیک به یارانه پنهان انرژی داشتند، و نزدیک شدن به این مفهوم را معادل شکستن حریم خصوصی خودشان تلقی می کردند، بیشترین آسیب های مادی را به اینجانب وارد ساختند. آنها گماشته هایی بودند که اجازه نمی دادند در آن نهادها، کسانی که حتی به این موضوع حیاتی تشکیک می کردند، رشد کنند، نه تنها اجازه رشد نمی دادند که از طریق پرونده سازی و بازی های بوروکراتیک زمینه سلب حقوق مادی و تنزل سِمت را فراهم می ساختند که خاطرات بسیار تلخی از آن دوران دارم. حبس اداری، حذف اضافه کار و سایر رفاهیات اداری، ممانعت از حضور در همایش ها و جلسات و ... به مدت هفت سال پیاپی و تنزل سِمت و انتصاب افراد ضعیف و مطیع و ... از برخی اقدامات سیاهی است که برای منصرف ساختن نگارنده از واکاوی عمیق مفهوم یارانه پنهان انرژی و انتساب جعل و دروغی بودن انجام شده است.( در این رابطه مستندات کافی تولید و در زمان مقرر منتشر خواهد شد).
عجیب و غیرقابل انتظار نبود که با دست گذاشتن بر شاهرگ و شاهراه فساد با چنین توحش های اداری مواجه نشوم، اما به امید خروج کشور از بن بست تورم های بالا و کمک به مردم مظلومی که هر روز سفره آنها آب می رفت، و والدین شرمنده و خجالت زده فرزندان خود می شدند، این توان تبیین را در من زنده نگه می داشت.