ماجرای بند ”د“ تبصره (۱۲) قانون بودجه ۱۳۸۲ (در قالب رشته توییت به زبان محاوره ای) ‏یکی رفته گشته یه چیزی پیدا کرده داره اونو نمایش برد خودش معرفی می کنه بدون اینکه بدونه ماجرا چیه! در تاریخچه یارانه پنهان بارها در دانشگاهها و نشست ها ماجرا رو از سال ۱۳۶۹ توضیح می دم، سال به سال تا ۱۴۰۰ ولی این بنده خدا بند ”د“ تبصره (۱۲) بودجه ۱۳۸۲ رو دلیل غلط بودن حرفهای ما ارایه کرده. بزارین یه چیزی بگم بعد برگردم به اصل ماحرا. در بین همه مناظره ها، در دوتاشون طرف مقابل دست روی چیزی گذاشت که فقط درباره اش شنیده و به زعم خودش برگ برنده رو کرده و اون چی بود؟ بودجه! طرف یا نمی دونست و یا می دونست و ساده بود و دست به آخرین ریسک می زد! احتمالا با خودش می گفت هر چه باداباد... احتمالا فلانی (یعنی من) گیر می کنه و توش می مونه. در حالیکه استخونای ما تو بودجه خرد شده، اون هم چند سال؟ ۲۰ سال! پاسخی به طرف می دادم که چند ثانیه از بابت اینکه نمی فهمید گیج می شد. اومدم شبش یه توییت نوشتم و چند بار در نشست های بعدی هم به اون اشاره کردم. اون چی بود؟ گفتم چرا یه عده تو این مملکت فکر می کنن اونایی که کارمندن فکر می کنید بیسوادن و از کُرات دیگه اومدن؟ بابا درسته رسانه است ولی مردم و شنونده اینقدرها هم ناآگاه نیستند. اونی که کارمنده از همون دانشگاهی که تو توش درس خوندی اومده بیرون. مخاطب هر دو طرف رو می بینه و قضاوت می کنه. اما اینو هم بگم که اگر در تیم و دارو دسته نباشی بیای وسط و حرفی بزنی که عجیب باشه و در رسانه ها مطرح کنی مشکلات خودشو داره که من پیه اونو به تنم مالیدم. چرا؟ بماند برای بعد شاید یه روزی گفتم. شاید یه روزی، یه جایی نتونستم بنویسم که: ماست، سیاهه! به هر حال، یکی از مهمترین نکاتی که همه باید در نظر بگیریم اینه که در فضای عمومی، هر چی که می نویسیم فقط اون دو نفر نیستن که مطالب رو می بینن بلکه همه دارن نگامون می کنن! حالا برگردیم به اصل ماجرای بند ”د“ تبصره ۱۲. معلومه دوستان زحمت میکشن و میرن می گردن. نشون می ده موضوعی که ما پیگیرش هستیم بسیار مهمتر از آن چیزی است که بنظر می رسد. چرا؟ چون توش مسأله آبروریزی علمی هم مطرح است که سه دهه نشان اصلی پرچم عده ای بوده. بند ”د“ مربوط به ماده ۷۱ قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت ۱ است که مجوز جهانی شدن قیمت رو می ده. منتهی نکته اش اینه که تا سال ۱۳۸۶ وارد ‎#بودجه نمی شود و آنچه که بند د تبصره ۱۲ بودجه ۸۲ می گه مربوط به ‎#ثبت_حسابداری است نه بودجه و این دوستان تفاوت این دو را نمی دونن. بنابراین به این شکل شروع به مسخره بازی می کنن. حرف بسیاره و منتهی امروز خواستم کمی ساده حرفمو بیان کنم. به هرحال اگر این دوستان به جای شامورتی بازی، واقعا دنبال این بودند که موضوع رو حل کنند یکبار هم که شده بجای اینکه فکر کنند طرفو حتما باید شکست بدم بجاش تعامل وگفتگو می کردند که ایرادی که امروز کمر اقتصاد ایرانو خم کرده رو درک و هم افزایی میکردند تا حل بشه شاید اوضاع بهتری می داشتیم. منتهی فرق اینجاست دوستان از این طریق ارتزاق می کنند و مجبورند نظر کارفرما رو تامین کنند! شاید مطالب و پاورپوینت های منو که در نت هم موجوده رو می خوندن می فهمیدن ماجرا چیه؟ آخر ماجرا : باز تاکید می کنم خیلی ها این مطالبو می بینن، مانند دوستان، خانواده، همکاران و...

‏آیا دوره ی نفت تمام خواهد شد؟ به نظرم نگاه ما نسبت به ‎#صنعت_نفت_و_گاز کشور باید دچار یک تغییر بنیانی شود. با یک نگاه ساده ی حذف نفت و گاز از ‎#بودجه با عنوان عدم اتکای بودجه به نفت که سابقه سه دهه ای در نظام برنامه ریزی اقتصادی دارد، ما راه به خطا برده ایم. ‎#تاریکخانه_نفت ‎#تورم_نفتی_ارزی @hemmatgholizadeh