هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
نشستهایم و کمر بسته دیو دیوانه
به قتل عام هزاران هزار پروانه
خبر رسیده که در باد مادری تنها
به موی دخترکی مرده میزند شانه
خبر رسیده که از خون و اشک کودکها
پر از ستاره شده شانههای مردانه
نمانده ردی از آن خاطرات پر لبخند
نمانده حرفی از آن کودکان پرچانه
شکسته گیرهٔ مویی کنار بغض اتاق
عروسکی شده مفقود کنج ویرانه
چقدر خون به جگر باشد و سکوت کنیم؟
چقدر صبر؟ ببین پر شدهست پیمانه
چقدر دم به دم از غصه آه تازه کنیم؟
مباد تا ابد اندوه سهم این خانه
برای نسلکشی بنفشههای کبود
برای ذبح هزاران هزار ریحانه
برای بال پر از خون بچهگنجشکی
که بیپناهترین است گوشهٔ لانه
بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم
که صبحِ فتح نبودهست و نیست افسانه
#فلسطین 🇵🇸
#غزه
📍أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad