eitaa logo
فرصت دیدن
254 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
تا فرصت دیدن هست، باید دید زیبایی را. اینجا، از نقاشی های قشنگ‌خدا، که فرصت دیدنش را داشته ام، برایتان تصویر می فرستم، همراه با اندکی قلم و اندیشه هایم را. می توانید نظرات خود را با من به آدرس @heralhuram در میان بگذارید.
مشاهده در ایتا
دانلود
31.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در ستایش قدم هایی که خود را به مسیر عشق رسانده اند.. ✒️ ★᭄ꦿ @heralpoem
هدایت شده از  طلوع
روضه خانگی🥀 ✨خانه‌هایمان را به ذکر اهل‌بیت نورانی کنیم.✨ اولین جلسه: به احترام زینب (س) مکان: رودسر، روستای زیبای عروس محله، ، منزل آقای فروغی زمان: جمعه دوم شهریور از ساعت چهار عصر «ویژه بانوان » برای دریافت لوکیشن مراسم به آیدی @Heralhuram پیام بدهید @sunrises
پ.ن. عکاس، تمام مسیر قدم های اربعینی اش را با من سهیم شد... ✒️ ★᭄ꦿ @heralpoem
16.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبیه تمام صبح های بی نظیر! فقط بگو کنار تو خواهم ماند؟ بگو که گیج نخواهم شد؟ میان مه میان شبی که صبح نمی شود انگار؟ سلام حضرت دلبر! سلام ماه بلند! منم، همان حبیبه ای که ابن مظاهر نشد به هیچ راهی... ✒️ ★᭄ꦿ @heralpoem
19.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم.... و کاش رو به پنجره باشد چشم هایم رو به راه رو به تو ✒️ ★᭄ꦿ @heralpoem
هدایت شده از علیرضا زادبر
ما در مسیری هستیم که بدون سلاح صبر و شنیدن صدای خرد شدن استخوان‌هایمان به مقصد نخواهیم رسید. https://eitaa.com/Politicalhistory
هدایت شده از "باغِچــاي🍃"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذار او را ببوسم خداحافظی دردناک یک کودک با پدر عزیزش که در حمله هوایی اسرائیل در غزه شهید شد.
زائری به عمود ۳۱۳ رسیده و یادم کرده خدایاااا مرا دست بگیر که گم نشوم..... ✒️ ★᭄ꦿ @heralpoem
هدایت شده از علیرضا زادبر
. . سوم شهریور ۱۳۲۰ را فراموش نکنید . . سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ منصورالملک نخست وزیر در خانه بزرگ و مجلل خود خوابیده بود که با صدای پیشکارش از خواب بیدار شد. سفیر انگلیس و روس پشت درب خانه نخست وزیر ایران بودند و به جناب منصور اطلاع دادند ارتش انگلیس از جنوب و روسها از شمال وارد کشور شده اند و ایران دیگر کشور بی طرف نیست. همان صبح گاه برخلاف عادت، جناب نخست وزیر به کاخ رضاشاه رفت و از سلیمان بهبودی خدمتکار امین شاه خواست که اعلیحضرت قَدرقدرت را بیدار کند که مملکت و پادشاهی او در خطر است. چه کسی جرات دارد را بیدار کند؟ وحشتناک تر اینکه چه کسی جرات دارد این خبر را به شاه برساند!! سربازان ارتش فرار کردند، افسرها لباس ها را آتش زدند، جوانان تهرانی سَرهای خود را تراشیدند تا سربازها شناسایی نشوند هر دو لشگر تهران از هم پاشید. رضاشاه از شاهی افتاد و به ژوهانسبورگ تبعید شد. بعدتر انگلیسیها قصد داشتند نواده قاجار را به قدرت بازگرداند اما او که افسر نیروی دریایی ارتش انگلیس بود حتی فارسی نمیدانست با اصرار و زیرکی فروغی انگلیسی‌ها به ادامه حکومت پهلوی رضایت دادند. البته گزینه و چاره ای دیگری هم نداشتند. . تهرانی های جنگ زده ترس عمومی احتمال حضور روس ها در تهران بود انزلی و رشت سقوط کردند انگلیسی ها از جنوب وارد کشور شدند مردم قطحی زده کشور اشغال شده بحران نان و آرد به خیابان ریختند! تصور این بود که رضاشاه طرفدار دارد در دفاع از او آمده اند! قرار است از شاهشان دفاع کنند! اما مردم با پایکوبی فرش ها را در خیابان آویران کردند آویزان کردن فرش برای آراستن شهر سنتی بود که در جشن ها برپا میشود کشور سقوط کرده! قحطی! جنگ! جشن برای چیست؟ جشنِ سقوط شاهنشاه بود رضاشاه از کشور باید برود! مردمی که شاهنشاه را با تمام وجود درک کرده و با او زندگی کرده بودند شاد بودند اما دهه ها بعد منوتو و ایران اینترنشنال مستندهای تاریخی متعددی ساختند که نسل امروز بگوید: روحت شاد! . . سوم شهریور تا ۲۰ شهریور سال ۱۳۲۰ را مطالعه کنید. هیچ گاه برایتان نقل نمی کنند چون اُبهت تصویری که از پهلوی ساخته اند فرومی پاشد. . https://eitaa.com/Politicalhistory
هدایت شده از  طلوع
اولین روضه خانگی ما 🌼هم برگزار شد؛ دور هم جمع شدیم و به احترام زینب کبری و رسیدن کاروان اسرا به کربلا ، عزاداری کردیم🥀 اربعین شاید به اندازه عاشورا، پر از حماسه و شور🌾 نباشد ولی به اندازه دل گویه های کاروانی از زنان غربت کشیده و زخمی🍂 در بازگشت از سفر اسارت و نجوا با برادر، همسر، فرزند و یا امام شهیدشان ، جانگداز و حزین است، امان از اربعین و داغ سنگین آن 🖤🍁 گاهی فکر می‌کنم برای فهمیدن حزن روز اربعین باید یک زن باشی، شاید اربعین بیشتر از هر روزی در نهضت کربلا روز همدلی ما خانم‌ها با کاروان امام حسین و قلب زینب کبری علیهم السلام است.🥀🍃 پ‌ن: پای صحبت‌های وزین خانم حقیقت زاده نشستیم 🌱 و با نوای دلنشین خانم قلی‌پور اشک ریختیم🌱 شعر و همخوانی قرآن هم داشتیم 🦋در آخر هم مهمان سفره بابرکت میزبان بودیم. الحمدلله به این روزی💐 ان شاالله شما را در روضه‌های بعدی باز ببینیم @sunrises