#روایت_من
راهبر مثل ناخدای کشتی
حدوداً پنجاه روز هست که باهمیم،
بهخاطر رویداد داستاننویسی "زنان مقاومت"
از منابع مطالعاتی و تصویری شروع کردیم.
دیدن مستندها، پوسترها، منابع مجازی و مطالعه کتاب
تا ایدهیابی و رسیدن به ایدهداستانی
تا نوشتن طرح یا نسخه اولیه
قطعا این روزهای آخرِ کار، فعالیتها اوج گرفته و عرقِ ملوانها درآمده چون حالا نوبت بخش مهم کارهست: بخش بازنویسی.
ناخدا مدام دستور میده: "این کارو بکنین! اون کارو نکنین!"
امروز یکی از دوستان پیام داده:
"اگه اینطوری باشه من تا ده ماه دیگه دارم بازنویسی میکنم 😐"
منم این جوابو دادم که درواقع پیام برای همه ملوانهای این کشتی هست:
"داستانتون داره خیلی خوب میشه
یه کم دیگه طاقت بیارید
طناب بادبانها را محکم نگه دارید
من دارم ساحل میبینم 😃"
⛱️ 🌊
#یک_راهبر
#رویداد_داستان_زنان_مقاومت
#سازمان_تبلیغات_اسلامی_یزد
.