اطرافیان نویسنده وقتی یه نویسنده داره یه داستان جدید مینویسه و زیادی رفته توی دلِ شخصیتهاش😂
تقدیم به اطرافیان نویسندگان حرفهای😄
@herfeyedastan
#طنزنوشته #کمی_بخندیم
#شوخی_با_نویسندگان
.
. اونی که میخواد همه را راضی نگه داره 😵💫
. حرف و عمل روشنفکر ایرانی 😄
. تازه عروسها در همهجا 👰♀️
. لنگه کفش فری سایزِ سیندرلایی مناسب برای سایز ۳۷ تا ۴۰ 😂
طنزنوشته: زهرا ملکثابت
🔻🔻🔻🔻🔻
فوروارد فقط با لینک کانال حرفهی هنر
https://eitaa.com/herfeyehonar
#طنزنوشته
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طنزنوشته
گروه حرفههنر تقدیم میکند:
راز بقا
این قسمت مارمولک های زیبا
این مارمولک های زیبا به جهت گسترش قلمرو خود دست به یک زورآزمایی خونین میزنند برخلاف پوست زیبا و رنگارنگ شان اصلا رفتار زیبایی نداشته و همدیگر را به قصد کشت کتک می زنند و از این کا هیچ ابایی ندارند
✍️ شهاب صدر
🔻🔻🔻🔻
فوروارد فقط بالینک کانال حرفههنر
https://eitaa.com/herfeyehonar
#طنزنوشته
گروه حرفههنر تقدیم میکند:
دعوا برای دختر کبری بیابونی
یا
نزاع بیابانی
یا
کله سبزها برای کبری
_ بیاجلوبیبینم حرف حسابِت چیشیه؟
_ جرات مادَرِت وپِیَرِت نَمُکُنی،دختر کبری خانم بیابون بغلی براخودمه
_ شَتَلَق،بیگیر که اومد این خوچیزی نی اولیشه
_ بیبین سبز کله غازی خودت خواسی ،دووووف
_ حالاکه ایرو شُد همین اِمشو مِرَم پشت تخته سنگ خونشون تا نسونَمش بر نَمِگَردم
_ مگه از جنازه من رَد شی
_ بیگیر که اومد،خیا کِردی غَمُمَه
_لاشه سبزتا قرمز مُکُنم وشب مِفرِستَمِت اورا
_ زِهی خیال باطل
_ اوووووووخ نَچّایی بچه،پَق شدی خو
_به من مِگن تیره مارُگِ سبز خشوگ
_ منم مِگَنُم تیره مارُگ سبزِ قناری
_ جِنازتم نَمِلّم خونه کبری خانم برسه
_ خواهیم دید
✍️ انسیه کرمی
🔻🔻🔻🔻
فوروارد فقط بالینک کانال حرفههنر
https://eitaa.com/herfeyehonar
.
#طنزنوشته
رفتم دندانپزشکی و توی این حالت بودم😬
چون دکتر وسط دندانهام خمیر زده بود و باید با دندانهام محکم فشار میدادم.
حالا توی این وضعیت دکتر میپرسند که اسم کتابتون چیه؟ 😐
( بنده خدا الان چی بگم؟!/ هنرمند باید خلاق باشه)
با پانتومیم، قهوه یزدی میخورم. فکر میکنند آب و شربت میخورم 😕
باز اصرار که اسمش چیه؟
( بندهخدا وِل کن توی این وضعیت/ هنرمند باید مردمی باشه)
اسم قهوه را مینویسم کف دستم. متوجه نمیشوند.
( بنده خدا دقت کن!/ هنرمند باید صبور باشه)
خمیر را که دکتر برمیداره و کارم تموم میشه، باز اصرار میکنند که راستی اسم کتاب چی بود؟
میگم "قهوهیزدی"
میفرمایند که آهان، اسمش آشناست. احتمالاً بیلبورد یا ماکتش رو توی سطح شهر دیدم. دفعه بعد برام بیارید.
( بنده خدا دندانپزشک مملکتی، کتاب رو بخر دیگه. روزی ده تا مثل من بیاد... باید توی ماشین حساب بزنم.../ هنرمند نباید خسیس باشه)
گاهی یک خمیر باید بزنم وسط دندانهای وجدانِ هنرمندیام 😉
✍️ زهرا ملکثابت
#روز_دندانپزشک
🔻🔻🔻🔻🔻
فوروارد فقط بالینک کانال حرفهیهنر
کپی ممنوع ⚠️
https://eitaa.com/herfeyehonar
حِرفِهی هُنَر
. چرا به عربی فراخوان دادند؟ چرا بعد از این همه تاکید روی زبان فارسی، حوزه هنری یزد به عربی فراخوان
.
آگاه باشید، قندهایی که در دفتر طنز حوزه هنری یزد با قندشکن شکسته میشود، در دل ما آب میشود.
ترجمه به زبان حوزه هنری یزد:
الیوم، یومُ الانتقام 😁
#طنزنوشته
.
.
جیمبو سواری برفراز حوزه هنری
#خوابنگاری
خواب میدیدم که سوار یک هلیکوپترم ( بالگرد).
هلیکوپتر روی سقف یک ساختمان بلند فرود آمد.
هم از هلیکوپتر سواری لذت برده بودم
و هم اینکه فرودش سرِ وقت و سرجایِ معیّن بود.
از همه بهتر اینکه یک هواپیما روی سقف ساختمان بود که میدانستم باید سوار آن بشوم.
با دیدن هواپیما، خیلی خوشحالیام بیشتر شد چون هواپیما سرعت و امنیتش بیشتر است و همچنین کلاسش.
( توی خواب خیلی شنگول و منگول بودم😍)
#تفسیر_خواب
این روزها همزمان با اینکه کلی کلاس گذاشتم برای حوزه هنری یزد که من در این سالها فلان کردم و بمان کردم بدون حمایتی از شما ( فخرفروشی از نوع مثبت 😁)،
همزمان هم با حوزه هنری تهران به مشکل خوردم.
دقیقاً با حوزه هنری تهران همان مشکلاتی وجود دارد که با یزد بود.
عوامل حوزه هنری، توقعات خیلی بالایی دارند که متناسب با میزان معرفتشان و میزان امکانات من نیست 😬
#شاید_برای_شماهم_اتفاق_بیفتد
این روزها انگار سوار جیمبو شدهام و در هر ثانیه یک حادثه، چاله هوایی و یا یک مانعِ خودی ( مثل سرماخوردگی شدید) دارم.
آن هواپیما که در خوابم دیدم، شبیه به بوئینگ واقعی بود ولی حالا انگار جیمبو سوارم و نامطمئن میروم.
وصیتنامهام را ( که بیشتر شبیه به مصیبتنامه بود) به خانواده نوشتهام.
فقط خواستهام بعد از مرگم به خاطر فشارهای شدید حوزه هنری، زهرایشان را یاد کنند🥴
پینوشت: بچهها هیچکدومتون اشتباهی بوئینگ منو برنداشتین و جاش جیمبو بگذارین؟😄
✍️ زهرا ملکثابت
#روزمرگی
#یادداشت
#طنزنوشته