🔰 تجربههای یک گرافیست
خانم زینب نظری:
فکر و ایده پردازی در هنرمند از واجبات است و همینطور دست قوی و سرعت بالا خیلی مهم است.
هنرمند باید خودش را به حدی قوی کند که در اتفاقات و حوادث باسرعت و البته حرفهای کار تولید کند.
در واقع یک مدیریت بحران قوی در وجودش باشد.
طراحی طراحی و طراحی
هر روز و هر روز و هر روز
تمرین و تمرین و تمرین
پینوشت:
طراحی چارلی چاپلین، کار این هنرمند است.
تنظیم متن: زهرا ملکثابت
🔻🔻🔻🔻
فوروارد فقط با لینک کانال حِرفِهیِهُنَر
https://eitaa.com/herfeyehonar
#انگیزشی #یک_تجربه
🔗👨💻🧑🎨تجربههای یک هنرمند
#یک_تجربه
۱. زینب نظری/ تجربه با طعم انگیزهبخشی
https://eitaa.com/herfeyehonar/2529
۲. فاطمه بُستانی/ ماجرای تولید اثر با حداقلها
https://eitaa.com/herfeyehonar/2503
۳. زهرا ملکثابت/ تجربه اول با چاشنی طنز
https://eitaa.com/herfeyehonar/2506
۴. زینب نظری/ روایت مادر و دختری در مورد یک اثر
https://eitaa.com/herfeyehonar/2520
۵. استاد شفائی/ رسالت و نقش هنرمند
https://eitaa.com/herfeyehonar/3917
۶. شکوفه بهرامی/ تمرین
https://eitaa.com/herfeyehonar/4357
۷. مرضیه قاسمی/ شادیهای کوچکِ دوستداشتنی
https://eitaa.com/herfeyehonar/4561
۸. سالار عشرتخواه/ توصیههای شاداب
https://eitaa.com/herfeyehonar/4916
.
هدایت شده از حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
🔗👨💻🧑🎨تجربههای یک هنرمند
#یک_تجربه
۱. زینب نظری/ تجربه با طعم انگیزهبخشی
https://eitaa.com/herfeyehonar/2529
۲. فاطمه بُستانی/ ماجرای تولید اثر با حداقلها
https://eitaa.com/herfeyehonar/2503
۳. زهرا ملکثابت/ تجربه اول با چاشنی طنز
https://eitaa.com/herfeyehonar/2506
۴. زینب نظری/ روایت مادر و دختری در مورد یک اثر
https://eitaa.com/herfeyehonar/2520
۵. استاد شفائی/ رسالت و نقش هنرمند
https://eitaa.com/herfeyehonar/3917
.
اینها اتود یا تمرینهای دستی خانم بهرامی هستند.
عضو گروه حرفههنر هستند و خودشان را اینطور معرفی میکنند:
شکوفه بهرامی هستم ۲۸-۲۹ ساله
چند سالی هست دارم تو رشته های هنری ناخنک میزنم
یه کم هنرهای دستی
یه کم طراحی نقاشی
و یه ذره هم مینویسم
الانم درحال فراگیری گرافیک هستم
گاهی میشینم و اینطوری تمرین میکنم و اتود میزنم.
#تمرین #اتود #یک_تجربه
+ کارهاشون بانمکه 😍 آرزوی موفقیت برای ایشان 😊✌️
#یک_تجربه
مرضیه قاسمی:
سلام. راستش من خيلي اين چالش رو دوست داشتم اما خب خاطره ي خاصي ندارم
اگه داشته باشم هم اونقدر غمگين هست كه گفتنش لطفي نداره.
ولي يه چيزي كه براي خودم عجيبه اين بود چند وقت پيش رفته بودم يه مراسمي يكي از اشناهاي قديمي را ديدم به همراه دخترش.
بعد از احوال پرسي، دختركوچولو به مامانش گفت اين همون خانمه كه گفته بودي نويسنده است داستان مي نويسه...
واقعا كه حسي اون لحظه پيدا كردم قابل توصيف نيست. اين كه من يه نسبت با ادبيات دارم و ديگران منو اينطور ميشناسن.
براي خودم شگفت انگيز بود كه من هنوز شادي هاي كوچكي دارم تا خودم رو به زندگي پيوند بزنم
بخش یک تجربه اینجاست و میتونید با سایر تجربهها آشنا بشید
https://eitaa.com/herfeyehonar/2560
.