🇮🇷حࢪیم؏شـ♥️ـقتاشھادٺ🇮🇷
🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 #حریم_عشــق_تا_شهادت #رمان #از_روزی_که_رفتی #پارتچهلوسوم بانوی صبورم سلام
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#حریم_عشــق_تا_شهادت
#رمان
#از_روزی_که_رفتی
#پارتچهلوچهارم
............................................
رها : خودم میومدم ، لازم نبود این همه راه رو بیای
صدرا : خودمم می خواستم حاج علی رو ببینم ؛ بالأخره مراسم هفتم بود دیگه ، ارمیا رو هم دیدم نمیدونستم اونا هم از بچه های تیپ شصت و پنجن ! انگار همکار سید مهدی بودن ، همدوره و همرزم بودن
رها در جایش جابه جا شد
همکارای سید مهدی برای همه مراسم ها اومدن ، فردا هم تو مرکزشون مراسم دارن ؛ آیه گفت با حاج علی میاد فردا تا به مراسم برسه .
صدرا سری تکان داد و سکوت کرد
. رها در جایش جابه جا شد : ببخشید این مدت باعث زحمت شما شدم ،
نامزدتون خیلی ناراحت شدن ؟
صدرا : به خاطر نبودم ناراحت نبود ، چون با تو بودم ناراحت شد و قهر کرد ؛ شدم مثل این مردای دو زنه ، هیچ وقت فکر نمی کردم منم بشم مثل اون مردایی که دوتا زن دارن و هیچ جایی تو زندگی هیچ کدومشون ندارن . همه جا متهمم ، کلی به خاطر این قهر کردنش پول خرج کردم .
پوزخندی به یاد رویا زد : شما زنها عجيبيد ، تا وقتی براتون پول خرج کنن ، براتون فرق نداره زن چندمید ، مهم نیست شوهرتون اخلاق داره یا نه ، اصلا مهم نیست آدمه یا نه ؛ حالا برعکسش باشه ، یه مرد خوش اخلاق مهربون عاشق باشه و پول نداشته باش ؛ براش تره هم خرد نمی کنن !
رها : این جوری نیست ، شاید بعضی آدما این جوری باشن که اونم زن و مرد نداره ؛ بعضیا اعم از زن یا مرد ، مادیات براشون مهمه ؛ پول چیز بدی نیست و بودنش تو زندگی لازمه ، أما بعضیا پول رو اساس زندگی میدونن ! این اشتباه می تونه زندگی ها رو نابود کنه . عده ای هم هستن کنار همسرشون کار میکنن و زندگی رو کنار هم با همه سختی هاش میسازن ! مهم اینه که ما از کدوم دسته ایم و همسرمون رو از کدوم دسته انتخاب می کنیم .
صدرا : یه عده ی دیگه هستن که جزء دسته ی دوم هستن اما وسط راه خسته میشن و ترجیح میدن برن جزء دسته ی اول