" نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
زندهام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بیسود و زیان
پیش پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن
باز با گریه به آغوش تو بر میگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن "
هدایت شده از •°𝓭𝓮𝓵𝓭𝓪𝓻|ܥِܠܥߊܝ°•
16.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منهرجاگمبشم،
برمیگردم.کربلا:)))🫀✨
- ᗪ 乇 ㄥ ᗪ 卂 尺