eitaa logo
حس خوب آرامش
6.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
21.6هزار ویدیو
12 فایل
میدونستی رفیق اگر بتونی احساستو عوض کنی تو بردی👌 ✅ اینجا برای لحظاتی از دغدغه های روزمره فارغ میشی ما اینجا چیزی نمی فروشیم فقط حال خوبتونو خریداریم 🙂😍 👇🆔 کانال رزرو تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/846004990Ca90b2d4191 @seifititeh @seifititeh
مشاهده در ایتا
دانلود
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از طبیبانه
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از اخبار و حواشی کرونا
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d
هدایت شده از اخبار و حواشی کرونا
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d
هدایت شده از اخبار و حواشی کرونا
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d
هدایت شده از اخبار و حواشی کرونا
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d
هدایت شده از اخبار و حواشی کرونا
سه تا رفیق که تا آخر گناه باهم رفتن🔥😱 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1644167294Cf621d0fe8d