در کمال تعجب مانتوش سبز موردعلاقم بود 😟

من کلاه روباهیه کومان میخوام :(

چکمه موزیم گرفتین حله حالا

چه کوفتیه من گرفتارش شدم 😐 خواب مدرسه دیگه بس واقعا

یک جوری قوانین کانون زبانو زیر پا گذاشتم از خودم راضیم راضییییی

۶ جلسه غیبت😔 تا تو باشی هی نگی ۴ جلسه شد حذفین و فلان !

من دلم برای دوستای مدرسم تنگ شده ترجیح میدادم امروز به جای کلاس زبان برم مدرسه 😭😭😭

این کلاس زبانیا رو دوس ندارم حس میکنم عین اسکلا به نظر میرسم در صورتی که مشکلی ندارم پیش دوستای مدرسم واقعا اسکل باشم 😭

میدونین سعی میکنم حرف بزنم ارتباط برقرار کنم حتی با اون خانومه که از خود استادمونم بزرگ تره حرف میزنم ولی خب فضای کلاس خیلی خالی و بی روحه میدونین چی میگم انگار فقط صدای من میاد بقیه با یه حالت 😶🥱 دارن نگاهم میکنن بعد وقتی چیزیو ننوشتن یا نمیدونن یا میخواد بپرسه و آماده نیستن همه نگاها رو منه یا به منه ؟ حالا هر چی هست خوبه دیگه کلا ۴ جلسهههه مونده😭

بعد من خیلی سعی میکنم به جا و مرتبط حرف بزنم به خاطر همین کم حرف میزنم نه مثل بعضیا که دعوای مامان باباشونو با جزئیات شرح میدن 😐 و این شکلی به نظر میاد که من فعال نیستم و اونا فعالن

الان سکته میکنم

میدونستین میشه وسط سکته کردن تاریخ خوند؟