″هیئتنوجوانانحضرتابالفضل″
ما از شنیده هایی که دیگران تعریف کردن عاشق زیارت کربلا شدیم ادامه دهنده این مسیر زیبا باشید آماده ش
راجب سفر کربلام اول فکر ميکردم یعنی قسمتم میشه ؟
یا نکنه این پیاده روی سختم باشه و به این فکر میکنم بین راه کجا باید استراحت کنیم ولی وقتی راه افتادیم انقدر غرق عشق اقام امام حسین شدم که متوجه نشدم کی رسیدیم و اونجا دیدم چه موکب های عراقی چه موکب های ایرانی چطوری از زائران پذیرایی میکردن و حتی زائرا رو به خونه هاشون دعوت میکردن برای استراحت
برام جالب بود که اونجا حتی عراقی ها وای فای برای زائران آورده بودن
یا اینکه در هر خونه که باز بود ما اجازه داشتیم بریم برای استراحت
و عمود ۳۱۳ هم برام خاطره انگیز بود چون اونجا سینه زنی کردیم
اون لحظه زیارت حضرت علی...
لحظه زیارت اقام ابوالفضل...
هر کدوم شور و حس عجیبی داشتن برام...
و اینکه حسم و عشقم به اقا اباعبدالله هنگام زیارت وصف نشدنیه حسش گفتنی نیست باید رزقت باشه تا بفهمی چقدر قشنگه....
میم ت
#مجید_بربری
#کربلا
| @heyat_nojavanan133 |
″هیئتنوجوانانحضرتابالفضل″
ما از شنیده هایی که دیگران تعریف کردن عاشق زیارت کربلا شدیم ادامه دهنده این مسیر زیبا باشید آماده ش
سلام من خیلی دوست داشتم که به کربلا بروم به پدرم گفتم که من رو هم امسال به کربلا ببر بعد کلی اصرار رفتیم برای کارهای گرفتن گذر نامه.. اما چند وقت گذشت ولی گذر نامه ما نیومد پدرم برای پی گیری به تهران رفت اما فایدهای نداشت ناامید شدیم و حتی وسیله هم جمع نکردیم تا این که مادرم رفت اداره پست وخالصه یک جوری که باورمان نمی شد گذر نامه ما امد و چون وقت نداشتیم همان شب حرکت کردیم اصلا باورم نشد که چطور تو چند ساعت هم گذر نامه جور شد هم دینار و همه کارها انجام شد و حرکت کردیم وقتی به مرز مهران رسیدیم خیلی ذوق و شوق داشتم البته همه ما ذوق داشتیم چون خانوادگی رفتیم و چند تا بچه با هم بودیم تو راه مهران به نجف صحنه هایی دیدیم که نرسیده به حرم وپیاده روی حالامان عوض شد برای مثال پذیرایی از زائران پسر بچه ها جلو ماشین ما رو گرفتید و قسم می دادن که برای شام به موکب ما بیایید واقعا با دیدن این صحنه ها اشک در چشمان ادم جمع میشود از زیارت امام علی و ذوق دیدن حرم که بگذریم رفتیم برای شروع پیاده روی از اول پیاده روی هم ذوق داشتم هم استرس که نکند نتوانم پیاده روی کنم ولی دیدن صحنه هایی که قابل وصف نیست فقط باید از نزدیک ببینی تا حسش کنی و لذتی که نصیب ما شد را حس کنی، وقتی می دیدی چطور به زائر امام حسین احترام میگذارند و تمام اعضای یک خانواده حتی بچه پنج یاشش ساله در حال خدمت به زائران هست حال خیلی خوبی بهت دست میداد در کنار این حال خوب یک حسرتی هم بود حسرت اینکه خوشا به حال این مردم، کاهی وقتها خسته می شدم و دیگر طاقت نداشتم ولی می دیدم پیر مردی با عصا و بعضی ها پا برهنه یا با ویلچر دارند به راه خود ادامه می دهند من هم یک قدرتی در پاهایم میامد برای ادامه راه، در طول پیاده روی همه ی فکرم به حرم و کربلا بود وقتی رسیدیم بعد از استراحت یک دل سیر رفتیم زیارت، وقتی به خانه برگشتم بخدا در راه برگشت اشک همه ی ما درامد میگفتیم کاش میشد دوباره برگردیم وپیاده روی را از اول شروع کنیم انگار که یک خواب خیلی شیرین بود من به عنوان یک دوست به همه ی شما دوستان عزیزم رفتن حداقل یک بار پیاده روی به کربلا یا همان بهشت روی زمین را توصیه میکنم ان شا ٕالله قسمت منم بشه یک بار دیگر پیاده برم زیارت اقا
الف نون
#مجید_بربری
#کربلا
| @heyat_nojavanan133 |
″هیئتنوجوانانحضرتابالفضل″
ما از شنیده هایی که دیگران تعریف کردن عاشق زیارت کربلا شدیم ادامه دهنده این مسیر زیبا باشید آماده ش
سلام علیکم ممنون از اینکه دوست دارید برای سفر کربلا انگیزه ایجاد کنید
کربلا شهری عجیب ،
کربلا سفر عجیب ،
اولین بار که تونستم راهی این سفر بشم برام عجیب بود از ی طرف مدرک گذرنامه نداشتم از طرفی هم عجیب به بی پولی رسیده بودم یادمه از چند هفته جلو تر از این ک راهی بشم همش دنبال تهیه پول بودم که جور کردنش برام شدهبود ی چالش روز سفر ک رسید مقدار کمی پول داشتم میدونستم برای رفتن و برگشتن کمه اما ب خدا توکل کردم و رفتم برای خداحافظی از اقوام
خونه اول هدیه ای برای راه ب ما دادن
خونه دوم خونه سوم😳
عجیب بود برام آخه چرا اونقدری ک من کم دارم کمک کردن این فامیل ها
ظهر تقریباً ساعت دو راه افتادیم صبح ساعت پنج رسیدیم مرز مرز بسته بود استرس مارو گرفت
بچه ها گفتن ک باید برگردیم خونه فایده ای نداره گفتم تا شب بمونیم شاید باز شد موندیم فایده ای نداشت برگشتیم شهر مهران و خوابیدیم صبح تصمیم گرفتیم برگردیم گفتیم صبحونه رو بخوریم برگردیم صبحونه خوردن همانا مرز باز شدن همانا😍😍😍 ظهر رفتیم صفر مرزی بچه های یگان ویژه ک تا شب گذشته مجبور بودن همه رو برگردونن قرآن برای زائران گرفته بودن برای بدرقه رسیدیم نجف، زیارت نجف برامون مثل عسل شیرین بود بعد هم شروع کردیم پیاده روی و دنیام توی این پیاده روی عوض شد و..... السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (خلاصه گفتم اما این سفر نمیشه خلاصه شرح داد امیدوارم هرکی نرفته بره و روند زندگیش عوض بشه)
دال الف
#مجید_بربری
#کربلا
| @heyat_nojavanan133 |