eitaa logo
هیئت ثاراللّه علیه‌السلام درچه
2.1هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
66 فایل
🔰کانال رسمی هیئت ثاراللّه علیه‌السلام رزمندگان اسلام 📱آدرس صفحه هیئت در روبیکا: https://rubika.ir/heiat_saralah_ir 📱آدرس صفحه هیئت در اینستاگرام: https://www.instagram.com/heiat_saralah_ir 📱انتقادات و پیشنهادات: @Ahmadesh
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️تیم یک نفره مذاکره کننده امیرالمؤمنین علی علیه السلام با معاویه 🔸 براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد. 🔹 حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : 🔹 " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على! 🔹 اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش! 🔹 حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت : از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم. به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم " 🔸 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد. 🔹 دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم . 🔹 حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش... 🔹طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد 🔹 معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند. 🔹 معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد . 🔹 طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت! 🔹 سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد! 🔹 اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن! اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد! 🔹عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند. 🔹 معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟ 🔹 طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان! 🔹 معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم! 🔹 طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم. 🔹 معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده 🔹 طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم. 🔹 معاويه گفت : نامه را به يزيد بده 🔹طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش! بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند. 🔹 بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد : على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش " 🔹 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت. 🔹 سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو " 🔹 اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت. 🔹 معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يک ساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند! 🔹 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!! 📕 الأختصاص ص ١٣٨ ‌‌ازفضائل امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام 🆔@heyat_saralah_ir
وقتی پدر مرحوم آیت الله مرعشی (رحمة الله علیه) در تشرف خود به محضر امام عصر (عج) سراغ قبر مادرشان زهرا(سلام الله علیها) را از ایشان گرفتند ، حضرت به قبر عمه خود ، حضرت معصومه (سلام الله علیها؟ اشاره فرمودند. 🆔@heyat_saralah_ir
در نجف، پیرمرد بسیار خوبی بود که حمال بود. به او حسین آقا می‌گفتند. لباس‌های او همیشه شش، هفت تا وصله داشت؛ اما این لباس‌ها، همیشه شسته و قشنگ بود. هیچ‌ وقت لباس‌هایش چرک نبود. یک طناب روی شانه او بود. سرش هم پایین بود و همیشه ذکر می‌گفت و راه می‌رفت. اگر کسی می‌خواست باری را جابه‌جا کند، می‌گفت: «حسین آقا! این بار را بردار و به فلان جا ببر». من دیده بودم فوراً طنابش را باز می‌کرد و بار را روی آن می‌گذاشت و بلند می‌کرد. به مقصد که می‌رسید، بار را زمین می‌گذاشت و طناب خود را بر می‌داشت و می‌ر‌فت. می‌گفتند: «بایست مزدت را بگیر». هر چه به او می‌دادند، در جیبش می‌گذاشت و می‌گفت: «خدا برکت بدهد». در قید این حساب‌ها نبود که کم دادند یا زیاد. نظرش این بود که من این بار را برای خدا برمی‌دارم و او هم برای خدا یک چیزی به من می‌دهد. همین حسین آقا یک بار من را کاملاً تکان داد. در نجف، مسجد ترک‌ها و در نماز مرحوم امام بودیم. وقتی که مکبر گفت: «الله اکبر»، یک دفعه ایشان فریاد زد: «تکبیره الاحرام، خبردار حق است». یعنی ببین کجا ایستادی. مقابل حق ایستادی. حواس خود را جمع کن. ببین چه می‌گویی و از او چه چیزی میخواهی. حواست را به او جمع کن برادر من! لکن حالا ناصری به نماز می‌ایستد، حواس او همه جا هست جز حق. این هم نماز شد؟ آن نمازی که «تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[13] و آن نمازی که «معراجُ المؤمن»[14] است، آیا نماز ناصری است؟ صورت برزخی نماز، ملک مقربی می‌شود. هر مقدار حواست بیشتر جمع باشد، صورت آن ملک، بسیار عالی می‌شود. هر مقدار که حواست جمع نباشد، صورت‌های حیوانات را دارد. این طور است عزیز من! ببین شما که می‌ایستی نماز، می‌خواهی چه چیز به مولا تحویل بدهی. طبقه بالای یک خانه، مادری بچه‌اش روی دوشش بود و مشغول پهن کردن لباس بود که بچه‌ دست و پا زد و این خانم هم حواسش نبود. بچه از پشت بام افتاد. یک دفعه این مادر، بدون اختیار نعره زد. این حسین آقا هم از آنجا رد می‌شده است. صحنه را که می‌بیند، صدا می‌زند: «خدایا! بچه را نگه دار». بعد از این جمله، بچه وسط زمین و آسمان ایستاد. حسین آقایِ حمّال جلو آمد و دست‌ها را بالا کرد و گفت: «خدایا بده». بچه به آرامی پایین آمد . حسین آقا بچه را گرفت و پایین گذاشت. دور او را گرفتند که: «حسین آقا! تو مستجاب الدعوه‌ای». گفت: «نه بابا. من حمال خودتان هستم. یک عمری خدا هر چه گفت، گفتم: چشم. حالا هم هر چه من بگویم، خدا میگوید: چشم». این طور است عزیز من! این همه خواهش‌ها و دعاها و تقاضاهایی که از خدا داری، درست است؛ اما کدام تقاضاهای خدا را گفتی چشم؟ این را به ناصری می‌گویم. تو که این همه دعا و توسل داری و از خدا تقاضا داری و می‌گویی: «خدایا! بده، بده». تو کجا اطاعت حق را کردی که خداوند به تو بگوید: «اطاعت کردی، من هم اطاعتت می‌کنم؟» خود حضرت حق فرمود: «عَبْدِی! أطِعْنِی حَتّی اَجْعَلَکَ مَثَلی»؛[15] یعنی ای بنده من! من را اطاعت بکن، تا مَثَل(نمونه) من بشوی. من به هر چه بگویم: «باش»، می‌باشد؛ تو هم به هر چه بگویی «باش»، می‌باشد 🆔@heyat_saralah_ir
🍃داستانی تاریخی، شیرین و خواندنی ✍ حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى ‌اکرم (ص) روزى به کاخ حکومتى حجّاج بن یوسف ثقفى وارد شد.حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بى‌اعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست. بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد: تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟ گفت: بلى حجاج گفت:مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔ‌پیامبر(ص) میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مى دهى؟ حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم ! حجاج گفت:مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟ حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ... حجّاج ناراحت شده و گفت: واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على (ع) را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت. حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج قرآن درباره حضرت آدم میفرماید: (وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى،آدم عصیان کرد) ولى درباره حضرت على(ع) و خانواده‌اش میفرماید : (وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً) سعى وکار شما موردتقدیر و ستایش است. بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود: (وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه) نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند. امّا على(ع) در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد. حجاج با صداى بلند گفت: اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ بعد از او تقاضا کرد که برترى على (ع) را بر نوح و لوط بیان کند. حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد. روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتش‌اند امّا حضرت على(ع) را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست و خشم او خشم خداست. حجاج گفت:اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على را بر ابراهیم بیان کن حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن می‌فرماید: (وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى) خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده مى کنى خطاب رسید:مگر تو ایمان نیاورده اى؟ عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى می‌خواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند. امّا على(ع) جمله‌اى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کرده‌اند حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید: یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟ فرمود: ابراهیم(ع) براى اطمینان قلبى خودش به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى) امّا من آنچنان اطمینان دارم که اگر پرده‌هاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد. حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(ع) چیست؟ حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع ازمظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به‌ او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند. (فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ) او در حالیکه میترسید،از مصرخارج شد و به سوى مدین رفت. امّا حضرت على(ع) در لیلة المبیت به‌جاى پیامبر(ص) خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند: (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه)ِ بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مى‌فروشند. حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت على نسبت به حضرت سلیمان (ع) بیان نما حرّه گفت: حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت: (رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى) پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد. امّا على(ع) درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود: (هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ) اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نموده‌ام و رجوعى در آن نیست. بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴و۱۳۵و۱۳۶ الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایته امیرالمؤمنین علی علیه السلام و الائمه المعصومین علیهم السلام 🤲🌸🍃 💦غدیر را همیشه به یاد داشته باشیم.💦 🆔@heyat_saralah_ir
🏴مراسم روضه هفتگی هیئت ثارالله علیه السلام رزمندگان اسلام🏴 🔹سخنران: حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا کاشی 🔹مداح: کربلایی سیدحبیب مجیدی 📆 زمان: چهارشنبه ۲۱ تیر ماه از ساعت ۲۰:۳۰ 🔻مکان: درچه، خیابان شهید بهشتی، کوی راسخ، منزل آقای حبیب جزینی ⚠️ویژه برادران 🆔 @heyat_saralah_ir
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4_6021670738858083957.mp3
7.32M
🔻پدرم خادم دربار حسین ...؛ 🎤 ❣5 روز مانده به محرم ... 🆔 @heyat_saralah_ir
🏴 حَیِ عَلیْ العَزا ◾مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۴۵ ♦️سخنرانان: منبر اول: استاد غلامعلی کریمی ♦️منبر دوم: حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا براتی (۶شب اول) حجت‌الاسلام والمسلمین سید احمد میرخلف(۶ شب دوم) 🎤 با مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام 📅 زمان : از سه شنبه ۲۷ تیر بمدت ۱۲ شب از نماز مغرب و عشاء 🕌 مسجد حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام (مصلی) درچه ▪️هیئت ثارالله علیه السلام (رزمندگان اسلام) ▪️پایگاه بسیج شهید چمران درچه 🆔 @heyat_saralah_ir
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام حسین علیه السلام 🔴 مخصوص مقاطع پیش دبستانی تا هفتم 📌 همراه با برنامه های متنوع و اهداء جوایز ⏰زمان: از سه شنبه ۲۷ تیرماه (به مدت ۱۰شب) بعد از نماز مغرب وعشاء 🕌مکان: جنب مسجد سیدالشهدا علیه السلام مصلی 🆔 @heyat_saralah_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴بسم رب الحسین علیه السلام🏴 شماره کارت جهت جمع آوری نذورات و کمک های نقدی جهت برپایی روضه امام حسین علیه السلام در ایام محرم 5894_6318_8090_1731 به نام حفیظی ▪️هیئت ثارالله علیه السلام (رزمندگان اسلام) 🆔 @heyat_saralah_ir
🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۴۵🏴 🔻همراه با سخنرانی و مداحی 📆 زمان: دهه اول محرم از ساعت ۱۸ ⚠️مقتل خوانی روز تاسوعا از ساعت ۱۱ همراه با سفره اطعام نیز برقرار می باشد 📍مکان: خیابان شهید بهشتی، کوچه کاظم صمدیها، منزل ابراهیم امان الهی ▪️هیئت ثارالله علیه السلام (رزمندگان اسلام) ▪️پایگاه بسیج شهید چمران درچه 🆔 @heyat_saralah_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ بزار محرم برسه واست قیامت میکنم! ‌من شب سوم جونم رو نذر رقیه‌ات میکنم ‌ 🆔️ @heyat_saralah_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا