eitaa logo
مرکز فرهنگی جهادی هیئت الرضا علیه السلام
2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
323 ویدیو
1 فایل
مرکز فرهنگی جهادی هیئت الرضا علیه السلام جهت ارتباط با ادمین 👇 @Admin_Heyatalreza ایتا 👇 https://eitaa.com/heyatalreza_ir وب‌سایت 👇 heyatalreza.ir اینستاگرام 👇 https://www.instagram.com/heyatalreza_ir زیلینک 👇 https://zil.ink/heyatalreza.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلامُ عَلَیک یا اباعبدالله مراسم پر فیض قرائت زیارت عاشورا سخنران و مداح: حجت الاسلام حاج عبدالرحیم رضایی زمان: دوشنبه ۸ اسفند، ساعت ۶ صبح مکان: حسنیه هیات الرضا (علیه السلام) خـــواهـران و بـــرادران عضویت👇 مرکز فرهنگی جهادی هیات الرضا (علیه السلام)
روایتی از مراسم شب جمعه گذشته ...پایان شب سیه سفید است!!! ☺️ 🔹ساعت رو نگاه کردم ده دقیقه به هشت بود،منبر رأس ساعت ۸ شروع میشه و باید زودتر برسم هیأت ... سوار ماشین شدم و با عجله از شهرک مهدیه به سمت پردیسان حرکت کردم،ورودی پردیسان بلوار امام صادق علیه السلام که رسیدم احساس کردم که بلوار مثل همیشه نیست!!!جلوتر آمدم به سمت راست جاده نگاه کردم دیدم همه جای شهرک تاریکه،تو این سالها همچین موردی ندیده بودم ...دوزاریم افتاد که احتمال زیاد برق قطع شده!!!درست گفتم برق رفته؟؟!! 😱 وای خدا مراسم هیات چطور میشه؟؟!!یعنی همین امشب درست همین ساعت که مهمان بزرگواری دعوت شده بودن باید برق بره؟؟!این جملات با ناراحتی از ذهنم عبور میکرد تا اینکه دیدم روبروی درب ورودی هیات هستم ماشین رو پارک کردم،فضا کاملا تاریک بود و بچه ها هیجان زده، بیرون مشغول بازی بودن، دیدم آقا سید سخنران به همراه مسول هیات وارد هیات شدند 🔸با نگرانی پرسیدم بچه ها چی شده؟؟گفتن صدای انفجاری اومده و برق ها قطع شده...تماس گرفتین اداره برق کی برق میآد؟؟ یکی گفت ۸:۳۰یکی گفت ۹:۳۰،با عجله وارد هیات شدم ...همه چی بهم ریخته بود و معلوم نبود که چه اتفاقی قراره بیوفته بعضی ها هم کلا منصرف شدن و رفتن،مسولین هیات نگران ..صحبت میکردن که چه کنیم ؟؟!!😔 یکی می‌گفت شروع کنیم یکی می‌گفت واقعا مغزم کار نمیکنه ،یکی می‌گفت درست نیست شروع کنیم سخنران اذیت میشه بدون بلنگو... 🔹گفتن فضا رو آروم میکنیم مراسمو شروع کنیم..خیلی نگران بودم چه جوری این بچه ها رو میشه آروم کرد !!؟؟ خدا خیرتون بده آخه الان وقت برق رفتن بود؟؟!! 🔸مراسم با تلاوت قرآن شروع شد و بعد منبر ....یک گوشه ای مضطرب نشسته بودم، یک دونه چراغ شارژی روشن بود و به سختی تو تاریکی همدیگرو می‌دیدیم...خیلی عجیب بود هر چی جلوتر می‌رفتیم اون اضطراب بر طرف میشد می‌دیدم همه بچه ها دارن با دقت گوش میکنن،نه میکروفونی نه بلندگویی تا حالا ندیده بودم بچه ها اینطوری با این شرایط بشینن پای منبر 🔹آقا سید منبری از صحنه های ابتدایی خلقت حضرت آدم ع میگفتن...رسیدن به اینکه شیطان آدم رو وسوسه کرد که اگر از میوه این درخت ممنوعه بخوری دیگه هیچ وقت نخواهی مرد ...و آدم با وسوسه شیطان فریب خورد و از بهشت رانده شده و سالها گریه میکرد...خیلی حس زیبایی بود تا حالا تو تاریکی پای منبر ننشسته بودم تو تاریکی بیشتر مشغول خودم بودم ...کمتر متوجه اطرافیان بودم ،نمیدونم چرا با شنیدن قصه آدم ع یاد خطاهای خودم میوفتادم و اینکه من هم خیلی از شیطان زخم خوردم...و حس پشیمانی و توبه بمن دست داده بود...وجالب اینکه انتهای منبر ختم شد به قصه ی توبه ی آدم ع جبرئیل آمد و فرمود اگه میخوای خدا توبتو قبول کنه این اسامی رو بر زبان جاری کن..یاحمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه...بعضی تو حال خودشون گریه میکردن...😭 هنوز اسامی پنج تن تمام نشده بود که یک لحظه برق اومد و همه صلوات فرستادن... 🤩🤩 سیستم صوتی بکار افتاد آقا سید با لبخند فرمودن بچه ها دیدید چه اتفاقی افتاد و اثر نام مبارک پنج تن علیهم السلام را دیدید؟؟ !حالم گرفته شد ...تو دلم گفتم کاشکی تاریکی ادامه داشت و بیشتر لذت می‌بردیم ..انگار شب عملیات بود و رزمنده ها کنار هم نشسته بودن تو تاریکی بدون زرق و برق دنیا.. ... به نوعی یاد شب عاشورا افتادم و اون خیمه تاریک اصحاب و امام حسین ع...اون شب واقعا یک شب بیاد ماندنی بود و یاد این جمله حاج قاسم افتادم که تهدید رو باید تبدیل به فرصت کرد..😭 🔅با ما همراه باشید👇 ☫ مرکز فرهنگی جهادی هیات الرضا علیه السلام