داخل حیاط شدم
عطر گل های محمدی فضای حیاط را پر کرده بود
حیاط با صفای خانه مثل یک ماشین زمان مرا برد به بیست سال پیش
گل های قالی قرمز رنگ و آن شربت خنک دست ساز مادربزرگ خاطرات دوران کودکیام را برایم تازه کرد
چقدر حالوهوای خانهی مادربزرگ دلنشین بود
دوست داشتم زمان متوقف شود
و همین جا کنار مادربزرگ روزها و ساعتها بنشینم و از زندگی لذت ببرم
#نوستالژی #یهشربتموننشه 😍🍹