eitaa logo
هیأت شهدا
393 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.8هزار ویدیو
86 فایل
🍃اَللّهمَّ اجْعَلْنا... مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ‌‌الاِْرْتِياحُ اِلَيْك... #خدایا !... مرا از کسانی قرار دِه... که شیوه‌شان آرام گرفتن به درگاهِ توست ... سلام بر شهدا ...♡🍁♡... ارتباط با خادم کانال 👇 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
هیأت شهدا
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_هفدهم تلفن دفتر زنگ خورد شماره رو نگاه کردم
@kheymegahevelayat به آقای کاظمی معاون حفاظت و امنیت سازمان اتمی گفتم: +قبلش نکته ای رو میخوام خدمتتون عرض کنم اونم اینکه اگر خاطرتون باشه، من و شما قبلا یکی دو بار باهم دیدار داشتیم، تا حدودی با هم آشناییم. می دونید که من روی رعایت مسائل امنیتی حساسم، بخصوص اتفاقاتی که در مکان های حساس و یا پیرامون اون می افته. متاسفانه حراست شما امروز پاسخ نداد. نمیدونم چرا. این عدم دسترسی ها گاهی اوقات واقعا اذیت کننده هست. _بله از روحیاتتون با خبرم جناب عاکف. اون دوباری هم که با حضرتعالی در سال گذشته برخورد داشتم، به حساسیتتون پی بردم، وَ این روحیه قابل تحسین هست، برای همین درکتون میکنم. اما موضوع حراست که فرمودید باید بگم که امروز تا قبل از اینکه بیام اینجا برای ملاقات با شما، تمام اعضای حراست با بنده جلسه داشتن. باید عرض کنم به دلیل یه سری اتفاقات، فعلا سازمان ما رییس حراست نداره و بنده با حفظ سمت، موقتا سرپرست دفتر حراست هم شدم و امور مربوطه رو اداره میکنم. از طرفی یه سری جابجایی هم در بخش دفتر و ساختمون حراست بوده که دلیل این عدم دسترسی ها این هست و احتمالا برای همین پاسخگو نبودند. جسارتا میشه اسم، وَ مشخصات اون کارمند مارو بگید؟ +بهتون میگم.. اما به وقتش. لطفا عجله نکنید و بگذارید کمی جلوتر بریم. لبخندی زد، دیگه چیزی نگفت... بهش گفتم: +ببینید جناب کاظمی، دیشب اون شخصی که با یک خانوم دستگیر شد، فقط یک کارمند ساده نبوده. بلکه اون شخص یک دانشمند اتمی در سازمان شما هست. نمیفهمم چرا به این سادگی هرجا میره و میاد، یا اینکه با هر کسی نشست و برخواست داره. این شخصی که دستگیر شد، آقای دکتر افشین عزتی هستند که به دروغ خودشون رو به ما دکتر محمدی معرفی کردند. این شخص به همراه یک خانوم در یک کافه دستگیر شده. تک تک این حضرات آموزش‌ های لازم امنیتی رو دیدن تا مورد سوءِ استفاده قرار نگیرند. عدم رعایت مسائل امنیتی توسط این شخص بنده رو به شدت نگران کرده. _موضوع دستگیری چی بود؟ +ظاهرا مسائل شخصی. _چطور خبرش به شما رسید؟ +ببخشید، چرا فکر میکنید نباید برسه؟؟؟!!! _قصد جسارت نداشتم، منظورم اینه که خودشون گفتن که از فلان جا هستند؟ +بله خودشون گفتن کارمند سازمان اتمی هستند، البته مجبور شد.. چون بخاطر درگیری فیزیکی و شکایت، یک ساعتی بازداشت بودن و بعدشم آزاد میشن. علت آزاد شدن اون ها رو لطفا نپرسید. ضمنا در وسائل ایشون، کارت پرسنلی ورود و خروج سازمان اتمی بوده، بعد از اینکه هویتش برای بچه های نیروی انتظامی رویت و محرز میشه، اونا هم به رده های بالاترشون خبر میدن، رده های بالای انتظامی هم به ستادخبری ما، وَ سپس همکاران ما هم به واحدی که بنده درونش خدمت میکنم. سرش و انداخت پایین، تاملی کرد، گفت: _افشین عزتی... !!!! بلافاصله سرش و آورد بالا، به من و عاصف که کنارم ساکت نشسته بود نگاهی کرد، ادامه داد گفت: +پس که اینطور.. میشناسمش. اما جناب سلیمانی اجازه بدید زود قضاوت نکنیم. بگذارید برم سازمان، به بچه ها بگم وضعیت پرونده و... این آقا رو بررسی کنن و بهم گزارش بدن، بعدش ان شاءالله تمام و کمال اون گزارش و میرسونم به شما. +باشه. ممنونم. منتظر خبرتون می مونم پس. ریز تا درشت این آدم باید در بیاد، بعدش به دفتر ما باید خبر بدید. نهایتش تا دو ساعت دیگه وقت دارید. تاکید میکنم، فقط تا دو ساعت دیگه. میخوام بدونم دقیقا این آدم در چه قسمتی فعالیت میکنه الآن. ما یه سری داده ها رو جمع آوری کردیم اما کافی نیست. لطفا بررسی کنید، فورا خبرش و بهمون بدید. _برسم اداره حتما شروع به کار میکنم. +جناب کاظمی !! _بفرمایید آقای عاکف. +قضیه باید کاملا محرمانه بمونه. حواستون باشه. فقط ما سه نفر با خبریم. من_شما وَ همکارم ( آقاعاصف ) که الان در این اتاق هستن. _بله چشم. بلند شد بره، ماهم بدرقش کردیم. به اتفاق عاصف و کاظمی از پله ها رفتیم پایین. همینطور که پایین میرفتیم بهش گفتم: + آقای کاظمی، همونطوری که در جلسه امروز خدمتتون گفتم، بنده به واحد ضد جاسوسی منتقل شدم. _راستی بهتون تبریک میگم.. +زنده باشید.. اینارو نمیگم که بهم تبریک بگید. اینارو میگم که بدونید ممکنه از امروز بیشتر باهم دیگه کار داشته باشیم. درخواست بنده از شما این هست که شبانه روز گوش به زنگ باشید. _حتما. +ضمنا، حواستون بیشتر به افراد سازمان بخصوص رده بالاها باشه. ✍️ ادامه دارد... @hyate_shohada
#کتاب_عدالت 📖ارزشهای دیگر هم خیلی مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگی، ارزش آزادی و مردم‌سالاری. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معنای نفی این‌ها نیست؛ اما وقتی ما این ارزش‌ها را عمده می‌کنیم و مسأله‌ی عدالت و نفی تبعیض و توجه به نیازهای طبقات محروم در جامعه کم‌رنگ می‌شود، خطر بزرگی است. گفتار اول: چرا باید عدالت‌خواه باشیم؟ #استاد_سید_علی_خامنه‌ای #قسمت_هجدهم
📖امروز کشور ما تشنه‌ی فعالیت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایه‌گذاری مطمئن است؛ و این همه به فضایی نیازمند است که در آن، سرمایه‌گذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جوینده‌ی کار و همه‌ی قشرها، از صحت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. 📓گفتار دوم: برای تحقق عدالت چه باید کرد؟
📖منظور از خواست و مطالبه هم این نیست که انسان مشتش را گره کند و مسئله‌ای را بخواهد؛ نه، بلکه بدانید که این مطالبه و خواسته لازم است و باور کنید که این نیازی قطعی و حیاتی برای کشور و جامعه است؛ نفس اینکه شما این موضوع را باور کنید، مهم‌ترین مطالبه است و اثر خود را در حرف، کار، تعامل، جبهه‌گیری سیاسی و حرکت دینی و مردمی شما می‌گذارد. 📓گفتار سوم: چگونه عدالت‌خواهی کنیم؟
📖اگر من کسی را منصوب کرده باشم و بعد در او عیبی از قبیل همین مفاسد اقتصادی ببینم، بدون تردید با او مماشات نمی‌کنم و او را کنار می‌گذارم – مثل نمایندگی‌هایی که هستند و بعضی سِمت‌های معروف – ... به هر حال بنده فساد را در کسی که با حکم من منصوب شده و می‌توانم او را از آن کار بر کنار کنم، تحمّل نمی‌کنم... بنا نیست که هر چه به مسئولان تذکّر می‌دهیم و می‌گوییم یا تلخی نشان می‌دهیم، حتماً پخش شود تا مردم مطّلع شوند. هدف این است که آن شخص راهنمایی شود، که خیلی از اوقات اثر می‌کند و گاهی هم اثر نمی‌کند و بعد می‌بینید آن شخص می‌رود. 📓گفتار چهارم: بایدها و نبایدهای عدالت‌خواهی