eitaa logo
هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
﷽ هیئت‌جامع‌دختران‌حاج‌قاسم مشاوره مسابقه نقش نگار و جشنواره طهورا : @kashan_1403 _________________________________ مدیر کانال دختران حاج قاسم : @h_d_hajghasem_120
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر،پیشِ‌نگاهِ‌تو،معصیت‌کردم... گناهکاریِ‌من‌بینِ‌ما،حجاب‌شده... درختِ‌آب‌نخورده،ثَمَرنخواهدداد... دعابه‌لطفِ‌همین‌گریه،مستجاب‌شده... تورابه‌خونِ‌علی،اصغرِحسین،بیا... بیاکه‌مُنتظرَت،غرقِ‌درگناه،شده... یاصاحب‌الزمان(عج)! فرزندم‌را، نذرِیاریِ‌قیامِ‌تو‌میکنم... اورا، برایِ‌ظهورِنزدیکَت، برگزین‌وحفظ‌کن.... باعرض‌سلام‌وادب‌واحترام‌ وعرض‌‌تسلیت‌ بمناسبت‌ایام‌سوگواری‌سیدالشهدا(ع) خدمت‌شماعزیزان‌‌ومخصوصاآقاصاحب‌الزمان، امیداست‌امروز،مارا‌درمجالس‌شیرخوارگان حسینی(ع)ازدعای‌خیرتان‌محروم‌نفرمایید. "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ" تعجیل‌درفرج‌آقاامام‌زمان‌‌صلوات ‌التماس‌دعا https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
حسینیه اعظم زنجان یکی از مکان‌های مذهبی و جاهای دیدنی زنجان به شمار می‌رود که شهرت آن به‌خاطر عزاداری مردم در عصر هشتم ماه محرم (شب تاسوعا) است. در این روز تمامی هیئت‌های عزاداری از شهرها و روستاهای زنجان برای عزاداری وارد این مسجد و حسینیه می‌شوند و نذورات خود را به حسینیه اعظم اهدا می‌کنند. مراسم عزاداری حسینیه اعظم زنجان در روز هشتم محرم، در تاریخ ۱۵ دی‌ ماه ۱۳۸۷ به‌عنوان دهمین میراث معنوی به ثبت ملی رسید. این مراسم که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین تجمع عزاداران حضرت سید الشهداء (ع) در ایران نام برده می‌شود، در روز «یوم العباس» از محل مسجد در خیابان فردوسی تا امامزاده سید ابراهیم حرکت می‌کند و هزاران قربانی به یاد دستان بریده حضرت ابوالفضل (ع) در مسیر دسته حسینیه ذبح یا به مسجد اهدا می‌شود. 🇮🇷 "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
طرف میگه : امام حسین که میدونست قراره شهید بشه پس چرا همسر و فرزندان و بقیه یارانش رو باخودش برد 🤔 ‌⁉️ جواب این سوال بنظر سخت میاد اما برای کسی که آگاهی نداره وقتی جواب داده بشه می بینید که چقدر روون و ساده این شبهه حل میشه پس ساده از شبهه هایی که پیش میاد برات ، نگذر❌ پاسخ این سوال تا دقایقی دیگر .... https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
34.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️امام حسین ع که میدونست کربلا چی میشه ، چرا خانواده رو باخودش برد؟ ۱- کوفیان امام حسین ع رو با خانواده دعوت کردند ۲- یک حاکم وقتی برای حکومت میرود باید با خانواده رود و الا به او برچسب یاغی و فاسد و شورشی میزنند 3⃣قسمت سوم ویژه برنامه محرم چند دلیل دیگه رو توی کلیپ بالا ببین👆👆 هم ببنید هم نشر بدید تا افراد بیشتری آگاه بشن دمتون گرم🖤 🌐 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
🌸 🌸 اول تو یه قالب مستطیل قبل ژله رنگین کمان درست کنین (رنگین کمانتون یه لایه ژله ساده یه لایه ژله با شیر باشه) ژله رنگین کمانو به صورت عمودی با چاقو برش بزنین و با کاتر قلب قالب بزنین قالب اصلی رو چرب کنین و بذارین تو فریزر ۲ بسته ژله الوئه ورا رو با یک لیوان آب جوش حل کنین و روی بخار آب جوش هم بزنین تا شفاف شه و بذارین خنک شه وقتی کاملا خنک شد یک لیوان شیر سرد بهش اضافه کنین میتونین مثل من یکمی رنگ صورتی بهش اضافه کنین یه لایه از ژله رو بریزین تو قالب و بذارین نیمبند شه وقتی نیمبند شد قلبا رو بچینین وسط قالب و دوباره روش کمی ژله بریزین تا قلبا فیکس شن و تکون نخورن و بذارین نیمبند شه دوباره بعد از نیمبند شدن بقیه ژله رو بریزین تو قالب تا قالب پر شه و حداقل ۶ ساعت بذارینش تو یخچال با دست کناره های ژله رو بکشین به سمت داخل تا از دیواره قالب جدا شه و برگردونین تو ظرف سرو 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
زندگی ﻗﺎﻟﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ... ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﯽ ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻢ ﻭ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﺪ، ﻣﯽ ﺑﺎﻓﯿﻢ ﻭ ﻧﻘﺶ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ، ﺩﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﭘﺎ ﮐﺮﺩ، ﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ ﮔﺮﻩ ﺍﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺯﺩ ﻭ ﺭﻧﮕﯽ ﻭ ﻃﺮﺣﯽ، ﺁﻣﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﻧﺎ ﺯیبا، ﺳﺎﯾﻪ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ... ﮔﺮﻩ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ، ﻃﺮﺡ ﻭ ﻧﻘﺸﺖ ﻧﯿﺰ، ﻭ ﻫﺰﺍﺭﻫﺎ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﺮﺷﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺯﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﯼ! ﮐﺎﺵ" ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﺗﻮﺳﺖ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﺒﺎﻓﯽ... 💌 https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
( ♥️°📕) 📚 ✍🏻 📖 فصل باران ١٠ مادر مرا نشانده و خيلي جدي ميگويد: تصميمت چيه؟ سرم را به عدم تفهيم اتهام تكان ميدهم، بشقاب سيبزميني را ميگذارد مقابلم با چاقو، تفهيم ميشوم؛ به جاي آنكه خيره بشوم به صورتش، سرم را مياندازم پايين و مشغول پوست كندن ميشوم! امروز مادر سلما زنگ زده بود شكايت. دستم را نميبرم، ميدانستم اين برخوردها اتفاق ميافتد. گفت شما با سلما صحبت كنيد، ما آبرو داريم. چاقو را زمين ميگذارم و ميگويم: باور كن من هم مخالفت كردم، اما سلما رو نميتونم راضي كنم. در ضمن مشكل من با مشكل سلما متفاوته! چاقو را برميدارد و خودش پوست كندن را ادامه ميدهد. ميگويم: راستش من به خودم مطمئن نيستم، پس فردا اين حس و كار خوبش رو، تو روي سلما نميزنم؟ من همينطور عاقل ميمونم و عاقلتر ميشم يا ميزنم زير همهچيز؟ اشتباه كردم زن گرفتم آن هم از جنس سلما! مادر چاقو را ميدهد دستم و بلند كه ميشود ميگويد: تو جرأت داري مسيرت رو به جاي اينكه پيش بروي، پس پس بيا، خودم عاقت ميكنم! چاقو را ميگذارم زمين و ميروم سراغ موبايلم كه دارد خودش را ميكشد؛ شمارة خانة سلماست، سلماست؟ سروش؟ مادرش؟ چرا موبايل من؟ نگاه ميكنم تا قطع شود. زنگ ميزنم سروش، برنميدارد، پس خودش بوده. ميروم از خانه بيرون، دم غروب قبرستان رفتن خوب نيست، اما من ميروم مزار عبدالمهدی ⏳ادامه دارد...⏳ https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem