مسابقه کتابخوانی کنگره ملی شهدای کاشان
۱۰ قسمت بعدی رمان تا شب در کانال قرار میگیره😍🤩🤩🤩
انرژی بدین برا ۱۰ پارت بعدی😎😵💫
⇦زندگی من بهعنوان یه دُخـتر قوی؛
📌⇦چهارتا قانون داره :
⇦میبینم ، 👀💙
⇦میخوام ، 🌦🌷
⇦تلاش میکنم ، 📘🌿
⇦بدستش میارم🌤💗
⇦و ازش لذت میبرم😌🌸 !
⥂ #انگیزشی
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
هر کس به تو بی احترامی کرد، خودت را در مرتبه او قرار مده ☺️
#حدیت_گرافی
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
حتی
اگر
شجاع
نیستی
وانمود
کن ،
کسی
نمیتونه
متوجه
فرقش
بشه 👌
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
بفرس برا دوستاد😎
قرار نیست آدمیزاد همیشه خوب باشد ؛
همدیگر را درک کنید ، گاهی آدم بی دلیل بد است ، اینقدر روی این سوال پافشاری نکنید که چرا حالت بد است ؟ چرا امروز بی حوصله ای ؟ خب اگر خودش دلیل حال بدش را میدانست که چارهای پیدا میکرد ، بعضی حالها را آدم نمیفهمد ، چرایش را نمیداند ، شاید بعدا بفهمد اما در حال حاضر حوصله جواب دادن به هیچ سوالی را ندارد ، به خدا اگر کمی یکدیگر را درک کنیم زمین جای قشنگتری برای زندگی میشود ! 🙇🏾♂
#حرفحسآب
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
‹معرفـےآپهایخفننن👐🏼💗›
⊱⋅— ⋅—⋅ ❁ ⋅—⋅ — ⋅⊰
ـ Hidden eye:Catch your friends هرکسی
یواشکی بیاد سرگوشیت ازش🙊😳.
عکس میگیره📸🔖.
ـ Photo retouch اجسام اضافه داخل عکسو
بھ راحتی پاک میکنی🐣💋.
ـ Photoal :al photo enhancer هم میتونی
کیفیت عکسو بالاببرۍ هم کارتونیش کنی ♥️.
#کاربردی
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
چہڪارهایےبراۍرفعاسترسانجامبدیم꧇)!🌸'✉️
⊱⋅— ⋅—⋅ ❁ ⋅—⋅ — ⋅⊰
𝟷- دوش آب سرد🧷🚿
𝟸- نوشیدن قہوه🌸😻
𝟹- نفس عمیق✨🪶
𝟺- نقاشے بڪش💆🏻🌱
𝟻- مثبتفڪرڪردن💚➕
⥂ #توصیه
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
هر دفعه میام بگم سخته و نمیشه،
یادم میاد که سخت تر از ایناشم رد کردم و شده...🪂🌲🩵
#انگیزشی
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem😎
باحال ترین لطیفه دنیا
خیلی قشنگه...😂😂😂
سؤال و جواب در كلاس درس.😃
استاد: به نظر شما چرا حضرت محمد(ص)،
دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😟
استاد: بله آفرين! ميخواستم از شما بپرسم که چرا حضرت محمد…😊
دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد!😄
استاد: ان شاء الله! 😕
به نظر شما چرا حضرت محمد…
دانشجوها : اللهم صل علي محمد و آل محمد!😆😆😆
استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت…😐
دانشجوها : کدام حضرت؟🤷🏻♀
استاد: حضرت محمد!😊
دانشجوها: اللهم صل علي محمد و آل محمد...!!!!
حال كردين؟؟؟
اصلأ حواستون بود؟4 تا صلوات فرستادین؟؟
ثواب این صلوات ها 90تاش مال خودتون ده تاش هم براي من و اموات .😂
#خنده_حلال
میتونید به نیت ظهور آقامون برای دیگران بفرستید
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem😎♥
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_سیصد_و_سی_و_سوم
امیرمهدي – آدم با اطرافیانش بنا بر شرایط هم صحبت می شه و تو بیشتر مواقع کاري به عقاید طرف مقابل نداره .
من تو محیط کارم ناچارم از صبح تا عصر با افرادي حرف بزنم که هیچ نقطه ي مشترکی باهاشون ندارم
سري تکون دادم .
من – حرفات درسته .
ولی من نمی تونم به کسی که این چیزها رو
قبول نداره بفهمونم که داره اشتباه می کنه.
کمی به سمتم چرخید .
امیرمهدي – کسی که از عادي ترین قواعد اجتماعی بودن اطلاعی
نداره و نمی خواد اطلاع پیدا کنه ،
همصحبت خوبی نیست .
من – به آدم عزت نفس میدي .
دوباره طرز نشستنش رو مثل قبل کرد .
امیرمهدي – آدما ارزششون خیلی بالاست . نباید به بهاي اندك این
ارزش ها رو نادیده بگیرن .
نفس عمیقی کشید .
امیرمهدی – برسیم به بحث خودمون .
به خصوص رفت و امد با
خونواده ها ..... ببینین به صله ي رحم خیلی سفارش شده و من به
هیچ عنوان قطع ارتباط با خونواده ها رو قبول ندارم .
ولی میشه رفت و آمد به خونه اي که صاحب خونه ش تمایل چندانی به دیدنمون نداره رو کم کرد .
فقط براي احترام و صله ي رحم سالی
یکی دوبار به دیدنشون رفت و در طول سال هم با تلفن جویاي حالشون بود .
فکر می کنم این بهترین و منطقی ترین راه ممکنه باشه .
کمی به سمتش خم شدم .
من – تو هم در مورد خونواده ت این کار رو می کنی ؟
امیرمهدي – برام سخته ولی باید این کار رو بکنم .
گاهی اوقات براي حفظ بنیان خونواده و آرامشش باید روي خیلی چیزها پا گذاشت . قرار نیست قطع ارتباط کنیم که قطع صله
ي رحم برکت رو از زندگی آدم می بره .
قراره رفت و آمد ها حساب شده باشه .
که نه آرامش ما از بین بره و نه آرامش اقوام .
من – من قبول دارم . ولی تو واقعاً می تونی همچین کاري بکنی ؟
می خواست چیزي بگه که زنگ گوشیم مانع شد .
اشاره کرد .
امیرمهدی – جواب بدین .
و من دست بردم داخل کیفم و گوشی رو بیرون آوردم .
اسم پویا روي صفحه بهم دهن کجی میکرد .
چرا اسم این نامرد رو از تو گوشیم پاك نکرده بودم ؟
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍💚🤍
🤍💚🤍💚🤍
💚🤍💚🤍
🤍💚🤍
💚🤍
🤍
✨﷽...✨
#رمان_آدم_و_حوا📖
#قسمت_سیصد_و_سی_و_چهارم
.
و من دست بردم داخل کیفم و گوشی رو بیرون آوردم .
اسم پویا روي صفحه بهم دهن کجی میکرد .
چرا اسم این نامرد رو از تو گوشیم پاك نکرده بودم ؟
نمی خواستم جوابش رو بدم .
ولی با فکر به اینکه شاید بتونم از
زیر زبونش بکشم که کجاست و به بابا بگم ؛
می شه با یه گوشمالی حسابی حالش رو گرفت .
" با اجازه " اي به امیرمهدي گفتم و بلند شدم و بعد از دو سه قدم
فاصله گرفتن ؛ گوشی رو کنار گوشم گذاشتم و یه نفس شروع کردم به حرف زدن .
من – چی شده زنگ زدي به من ؟
مگه نمی خواستی بکشیم ؟
چی شد ؟
عرضه ش رو نداشتی ؟
براي همین در رفتی ؟
در رفتی چون حتی عرضه نداري پاي کاري که می خواستی انجام بدي وایسی ؟
ادعاي عاشقیت همین قدر بود ؟
اینکه با یه جواب نه شنیدن قصد جونم رو بکنی ؟
پرید وسط حرفم .
پویا – صبر کن صبر کن ... تند نرو مارال خانوم .
اون کار رو کردم تا بدونی هر کاري ازم ساخته ست .
بهت یه فرصت دوباره دادم .
اینکه بفهمی نمی ذارم زن اون حاج آقاي بو
گندو شی !
معلوم نیست چه وردي بهت خونده که اینجوري عبد و عبیدش شدي !
دارم اخطار اخر رو می کنم بهت .
همین امشب همه چی رو بهم بزن من
می خوامت .
من – آخه بدبخت .
تو حتی عاشقی درست و حسابی هم بلد نیستی.
دلم رو به چیت خوش کنم ؟
همین حاج آقا همچین من رو غرق
کرده تو محبتش و چنان عشقی بهم می ده که حاضر نیستم یه موي
گندیده ش رو با صدتاي مثل تو عوض کنم .
پویا – ببین من هر کاري از دستم بر میاد . می تونم یه شبی مثل
امشب که با نامزد املتت زیر درخت ، روي
نیمکت و جلوي حوض نشستی بیام و بی حی.ثیتت کنم .
اونوقت دیگه مال منی .
از زور عصبانیت نفس نفس زدم .
بی اختیار شروع کردم به راه رفتن .
بی همه چیز آبروم رو نشونه گرفته بود .
چه جوري روش می شد
این حرف رو بزنه .
کجا بود که داشت ما رو
دید می زد و می دونست ما داریم چیکار میکنیم !
احساس خفگی می کردم .
دست بردم و دو طرف شالم رو آزاد
کردم و پایین انداختم .
من – ما رو تعقیب می کنی عوضی ؟
چشم چرخوندم تا پیداش کنم .
صداي گوش خراش خنده ش ، سوهان روحم شد
💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍💚🤍
https://eitaa.com/heyatjame_dokhtranhajgasem