#شهید_هفته
شهید همایی
تاریخ عروج ۱۵خرداد ۱۳۸۵
یک شب بیمار بودم، پدر و مادرم من را به دکتر بردند
آن وقت ها پدرم یک ژیان ساده داشت
من و مادرم به مطب پزشک رفتیم و پدرم تنها در ماشین ماند
کار ما حدود یک ساعتی طول کشید
وقتی برگشتیم دیدم که پدر در آن تاریکی؛ چراغ ماشین را روشن کرده، کتاب ها و برگه هایش را در آورده و با نور کم چراغ مشغول انجام پروژه های کاری و مقاله هایش بود
علم آموزی و انجام تعهدات انقدر برایشان مهم بود که در هر شرایطی وظایف خود را انجام میدادند
روایت خاطره از طرف دختر شهید
#شهیدان_زنده_اند
#جانباز_شهید
#هیئت_منتظران_شهادت
@heyatmsh