eitaa logo
هیات ثارالله علیه السلام اسلامشهر
223 دنبال‌کننده
687 عکس
1.5هزار ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ؛ ۳۳ روز تا عید غدیر ایها الناس! پیش از آنکه به فتنه مبتلا شوید از من (امیرالمومنین) بپرسید... 🔹 حدیثی از 📚 فلاََنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ
نماز پر فضیلت روز های یکشنبه ماه ذی القعده 🙏با آثار بسیار فراوان مادی و معنوی
کانال جنت الحسین_۲۰۲۳_۰۵_۱۴_۲۲_۳۸_۵۶_۸۷۴.mp3
3.68M
مااحمل الهجر یحسین حسین جان من نمی توانم دوری ات را تحمل کنم! کربلایی محمدفصولی حاج حسین سیب سرخی
باسلام عزیزانی که تمایل به مشارکت دربرنامه اطعام غدیررو دارند،تو شخصی به من اطلاع بدهند. نقدی یابه صورت اجناس(گوشت.مرغ.برنج.روغن. رب. ظروف یکبارمصرف و....) --------------------- *اگرخیری رو هم سراغ داریدباایشون موضوع رو مطرح بفرمایید.*
انسان شناسی ۴۴.mp3
11.25M
۴۴ ⭕️ اشتباه نکنید ؛ ✘ نه چشمِ برزخی لازم است! ✘ و نه کشف و شهودِ ماورایی! شما با فرمولی بسیار ساده، قادرید میزان قدرت باطنی و روحیِ خود و دیگران را، محک بزنید! @Ostad_Shojae
انسان شناسی_۴۵.mp3
11.79M
۴۵ 💥گاهی آدمیزاد در لباس ایمان، کفری در اعماق وجودش دارد، که تا زمانش نرسید، آنرا ظاهر نمی‌سازد! یک اتفاق لازم است که ؛ این کفر را از اعماق وجود کسی، حرکت داده، و به سطح ظهور برساند! ✖️ ریشه‌ی این کفرها، که در هرکدام از ما ممکن است وجود داشته باشد، کدام است؟ ✖️اتفاقی که سبب بروز آنها می‌شود، کدام است؟ @Ostad_Shojae
انسان شناسی ۴۶.mp3
11.78M
۴۶ قرآن می‌فرماید ؛ دو ویژگی ، دو خْلق ، دو روحیه ، اگر در جانِ انسان، ریشه داشته باشند ؛ 🔥 حتماً حتماً حتماً جایی انسان را روبروی خدا، قرار می‌دهند! این دو خُلق هست در ما، یا نه؟ @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃 🌹*سخنان جالب و زیبای👌👌 در رابطه با غدیر و غدیر خم
چرا غدیر.mp3
8.88M
💌 ◽️چرا غدیر، بزرگترین عید انسانیت است؟ ◽️چه کنیم که فلسفه‌ی غدیر را درک کنیم؟ ◽️چه کنیم که از پس پرده‌ی غدیر، به اوج سعادت برسیم؟
مرحوم استاد علی صفایی در زمینه ولایت مطالب بسیار نغز، پخته و قابل تاملی دارند بگونه ای که مرحوم حضرت آیت الله حائری شیرازی در ارتباط با ایشان می فرمودند:
👤 نظرات در رابطه با 🔹 من وقتی کتاب آقای صفایی را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: قدر این نویسنده، شناخته نشده است. 🔹 او محتوای شهید را دارد و روش بیان را 🔹 ویژگی آقای صفایی این بود که هم اندیشه‌هایش جایگاه سالمی داشت و هم روش او روش مؤثری بود. متأسفانه برخی از اندیشمندان ما محتوا داشتند، ولی فرم نداشتند و برخی بالعکس بودند. 🔹 شریعتی در فرم بیان و ورود به مطالب و انتخاب واژه‌ها خوب بود؛ ولی در محتوا خوب نبود و شناس نبود. استاد مطهری در محکم‌بودن ، کم‌نظیر بود؛ اما فرم او به اندازه‌ی محتوایش خوب نبود.
# به عشق امیرالمومنین (ع) مشارکت کنیم توی این کار خیر، حتی به اندازه نمک طعام ان شاءالله اسم مارو هم جزء محبین و دوستداران و شیعیان آقا بنویسند. # به قصد فرج امام زمان (عج)
✅ولايت چيست‌؟ 🔶استاد علی صفایی حائری: ولايت چيست‌؟ اين ولايت،بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‌ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‌كند و چشمشان را مى‌گيرد و دلشان را به بند مى‌كشد، چگونه مى‌شود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‌تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‌ى ناپيداتر از كوير و عميق‌تر از دريا و جلوه‌ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. هر كس با هر مشربى و عقيده‌اى،مى‌تواند دوستدار على باشد. در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‌ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، ١ نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‌ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‌ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. 📚 ، صفحه 12
✅ولایت علی.... 🔶استاد : ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط‌ على را دوست داشتن است. ٢ ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها بريدن است. و اين ولايت، ادامه‌ى ولايت حق است و دنباله‌ى توحيد، ٣ آن هم توحيدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ كه توحيد در درون انسان، هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها را مى‌شكند؛ هواهاى دل و حرف‌هاى خلق و جلوه‌هاى دنيا را. و در جامعه طاغوت‌ها را كنار مى‌ريزد و در هستى خدايان و بت‌ها را. در اين حد، موحد، جز خدا كسى را حاكم نمى‌گيرد. جز وظيفه چيزى او را حركت نمى‌دهد. هيچ قدرت و ثروت و جلوه‌اى در روح او موجى نمى‌آورد و هيچ دستورى او را از جا نمى‌كَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى كه اين دستور برخيزد و از هر راهى كه اين امر برسد. و هنگامى كه روحى به آزادى رسيد و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، اين روح به ولايت مى‌رسد و به سرپرستى مى‌رسد و دستور او و حتى نگاه او در دل‌هاى موحد عاشق، حركت مى‌آفريند. و اين است كه رسول به ولايت رسيد و به اولويت رسيد؛ كه النَّبىُ‌ أَوْلى‌ بِالمُؤمِنينَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌. ١ و اين است كه على به ولايت مى‌رسد؛ كه: مَنْ‌ كُنْتُ‌ مَولاه فَهذا عَلىٌّ‌ مَولاه 📚 ، صفحه 13
17.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید| توضیحات حاج محمود کریمی درباره شعری که در ولادت امام رضا علیه السلام خواند و جنجالی شد.
✅ولايت چيست‌؟ 🔶استاد علی صفایی حائری: ولايت چيست‌؟ اين ولايت،بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‌ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‌كند و چشمشان را مى‌گيرد و دلشان را به بند مى‌كشد، چگونه مى‌شود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‌تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‌ى ناپيداتر از كوير و عميق‌تر از دريا و جلوه‌ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. هر كس با هر مشربى و عقيده‌اى،مى‌تواند دوستدار على باشد. در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‌ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، ١ نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‌ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‌ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. 📚 ، صفحه 12
✅ولایت علی.... 🔶استاد : ولايت على، نه على را دوست داشتن كه فقط‌ على را دوست داشتن است. ٢ ولايت على، على را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها بريدن است. و اين ولايت، ادامه‌ى ولايت حق است و دنباله‌ى توحيد، ٣ آن هم توحيدى در سه بعد؛ در درون و در هستى و در جامعه؛ كه توحيد در درون انسان، هواها و حرف‌ها و جلوه‌ها را مى‌شكند؛ هواهاى دل و حرف‌هاى خلق و جلوه‌هاى دنيا را. و در جامعه طاغوت‌ها را كنار مى‌ريزد و در هستى خدايان و بت‌ها را. در اين حد، موحد، جز خدا كسى را حاكم نمى‌گيرد. جز وظيفه چيزى او را حركت نمى‌دهد. هيچ قدرت و ثروت و جلوه‌اى در روح او موجى نمى‌آورد و هيچ دستورى او را از جا نمى‌كَنَد. جز دستور حق و امرِ اللّه، از هر زبانى كه اين دستور برخيزد و از هر راهى كه اين امر برسد. و هنگامى كه روحى به آزادى رسيد و جز امر حق امرى نداشت و جز خواست او خواهشى نداشت، اين روح به ولايت مى‌رسد و به سرپرستى مى‌رسد و دستور او و حتى نگاه او در دل‌هاى موحد عاشق، حركت مى‌آفريند. و اين است كه رسول به ولايت رسيد و به اولويت رسيد؛ كه النَّبىُ‌ أَوْلى‌ بِالمُؤمِنينَ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌. ١ و اين است كه على به ولايت مى‌رسد؛ كه: مَنْ‌ كُنْتُ‌ مَولاه فَهذا عَلىٌّ‌ مَولاه 📚 ، صفحه 13
🔰چه کسی در درونت حکومت دارد ؟ 🔷🔹 ولايت يعنى تنها على را حاكم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و اين ولايت و سرپرستى است كه معاويه و احمد حنبل و جرج جرداق و و و از آن بهره‏اى ندارند، كه حاكم در درون آنها و محرك در وجود آنها امر على و دستور على نيست؛ كه هواها و حرف‏ ها و جلوه‏ ها در آنها حكومت دارند. 🔹 معاويه گر چه على را دوست دارد، ولى سلطنت را بيشتر از على ‏خواهان است و دوستدار آن است. 🔹و احمد حنبل گر چه براى على شعر مى ‏سرايد اما حكومت ديگرى را به عهده دارد. و جرج جرداق گر چه از على مى‏ نويسد، اما براى على نمى ‏نويسد؛ كه محركى ديگر دارد و عاطفه ‏اى فقط او را به چرخ انداخته است. 🔹اما مالك؟ اين مالك است كه ولايت على را به عهده دارد و اين بار گران را به آسانى مى‏ كشد. 🔹مالك چند سال براى نابودى معاويه رنج كشيده و كوشش كرده است. خويش و فاميل و قبيله‏ اش را به خون كشيده، شب‏ها و روزها را بر روى لبه‏ ى تيغ و سرِ نيزه‏ ها گذرانده و شمشير زده و شمشير زده تا اين كه لشگر شام را عقب رانده و معاويه را به حركت وادار كرده و در بيرون از خيمه آماده ‏ى فرار نموده، هان چيزى نمانده تا اين بت بزرگ بشكند و اين طاغوت سركش بميرد و يا فرارى شود و مالك به هدف نهايى، به پيروزى محبوب دست بيابد و در ميان قومش و در ميان تمام مردم به بزرگى معرفى شود و بر رقيب خودش، اشعث و بر قبيله‏ى رقيبش، كِنده، پيروز شود. 🔹 درست در اين هنگام، در اين هنگام، على او را مي خواند، على او را مى‏ طلبد. على مى‏ گويد كه برگرد. و اين از مرگ سخت‏ تر و اين از مرگ جانكاه ‏تر است. 🔶🔸 مخالفت يك هوى، مخالفت يك هوس، مخالفت با يك حرف و گذشتن از حرف‏ هاى خلق، مخالفت با يك جلوه از جلوه ‏هاى دنيا ما را مى ‏شكند، ما را از پاى در مى‏آورد. ما از راه حق با يك حرف با يك فحش با يك پشيز باز مى‏ گرديم 🔸 و اما مالك؟ و اما مالك؟ او از تمام هواهاى چند ساله و تمام حرف ‏هاى تمام مردها و زن ‏هاى عرب و از زمزمه ‏ى خفيف زبان ‏ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه‏ هاى شيفته‏ ى سرداران پيروز و از تمام جلوه‏ هاى دنيا، از اين همه مى‏ گذرد و باز مى‏ گردد و به على اين سرپرست آگاه ملحق مى‏شود. 🔸 چرا؟ چون در درون مالك، ديگر هواها و غريزه‏ ها حرف‏ ها و زمزمه ‏هاى زن‏ هاى عرب جلوه‏ هاى پررنگ و برق دنيا حاكم نيست، 🔸 اينها كوچكتر از اين هستند كه در روح بزرگ مالك موجى و حركتى ايجاد كنند... 🔸 او به ولايت رسيده و از نعمت ولايت برخوردار است. نشستن و ايستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت‏ ولىّ كنترل مى‏شود؛ نه از طرف هواها و حرف ‏ها و جلوه ‏ها. 🔸 مالك اين را يافته كه على اين مرد آزاد از غير حق و اين انسان آگاه حق، بيش از مالك به مالك علاقه دارد و بيش از مالك از مصالح و منافع مالك آگاهى دارد و بيشتر از مالك به منافع او مى‏ انديشد و بهتر به منافع او مى‏ انديشد؛ 🔸 پس ديگر جاى درنگ نيست و جاى سركشى نيست؛ كه سركشى‏ ها حماقت‏ هاى زيان آورى بيش نيستند. جاى تسليم است و اطاعت و پيروى و تشيع و دنباله روى. 📝 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) 📚 کتاب غدیر،صفحه 14
✅زير بناى ولايت 🔶استاد علی صفایی حائری: زير بناى ولايت زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است. ١ - او مى‌داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد. ٢ - و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مى‌پذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مى‌نهد و حتى به ميان آتش مى‌نشيند و به استقبال مرگ مى‌رود. مگر نه اين است كه مى‌ميريم‌؟ پس بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه زندگى‌هايى را بارور كند و بهره‌هايى بياورد. مگر نه اين است كه ما از كسى چيزى اطاعت مى‌كنيم، پس بگذار اطاعت از آگاهِ‌ دلسوز و مهربان باشد. شناخت آگاهى و دلسوزى، اطاعت را، تسليم را بدنبال مى‌كشيد 📚 ، صفحه 17
✅ آنها كه ولايت را قبول كردند... 🔶استاد علی صفایی حائری: آنها كه ولايت را قبول كردند، آنهايى هستند كه يافتند ماشين پيچيده‌ى وجود آنها را امام و ولى بهتر از خود آنها رهبرى مى‌كند و در اين راه شلوغ هستى كه اعمال و افكار انسان غوغايى بپا كرده، او بهتر انسان را به مقصد مى‌رساند و نجات مى‌دهد. و توضيح اين ولايت و سرسپردگى در همين آگاهى نهفته است. وجود ما، جسم ما، جان ما،براى خداست و از اوست. هر كس كه اينها را بهتر به كار بگيرد، در اينها حق تصرف دارد. و همين است كه رسول خدا و پيشوايان اولويت دارند.به تصرف در هستى ما، سزاوارتر از ما هستند. 📚 ، صفحه 20
# تلنگر ولی‌خودمونیم خوش‌به‌حالِ‌اونی‌که‌درک‌کرد تنها گمشده‌‌یِ‌زندگیش امام‌زمانشه...
وقتی روز قیامت علی(ع) را به صحرای محشر ‌می‌آورند، و ما را هم می‌آورند، و های او را با غصه های ما مقایسه میکنند؛ خجالت میکشیم! میبینیم فلان آدم که در " یمامه " گرسنه مانده بود؛ جزء غصه های حضرت بوده است! در حالی که غصه‌ی‌ من این بوده: که تخم بلبلم کوچک شده، و یا بلبلم جوجه نکرده است، یا باد ماشینم در رفته است و یا روی ماشینم خط انداخته‌اند... _ علی‌صفائی‌حائری | اِخبات،ص۱۰۸
راهِ خدا، راه ادعا نیست... |علامه‌طباطبائی|