eitaa logo
حرف دل❤️‍🔥
2.1هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
20.9هزار ویدیو
82 فایل
بر شانه هایم تکیه کن تا باورم باشد یک خشت هم از من بماند باز "دیوارم" @hhhrfadal @ashganaman پراز گیف. وکلیپ اهنگ ‌‌💫﷽💫
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلوم خشک شد از بس شعار دادم 😂 https://eitaa.com/harfdl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلام صبحتون بخیر شادی درپناه حق ✨خدایا... 🌺امروز را با نام 🌿زیبایت آغازمیکنیم 🌺الهی بهترینها 🌿را نصیب دوستانم کن 🌺تا تقدیرشان آنگونه که 🌿تو می‌پسندی مهیا شود ✨خدایا... 🌺با دستان مهربانت 🌿مشکلات ما را حل 🌺وگره کارفرو بسته مارا بگشا 🌿و شروع هفته پُر برکت را 🌺به همه دوستانم 🌿عطا فرمـا 🌺آمیـن...🙏 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌺🍃=====
🌷🕊 امروز خواهیم آمد به خاطر... 🔷 شهید قاسم سلیمانی: «امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است... بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند.» ┄┅═https://eitaa.com/harfdl✧═┅┄
۰۷_ ۷ "افکار منفی" 🔺 پدرم از داماد طلبه اش متنفر بود. بر خلاف داماد قبلی، یه مراسم عقدکنان فوق ساده برگزار کرد! با 10 نفر از بزرگ های فامیل دو طرف، رفتیم محضر بعد هم که یه عصرانه مختصر،منحصر به چای و شیرینی !!! 👌🏼 هر چند مورد استقبال علی قرار گرفت😌 🔷 اما آرزوی هر دختری یه جشن آبرومند بود و من بدجور دلخور! 😪 هم هرگز به ازدواج فکر نمی کردم، هم چنین مراسمی! هر کسی خبر ازدواج ما رو میشنید شوکه می شد. همه بهم می گفتن ،هانیه تو یه احمقی!😏 ⭕️ خواهرت که زن یه افسر متجدد شاهنشاهی شد به این روز افتاد، تو که زن یه طلبه بی پول شدی دیگه می خوای چه کار کنی؟😏 💢 هم بدبخت میشی هم بی پول! به روزگار بدتری نسبت به خواهرت مبتلا میشی! دیگه رنگ نور خورشید رو هم نمی بینی! 💢 گاهی اوقات که به حرف هاشون فکر می کردم ته دلم می لرزید 😢😰 گاهی هم پشیمون می شدم اما بعدش به خودم می گفتم دیگه دیر شده من جایی برای برگشت نداشتم... 🔹از طرفی هم اون روزها طلاق به شدت کم بود. رسم بود با لباس سفید می رفتی و با کفن برمی گشتی حتی اگر در فلاکت مطلق زندگی می کردی باید همون جا می مردی! واقعا همین طور بود ... 💢 یه روز می خواستیم برای خرید عروسی و جهیزیه بریم بیرون، مادرم با ترس و لرز زنگ زد به پدرم تا برای بیرون رفتن اجازه بگیره، اونم با عصبانیت داد زده بود و گفته بود: از شوهرش بپرس😠 و قطع کرده بود! 🔺 مادرم به هزار سعی و مکافات و نصف روز تلاش، بالاخره تونست علی رو پیدا کنه. صداش بدجور می لرزید با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا می خواستیم اگه میشه برای خرید جهیزیه بریم بیرون...😢 📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀 🌹 ادامه دارد...🌹 https://eitaa.com/harfdl