📖#برشی_از_کتاب
تصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم وُ زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده
مرقوم فرموده بودید به درد گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد. لُعبَت تو را بمیرد که مَردش اسیر درد و ناآرامی بوده و او بیخبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف میکشیده.
نه دست و دلم به دارچیننویسی روی حلوا و شُلهزرد میرود، نه شوق وَسمه وُ سرخاب وُ سفیدآب داریم.
به قول آقاجانمان؛ دیده را فایده آن است که دلبر بیند...♡
📘#پریدخت
🖋#حامد_عسگری
@hibook📓