مانگوئل در صفحهی ۳۰ همین کتاب جمع کردن کتابخانهام مینویسد وقتی در سال ۱۹۱۱ تابلوی مونالیزا را از موزهی لوور دزدیدند فقط از آن چهار میخ باقی مانده بود و این جای خالی بیشتر از جای پر سابق نمایان بود: ملت میآمدند جای خالی مونالیزا را ببینند. در حقیقت برای جاخالی (نه جای خالی) میآمدند. کسی که دیگر نیست ما جاخالیاش میرویم. بازدیدکنندگان از موزه مدتها زل میزدند به جای خالی مونالیزا. وزن این غیبت سنگینتر از وزن حضورش بود. همیشه همینطور است، مثلا کافهای تعطیل میشود و حالا غیبت آدمها روی صندلیها و پشت میزها، همینجا که قبلا مینشستند و با هم حرف میزدند، بیشتر از قبل حضور و وجود دارد.
خاطرات کتابی
نوشتهی احمد اخوت
نشر گمان
صفحهی ۳۰
#سنگینی_وزن_غیبت
@hibook