📖#برشی_از_کتاب
*هوشنگ مرادی کرمانی، در نوشتن به دنبال چه بود؟ در کرمان چرا مینوشت هوشنگ؟
برای اینکه درونش را خالی کند. این واقعیت است. بعد از این همه سال، تنها چیزی که مرا راحت میکند، همین نوشتن است. در «شما که غریبه نیستید» نوشتهام که: صفحه سفید کاغذ پدرم بود، مادرم بود، برادرم بود، خواهرم بود، همه کسم بود، بهترین دوستم بود که میتوانستم برایش درد دل کنم. این دروغ نیست. واقعیت دارد. هنوز هم چنین است. هنوز مایه آرامشم صفحه کاغذ است.
📚#هوشنگ_دوم
👤#گفتگوباهوشنگمرادیکرمانی
(انتشارات اطلاعات صفحهی 181)
@hibook📖
عیسا چنگ زد به خاکی که پدرش در آن دفن شده بود و گریه کرد، من هم گریه کردم، هر جا پدری، دور از فرزندش جان بدهد میتوانید مرا آنجا پیدا کنید.
📚#ساقه_بامبو
#ادبیات_عرب
@hibook📖
📖#برشی_از_کتاب
آنقدر سرگردان شدهام و چنان ذهنم آشفته است که کم مانده است به سرم بزند. انگار دلم میخواهد فریاد بکشم. دلم میخواهد کسی باشد و محکم بزنم تو گوشش. دلم میخواهد کسی باشد و بغلش کنم و سرم را بگذارم رو سینهاش و زارزار گریه کنم. بدجور تحملم کم شده است.
📚#داستان_یک_شهر
👤#احمد_محمود
@hibook📖
🎞#فیلم_نوشت
"درباره ی خانه به دوش های صحرای کالاهاری آفریقا می دونی؟ می گن خانه به دوش ها دو نوع مردم گرسنه دارن، گرسنه ی کوچک و گرسنه ی بزرگ. گرسنه ی کوچک کسیه که از نظر فیزیکی گرسنه است، و گرسنه ی بزرگ کسیه که برای #معنیزندگیگرسنه است. چرا زندگی می کنیم؟ معنای زندگی چیه؟ یه نفر که دنبال این جور مسائل می گرده، مثل اون کسیه که واقعا گرسنه است، واسه ی همین بهش می گن گرسنه ی بزرگ."
🎥 BURNING
@hibook📽
خدایا!
این شبِ طولانیِ نشدنها را
به روزِ شدنها و رسیدنها تبدیل کن.
#مناجات
#عباس_حسیننژاد.
@hibook🥀
2_۲۰۲۲_۰۸_۲۱_۰۳_۵۶_۳۵_۱۱۰.mp3
27.47M
«چقده آدم زیر این خاکا خوابیده ؟!
بُوایِ بوای بوام و ننیه ننیه ننیه ننم همشون زیر این خاکند ؛ یه زندگی اینجوری ، چرا باید مثل گرگ و کفتار به جون هم بیفتیم ؟! »
#کتاب_صوتی
#تنگسیر
#قسمت_دوم
#چوبک
@hibook🎧
📖#برشی_از_کتاب
هر چه میتوانسته بر سرش بیاید آمده. همه چیز را حس کرده، همه چیز را تحمل کرده، همه چیز را آزموده، هر رنجی را برده، همه چیز را از دست داده، برای همه چیز گریسته. تسلیم شده، تسلیمی که چون بیقیدی است، همچنان که مرگ به خواب میماند. دیگر از هیچ کاری روگردان نیست. هراسی ندارد اگر هر ابر تیرهای بر او ببارد و هر اقیانوسی از سرش بگذرد! برایش چه اهمیتی دارد! اسفنجی است خیس آب.
📚#بینوایان
👤#ویکتور_هوگو
#جلدیکص275
@hibook📖