eitaa logo
هنر مجاهد
2.8هزار دنبال‌کننده
179 عکس
54 ویدیو
6 فایل
شیخ حسین مجاهد • مدرک سطح چهار حوزه علمیه • کارشناس ارشد فیلمنامه نویسی • مولف ۱۴ کتاب تفسیری و داستانی • برگزیده ۱۶ جشنواره ادبی و هنری • کارشناس رسمی صداوسیما • معلم شاید دیر و اندک ولی به قدر توان پاسخ میدم @Salamrafigh1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«گمان ميكنم كه من قهرماني و تقدس را زياد نميپسندم. آنچه براي من جالب است، انسان بودن است📕 طاعون ✍🏼 آلبركامو @hibook
«گفت:‌ آدم تا داستان نخواند، معنیِ زندگی را نمی‌فهمد.» ‌‌ 📕 سمفونی مردگان ✍🏻 عباس_معروفی @hibook
«اگر چه دردسر می دهم، اما چه می‌توان کرد، نُشخوار آدمیزاد حرف است! آدم حرف هم که نزند دلش می‌پوسد.» 📕چرند_و_پرند ✍🏼علی_اکبر_دهخدا @hibook
4_5784971010956594580.m4a
36.44M
قسمت هفتم : تا صفحه ی ۷۸ پایان موومان یکم! 📚 📝 @hibook با ما بشنوید 🌙🤍 7⃣
«آنچه کودکان را وا می‌دارد تا نخستین گام را به‌سوی شرارت بردارند، تقریباً همیشه احساسات خوبی است که بد هدایت شده است.» 📕 اعترافات ✍🏽ژان_ژاک_روسو @hibook
صادق گنجی: آقا مرتضی باب شهادت هم دیگه بسته شد. آقا مرتضی: نه صادق جان، شهادت مثل یک لباس تک سایز می مونه که هر وقت اندازه ی اون بشی با شهادت می برندت. _مستند آقا مرتضی @hibook
دیزی:تو که میدونی نمیتونیم‌ با هم‌ باشیم چرا نمیری؟ گتسبی:میترسم دیزی:از چی میترسی؟ گتسبی:از جدایی! جدا شدن ازت مثل پریدن از یه ساختمون 8 طبقست. شاید زمین بخورم و نمیرم،اما هنوز به زمین نرسیده،از ترس مردن،می‌میرم. @hibook
آیدین! آیدین کجایی که ببینی تنها شده ام و هر شب دنیا یخ می زند انگار همه ی آدم های دنیا مرده اند و من تقاص هراسِ همه ی آدم ها را یک جا پس میدهم! @hibook
گفتم: آقا! اسم اصلی من نباته، نبات شهیدی گفت: آقا امیرالمؤمنین بود؛ من فقط جلال آل احمد هستم @hibook
ایوان تورگنیف، از آن نویسنده‌هاست که دیر کشفش کردم و دیر سراغش رفتم. گوستاو فلوبر در نامه‌ای به تاریخ ۴ سپتامبر ۱۸۵۸، برای دوشیزه لوروایه دشانتپی می‌نویسد: «تنها راه تحمل هستی این است که در ادبیات غرقه شوی، همچنان که در عیشی مدام.» این روزها که دارم آشیانه‌ی اشراف تورگنیف را می‌خوانم، فهمیده‌ام این راهی که فلوبر پیشنهاد داده، برای من بیشتر با ادبیات روسیه عینیت پیدا می‌کند، غرقه شدن در ادبیات روسیه یکی از راه‌های من برای تحمل رنج هستی‌ست. دیروز رسیدم به اینجای داستان که تورگنیف بعد از اینکه به صورت خلاصه زندگی چند نسل از یک خانواده را تعریف می‌کند می‌رود سراغ شخصیت اصلی داستان و در موردش می‌گوید: «فدیا هیچ‌کدام از اطرافیانش را دوست نداشت.... وای بر قلبی که از نوجوانی طعم دوست داشتن را نچشیده باشد...» @hibook
«اگر دلت می‌خواهد کتابخانه‌هایت را قفل کن! اما با هیچ دری، با هیچ قفلی و با هیچ زنجیری نمی‌توانی ذهن مرا به بند بکشی.» 📕 اتاقی از آن خود ✍🏻 ویرجینیا_وولف @hibook