بزرگترین مرد تاریخ رو ملاقات کردم، از نزدیک، در آغوشی نرم، در سایه ای پر ابهت.
السلام علیک، یا امیرالمؤمنین!
یک پسربچهیعرب زد به شانهم، برگشتم، اشاره کرد به پرچم ایرانی که کنار کولهم بود.
وقتی بهش پرچمو دادم، برقِذوقو تو چشماش دیدم. بدو بدو رفت سمت دوستاش.
یکم بعد دوستش اومد، پرچم خواهرمو گرفت.
اینارو گفتم که بگم، سخته! ایرانی بودن، ایران بودن. اره.
ولی وقتی بچهای یک کشور مظلوم دیگه، برای داشتن پرچمِکشور من، ذوقزده و مفتخر میشن، پس ارزش موندن داره. ارزش موندن و ساختن.
هیـرش】
Sorry, not sorry.
اینطوریه که به این راحتیا کسی نمیمیره و تندتند همه میمیرن:)
درِ یه دنیایجدیدو برای زندگیکردن داخلش به روم باز کرد.
فکر نکنم حالاحالا بسته بشه.