✒نئولیبرالیسم در پس فاجعه تیان آنمن
روایت غالب غربی از کشتار معترضین چینی در میدان تیان آنمن این است که این فاجعه، برخوردی میان دانشجویان خواهان دموکراسی و دولت کمونیست چین در سال ۱۹۸۹ است.
اما نائومی کلاین در کتاب #دکترین_شوک، به خوبی نشان میدهد که آنچه معترضین میدان تاین آنمن را به خاک و خون کشید، کمونیسم نبود، بلکه نئولیبرالیسم بود.
دنگ شیائوپنگ رویای گذار چین به یک اقتصاد لیبرال سرمایهداری در عین حفظ قدرت سیاسی در دست اعضای حزب را در سر میپروراند. این بود که شاخصترین و جهانیترین چهره نئولیبرالیسم، یعنی میلتون فریدمن-مشاور آمریکایی ژنرال پینوشه دیکتاتور شیلی- را به چین دعوت کرد تا به مدیران چینی اصول بنیادی ایدئولوژی #اقتصاد_بازار را آموزش دهد.
طبق دستورالعملهای فریدمن، دولت پکن آزادسازی قیمتها، خصوصیسازی شرکتهای ملی، کاهش هزینههای اجتماعی دولت، آزادسازی واردات و گشودن درهای کشور به روی سرمایههای خارجی را آغاز کرد. در نتیجه اجرای این سیاستها، قیمتها سر به فلک کشید، موج بیکاری کشور را فرا گرفت و اعتراضات عمومی آغاز شد. مقامات پکن بار دیگر از فریدمن دعوت کردند که به چین بیاید و درباره کنترل این وضعیت، رهنمود دهد. توصیه فریدمن، تداوم پرقدرت مسیر نئولیبرالیسم بود...
مانند همه جای عالم که نئولیبرالیسم بدون خشونت پیاده نشده بود، ادامه اجرای توصیههای فریدمن نیاز به خشونت داشت. این بود که بیستم مه ۱۹۸۹ دولت چین حکومت نظامی اعلام کرد و اندکی بعد، تانکها برای سرکوب معترضان به نئولیبرالیسم به خیابانهای پکن ریختند. هرآنچه از اصلاحات نئولیبرالی باقی مانده بود، پس از حمام خون تیان آنمن با قدرت تمام اجرا شد. سرمایههای خارجی با شدت بیشتری وارد چین شدند و مناطق آزاد اقتصادی در اقصینقاط کشور ایجاد شد.
به نوشته کلاین، در این میان یک توافق برد-برد میان سران حزب کمونیست و سرمایهگذاران خارجی حاصل شد و ایده نئولیبرالیسم اقتصادی در کنار تمرکز قدرت سیاسی را محقق ساخت. بر اساس یک پژوهش، در سال ۲۰۰۶ نود درصد از میلیاردرهای چینی که با خصوصیسازی داراییهای ملی میلیاردر شده بودند، از فرزندان مسئولان حزب کمونیست بودند...
دولت چین امروز شعار سوسیالیسم با ویژگیهای چینی را سرمیدهد، اما نئولیبرالیسم بیرحمتر از این حرفهاست. یک جامعه بازارمحور در چین در حال شکلگیری است که شکافهای عمیق آن، به زودی شکست پروژه ایجاد ثروت در یک بخش و سپس سرریز آن به بخشهای دیگر را به نمایش خواهد گذاشت. تاریخ نشان میدهد هر تفکری رو به التقاط با نئولیبرالیسم آورده، در آن هضم شده است.
#سید_یاسر_جبرائیلی
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi
🔴پیشرفت در پرتو حمایت هوشمند؛ مطالعه موردی کره جنوبی(۳)....
با سرنگونی "سینگمان ری"، یک دولت موقت در کره شکل گرفت که "ژنرال پارک چانگ هی"، با کودتایی بدون جنگ و خونریزی در ۱۶ می ۱۹۶۱ به عمر آن پایان داد؛ زمانیکه #ژنرال_پارک قدرت را بدست گرفت، کره درگیر بحران کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری بود...
حکومت "سینگمان ری" که حدود ۱۳ سال تحت حمایت تمامعیار آمریکا بود، تحولی در اقتصاد این کشور ایجاد نکرده بود؛ ژنرال پارک در دوره حکومت خود توانست با تدوین و اجرای یک #استراتژی_بومی، اقتصاد کره را متحول ساخته و کشورش را در ردیف کشورهای پیشرفته قرار دهد...
زمانیکه "پارک" روی کار آمد، کره جنوبی کاملاً تحت سلطه آمریکا و برای گذران امور، وابسته به کمکهای خارجی بهویژه کمکهای آمریکا بود؛ در نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ دولت واشنگتن تحت هدایت آژانس آمریکایی توسعه بینالمللی یک برنامه #تعدیل_ساختاری در کره جنوبی به اجرا گذاشت و بر این اساس، کمکهای آمریکا مشروط به اجرای برنامههای تعدیل توسط سئول شد...
"ژنرال پارک" اما به فراست دریافته بود که هدف USAID، "آمریکاییسازی کره جنوبی" با ابزار کمک مالی است و در کتابی که با عنوان "ملت، انقلاب و من" در سپتامبر ۱۹۶۳ منتشر کرد، آشکارا علیه آن موضع گرفت: "آمریکا نباید از این کمکها بهعنوان یک #اهرم_فشار برای آمریکایی کردن کره جنوبی بهره ببرد؛ کمکهای آمریکا باید ناظر به نیازهای ما باشد. ما به توصیههای آمریکا اعتماد داریم، اما کمک آمریکا باید هزینه بازسازی اقتصاد ما شود، نه اینکه صرفاً به مصرف برسد"
وقتی "پارک" در سال ۱۹۶۲ برنامه اول پنجساله توسعه خود را اعلام کرد، آمریکائیها آن را خام و غیرممکن توصیف کردند؛ هدف این برنامه ایجاد یک اقتصاد متکی به درون از طریق #نگاه_به_داخل و جایگزینی واردات بود، ایجاد صنایع سنگین و شیمیایی شیمیایی را موتور رشد میدانست و برای بازه زمانی ۶۶-۱۹۶۲ نرخ رشد ۷.۱ درصدی را پیشبینی کرده بود...
برخلاف تردیدهای مستشاران آمریکایی که برنامه "پارک" را واقعی نمیدانستند میانگین نرخ رشد در این بازه زمانی از هدف تعیینشده فراتر رفت و به ۸.۹ درصد رسید...
البته واکنش آمریکاییها به برنامههای "ژنرال پارک" صرفاً ابراز تردید درباره موفقیت این برنامهها نبود؛ وقتی پارک با علم به مخالفت آمریکا، تصمیم خود برای تاسیس شرکت توسعه صنعتی کره و اجرای یک برنامه تسعیر ارز را تا ۴۸ ساعت قبلاز اجرا از آمریکا پنهان کرد، واشنگتن خشمگین شد و ادوارد رایس معاون وقت وزیر خارجه آمریکا "چونگ ایل وون" سفیر کره جنوبی در واشنگتن را برای مواخذه فراخواند و سئول را #تهدید به قطع کمک مالی آمریکا کرد...
واشنگتن نهایتاً تهدید خود را عملی ساخت و از اواسط دهه ۱۹۶۰ کمکهای مستقیم خود به دولت کره جنوبی را که ۷۰ درصد کمک نظامی و مرتبط با حضور نظامیان آمریکایی در کره و ۳۰ درصد مابقی مربوط به غذا و لوازم مصرف اولیه بود، قطع کرد...
به هر صورت #وابستگی کره جنوبی به کمکهای آمریکا در سالهای نخستین حکومت "پارک" باعث شد دولت وی تحت فشار واشنگتن مجبور به پذیرش برخی برنامههای آژانس آمریکایی توسعه بینالمللی برای تعدیل ساختاری شود تا جاییکه در برنامه اول پنجساله توسعه خود تغییراتی دهد اما هوشمندی دولت "پارک" در این بود که هرگز #تسلیم_محض این برنامهها نشد و آنها را مطابق با راهبردهایی که خود ترسیم کرده بود تغییر داد...
برای نمونه وقتی دولت "پارک" وادار شد در راستای سیاستهای تعدیل ساختاری، نظام ارز تک نرخی را اجرا کند، ارزش "وون" را نیز عامدانه پایین آورد تا مانع از دست رفتن #قدرت_رقابت بینالمللی کالاهای کرهای شود یا در موردی دیگر "پارک" تحت فشار و تهدید آمریکا به قطع کمک، نرخ بهره را افزایش داد اما نرخ بهره تسهیلات را پایینتر از نرخ بهره پسانداز قرار داد تا به تولید یارانه دهد...
این است که در دوره حکومت "پارک" شاهد یک منازعه گفتمانی بین حمایتگرایی هوشمندانه "پارک" و تجویزهای نئولیبرالی دولت آمریکا برای تبعیت کورکورانه سئول از قواعد #اقتصاد_بازار هستیم...(ادامه دارد)
📚 دولت و بازار؛ سیدیاسر جبرائیلی
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi