eitaa logo
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
74.8هزار عکس
22.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
بسم الله الرحمن الرحيم 🌹اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🇮🇷 @hizbollahsyberi رسانه جامع مجازی و اجتماعی . ولایی . تحلیلی . روشنگری . سیاسی. بصیرت افزایی و افسران جنگ نرم https://eitaa.com/hizbollahsyberi
مشاهده در ایتا
دانلود
یا اُمُّ‌الْمُؤمِنین (س) ... ندیده در وفا مانند او؛ پیغمبری دیگر پیمبر هم ندیده مثل این زن همسری دیگر از آن آغاز، پای هم‌رکابش «یا علی» گفته‌ست ندارد مصطفی مانند او هم‌سنگری دیگر علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد و این زن با وفا و مکنتش شد حیدری دیگر تمام زَرق و بَرقِ سکه‌اش؛ شد خرجِ خورشیدش ندارد ماه، بین آسمانش اختری دیگر به دور شمع آیین پیمبر نیست تا آخر به غیر از بال‌های همسرش خاکستری دیگر به جز دامان پاک او که رحلِ نورِ «اَعْطَیْنا»ست نشد از عرش، نازل؛ هیچ جایی کوثری دیگر به غیر از دفتر مدح طلاکوبش که قرآن است نخورده مُهرِ «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر مگر جا می‌شود دریا میان کاسه‌ای کوچک ؟! ندارد امت اسلام، جز او مادری دیگر ... 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
⚫️ یا رقیه‌بنت‌الحسین (ع) ... کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟! خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار بِ به جاجانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست نپرس از گوشواره از النگو از گلوبندم فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست به هر کس خیمه‌ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار چیزی نیست گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه ! نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست
⚫️ یا امام هادی (ع) ... در شهر غریب ، از نفس افتادی در حجره ی تنهایی خود جان دادی مظلومترین غریبِ سامرّایی جانها به فدات ، یا امام هادی
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
⚫️ سلامٌ علی قلب‌زینب‌الصبور یک عمر و نیم می‌شود اما هنوز هم ... باور نکرده این همه غم را هنوز هم از زنده ماندنش گله دارد پس از حسین با زندگی نکرده مدارا هنوز هم یک عمر، زخمِ کهنه و یک عمر، زخمِ نو راضی نمی‌شود به مداوا هنوز هم یعقوب‌های چشمِ ترش زنده می‌شوند با یادگارِ یوسفِ زهرا هنوز هم از تار و پودِ چادرِ آتش گرفته‌اش می‌ریزد اشکِ تربتِ اعلا هنوز هم در کربلای روضه‌ی «هَل مِن مُعین» او مانده حسین، یکه و تنها هنوز هم یک عمر و نیم پیش، به گودال رفته است بیرون نیامده‌ست، از آنجا هنوز هم آیا هنوز شاهدِ «الشّمرُ جالس» است ؟! با این نگاهِ یخ زده؛ گویا هنوز هم بعد از نمازِ روضه به این ذکر می‌رسد «والله ما رایت جمیلا هنوز هم» فریاد، سبز می‌شود از کاخِ سبزِ شام با خطبه‌های زینب کبری هنوز هم ‌‌زیارتنامه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْفِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. sayedatizeinab @hizbollahsyberi
رسیدی روزِ اول؛ روز آخر را نشان دادی برای علتِ خَلقت؛ برادر را نشان دادی ادب تا خلق شد؛ افتاد روی دستِ استادش برای بوسه خاکِ پای مادر را نشان دادی به بامِ کعبه از راز امامِ کعبه می‌گفتی سند دادی؛ دهانِ بازِ منبر را نشان دادی فرات از تشنگی خشکید، دستت آب را پس زد به این افسوس بر لب حوضِ کوثر را نشان دادی برای آب گفتی نقشه‌ی راه سعادت را مسیرِ اشک، تا لب‌های اصغر را نشان دادی هوای جنگ اگر می‌داشتی مقتل عوض می‌شد فقط یک چند ضربه رزمِ حیدر را نشان دادی شهادت دست‌های خالی‌اش را پیش تو رو کرد برای پیشکش؛ هم دست؛ هم سر را نشان دادی زمین لرزید، وقتی دست‌هایت روی خاک افتاد قیامت شد؛ شفیعِ روز محشر را نشان دادی لهوف از چشم‌هایت علتِ خون‌گریه را پرسید میان مردم بازار، خواهر را نشان دادی
یا اُمُّ‌الْمُؤمِنین (س) ... ندیده در وفا مانند او؛ پیغمبری دیگر پیمبر هم ندیده مثل این زن همسری دیگر از آن آغاز، پای هم‌رکابش «یا علی» گفته‌ست ندارد مصطفی مانند او هم‌سنگری دیگر علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد و این زن با وفا و مکنتش شد حیدری دیگر تمام زَرق و بَرقِ سکه‌اش؛ شد خرجِ خورشیدش ندارد ماه، بین آسمانش اختری دیگر به دور شمع آیین پیمبر نیست تا آخر به غیر از بال‌های همسرش خاکستری دیگر به جز دامان پاک او که رحلِ نورِ «اَعْطَیْنا»ست نشد از عرش، نازل؛ هیچ جایی کوثری دیگر به غیر از دفتر مدح طلاکوبش که قرآن است نخورده مُهرِ «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر مگر جا می‌شود دریا میان کاسه‌ای کوچک ؟! ندارد امت اسلام، جز او مادری دیگر ... @Sayedatizeinab 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
🎥اذان صبح روز نوزدهم ماه رمضان در حرم امیرالمومنین علی (ع) 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi
مدح و مرثیه امیرالمؤمنین علیه السلام سرمایه ی عشق علی آب حیات است تنها علی، تنها علی راه نجات است ذات علی همسایه ی عرش برین است مولای ما تنها امیرالمؤمنین است شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست نام علی در سینه ی و اندیشه ی ماست هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم دل از ولای هر که غیر از او بریدیم خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد بین الطلوعین حرم آبادمان کرد یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد جن و ملک فرمانبر درگاه اویند عالم غلامِ قنبر درگاه اویند با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود اما غذایش لقمه ای نان جوین بود از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست این دلخوشی را زود از مولا گرفتند این خنده را هم از لب زهرا گرفتند هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و آتش به جان چادر زهرا گرفت و آتش به جان دختر پیغمبر افتاد در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد مولای ما را با همان مسمار کشتند او را میان آن در و دیوار کشتند خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ... وحید محمدی - ۱۴۰۰/۲/۱۰ 📍 بغضِ کرار، سرِ سفره‌ی افطار شکست بعدِ سی‌سال فرو خوردنش؛ این بار شکست کوله‌بارِ غمش از شانه‌ی لرزان افتاد کمرِ کوه، از افتادن این بار شکست وقت رفتن شد و بر دامنش افتاد دخیل رفت و با هق‌هقِ در، شانه‌ی دیوار شکست آنقدر مأذنه با «حیّ علیٰ» گفت نیا که اذان نیز، سرِ این همه اصرار شکست کعبه با «قَد قُتِل» و «فُزتُ بِربّ الکعبه» نوحه دم داد: «سرِ قبله‌ی سیّار شکست» استخوان؛ خرد شد و راه گلو را وا کرد اشکِ شوق آمد و در چشمِ ترش خار شکست روی او؛ آینه‌ی قدّی زهرایش بود حیف شد؛ آینه در لحظه‌ی دیدار شکست سجده‌ی آخرِ این قصه دو رکعت روضه‌ست دین‌پناه است، نمازی که به اجبار شکست وارث فضل پدر زخم سرش را هم خواست سیبِ غم نصف شد و فرقِ علمدار شکست کوفه‌ی سرشکن؛ ارثیّه‌ی بابا را داد سنگ؛ آیینه‌ی او را سر بازار شکست aleyasein_ir @hizbollahsyberi
🇮🇷حزب الله سایبری🇮🇷
🎥 آخرین آیین نقاره‌‌ نوازی حرم مطهر رضوی در آستانه ورود به ماه محرم نواخته شد 🔹با شروع ماه عزاداری
امیری حسین و نعم‌الامیر ... زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را و شستم با گلابِ گریه‌ام روی سیاهم را به دیوارِ عزایت میخ‌کوبم مثل بیرق‌ها نخواهم داد، حتی آجری از تکیه‌گاهم را هزار و نهصد و پنجاه لشکر اشک آوردم که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را دم هَل‌مِن‌مُعینت چارده قرن است در گوش است که باشم لحظه‌ای سرباز، شاه کم‌سپاهم را هزار و چارصد سال است دنبال تو می‌گردم بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را نگهبانِ حریمِ چشمه‌ی موقوفه‌ات هستم اگر از سارقانِ اشک، می‌دزدم نگاهم را همیشه سایه‌ی دست تو را روی سرم دیدم همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را @hizbollahsyberi
🌷یا علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام)🍃 وقتی از معجونِ خاک و اشک، انسان خلق شد مثل احوالِ دلِ تنگش پریشان خلق شد روزهای دور، بر انسان و دلتنگی گذشت تا برای گریه‌هایش شامِ هجران خلق شد آسمان از تشنگی‌های بیابان بغض کرد اشک‌هایش ریخت روی خاک، باران خلق شد عشق آمد تا بسوزاند دلِ عشاق را عشق در انسان نه، آتش در نیستان خلق شد نقطه‌ی پرگارِ عالم، کعبه‌ی بیت‌الحرام فاش شد، تا باء بسم‌الله قرآن خلق شد هیچ خلقی هدیه‌ای شایسته‌ی مولا نداشت تا به قربانِ امیرالمومنین، جان خلق شد در ازل وقتی خدا تصویرِ سلمان را کشید از غبار پای حیدر خاکِ ایران خلق شد خونِ حیدر در رگِ خشکِ بیابان‌ها دوید قلبِ ایران زنده شد وقتی خراسان خلق شد تا حدیثی از طلا دور خراسان حلقه زد مأمنی از نور، دور از چنگِ شیطان خلق شد خاک نیشابور وقتی شد قدمگاهِ بهشت باغی از فیروزه در قلبِ بیابان خلق شد پادشاهانِ کذایی را گدایی پیشه شد تا که با شاهِ خراسان، نامِ سلطان خلق شد تا بیفتد از سرِ شاهان کلاهِ اعتبار زیر چترِ گنبد و گلدسته، ایوان خلق شد دردها بیراهه می‌بستند بر دارو دخیل عاقبت در پنجره‌فولاد، درمان خلق شد دعبل و شعر و عبا راه غزل را باز کرد با امامِ شاعران دیوان به دیوان خلق شد 💚❤️ 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi