✳️ شهادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
.
◾️ در مقاتل نام چهار نفر از فرزندان #امام_حسن_محتبی علیه السلام در میان شهدای #کربلا آمده است، قاسم، ابوبکر، عبدالله و عمر بن حسن. به غیر از جناب حسن بن حسن یا #حسن_مثنّی که بسیار شبیه امام حسن و داماد امام حسین (همسر فاطمه دختر امام) ومتولی موقوفات #امام_علی( علیهم السلام) بوده و در کربلا زخمی می شود اما با وساطت بستگان مادرش به شهادت نمی رسد و سالها بعد مسموم شده و به شهادت می رسد.
◾️ حضرت #قاسم_بن_الحسن (ع) هنگام شهادتِ پدرش حدود 2-3 ساله بود و در #عاشورا حدود 13 ساله و #امام_حسین (ع) را همانند پدر خود دوست می داشت؛ در روز عاشورا براى كسب اجازه خدمت امام (ع) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گريستند تا از حال رفتند... و بسیار اصرار کرد تا سرانجام موفق به دريافت اجازه شد و در حالى كه اشك هايش بر گونه سرازير بود وارد ميدان شد.
◾️ناگهان همه دیدند نوجوانى چون پارۀ ماه به سمت دشمن آمد و شمشيرى در دست و پيراهن و ردايى بر تن و كفش به پا داشت و رجز می خواند:
انْ تَنْكُرونى فَأَنَا فَرْعُ الْحَسَنْ ••• سِبْطُ النَبىُّ المُصْطَفى وَالمؤتَمَنْ
هذا حُسينٌ كَالاسيرِ الْمُرتَهَنْ ••• بين أناسٍ لا سَقَوا صُوْبُ المَزَنْ
اگر مرا نمىشناسيد، من فرزند امام حسن نوه پیامبربرگزيده و امينم. اين حسين همانند اسیر و گروگان، گرفتار مردمى است كه باران رحمت بر آنها نبارد.
در منتهى الآمال آمده است:«در آن صغر سن، سى و پنج تن را به درك فرستاد.»
رو به عمر سعد کرد و فرمود: وای بر تو، ای بی حیا جوانان ما را کشتی، پیران ما را نیز از پای در آوردی، ریشه و اصل و فرع ما را کندی... عمرسعد که جوابی نداشت پیادگان را بانگ زد که او را #سنگباران کنید...
◾️خواست با شمشير بر دشمن حمله برد كه بند يكى از كفشهايش پاره شد، اين نوجوان درنگى كرد تا بند كفش خود را ببندد كه عمر بن سعد بن نفيل ازدى با شمشير بر سر او نواخت و قاسم (ع) از روى اسب با صورت روى زمين افتاد و فرياد زد: يا عمّاه: عمو جان، مرا درياب...
◾️امام حسین (ع) مثل باز شکاری به یاری آمد و شمشیری حواله عمر قاتلش کرد، عمر دست پیش آورد شمشیر دست عمر را از ساعد انداخت فریاد کرد لشگر را به حمایت خود خواند، سواران لشگر هجوم آور شدند که عمر را از چنگ حضرت بربایند و آن لعین زیر سم اسبان له شد، گرد و غبار که فرو نشست دیدند امام حسین (ع) بر بالین قاسم ایستاده و آن نوجوان در میان خاک و خون دست و پا می زند...
امام(ع) بانگ بر آورد لعنت خدا بر گروهی که تو را کشتند، در روز قیامت پدرت و جدت از آنها خونخواهی خواهند کرد. به خدا قسم بر عمویت سخت است که او را صدا بزنی اما او اجابت نکند یا اگر اجابت کند، سودی نداشته باشد؛ به خدا قسم امروز روزی است که دشمنان عمویت فراوان و یارانش اندکند...
سپس امام (ع) جسد پاره پاره قاسم را به سینه چسبانید و رو به خیام آورد درحالی که پاهای قاسم بر زمین کشیده می شد او را نزد شهدا نهاد.
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi