خدایا مارو بابت آنچه انجام خواهیم داد ببخش

من از مرگ نه تنها وحشت ندارم بلکه با اون انس دارم... - مولا علی ع

بزرگترین خواسته دشمناتون اینکه براشون وقت بذارید و از هدف خودتون دور بشید . دست از دشمنی و انتقام بردارید بزرگترین انتقام خود سازیست ! توجه نکنید و به سمت هدف تون ادامه بدید

گفتند #ادارات را جهادی کنید اما #جهاد را اداری کردند خدا قوت ...

بی پرده و رک میگم مثل خودت : حالم ازت بهتره میخوره 🌷 به امید روزی که توی موی دماغ رو بکنیم بندازیم دور

🇮🇶 برای سلامتی آیت الله سیستانی و تمامی سربازان مقاومت عراق دعا کنید .

🇦🇿 قبل زدن باند باکویی ها باید باند خاویاری هارو زد

۴:۴۴

🔴از فتنه های سوریه 🏴 بخش ۶ ✍ حاج مرصاد 🔰 چرا سوریه؟ مگر نگفته‌اند فتنه شام! پس چرا سوریه، که بخشی از شام محسوب می‌شود، این‌قدر اهمیت دارد؟ آیا در روایات منظور از شام همان سوریه است؟ اصهب و ابقع چه کسانی هستند؟ هیچ‌گاه در هیچ کجا برای پیش‌بینی آینده از واژه‌های بیگانه استفاده نمی‌شود. تصور کن به‌جای اینکه در روایت بگویند قوم سلمان پرچم را به دست امام زمان می‌دهد، بیان شود که جمهوری اسلامی ایران نظام را به امام زمان تقدیم می‌کند😐 متون باید از واژه‌هایی بهره ببرند که در هر زمان قابل درک باشند. در مورد سوریه نیز همین‌گونه است: در روایتی آمده که «يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْق‏» [📚 نعمانی، الغیبۀ، ص ۳۰۶] یعنی بر منبر دمشق نشسته است. این جمله نشان می‌دهد که پایتخت سوریه، دمشق، تحت سلطه یک حاکم خاص قرار می‌گیرد. اما این تنها یکی از نشانه‌هاست و مثال‌های بیشتری نیز وجود دارد که اثبات می‌کند اکثر حوادث شام در خاک سوریه روی می‌دهد. مثلاً در [📚 نعمانی، الغیبۀ، ص ۳۰۴] گفته شده که جنوب این منطقه حمص و شمال آن حلب است که هر دو در سوریه واقع شده و کاملاً با کشور سوریه تطابق دارند. در مورد سفیانی ذکر شده که او در منطقه وادی یابس واقع در استان درعا در جنوب سوریه خروج خواهد کرد [📚 شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص ۶۵۱] و حتی نبرد قرقیسیا نیز در شرق سوریه، یعنی دیرالزور، روی می‌دهد [📚 نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۸۰] و... این‌ها نشان‌دهنده تمرکز فتنه شام بر سوریه است. در این راستا گفته می‌شود که سه گروه در این منطقه درگیر می‌شوند: یکی اصهب، دیگری ابقع و سومی سفیانی! این افراد چه کسانی هستند؟ بر اساس روایت‌ها، گفته شده که اصهب حاکم دمشق و ابقع مخالفین او هستند. این دو در جنگ با یکدیگر قرار دارند و سفیانی ابتدا بر ابقع و طرفدارانش غلبه می‌کند و سپس بر اصهب پیروز می‌شود و به دمشق تسلط پیدا می‌کند. در بحث نام‌ها و نشانه‌ها باید دانست که این نامگذاری‌ها فقط عناوین ساده نیستند؛ بلکه این عبارات کنایه‌ای و کدگذاری‌شده‌اند. در لغت به ابقع اشاره شده که به معنی هر چیز سیاه و سفیدی است، مانند کلاغ یا سگی که سیاه است اما سفیدی دارد! به عبارتی ابقع به کسانی اطلاق می‌شود که لباس‌های رنگی و وصله‌دار می‌پوشند؛ و در معنای دیگر ابقع به شخصی اطلاق می‌شود که حاصل نکاح عرب و رومی بوده و به نوعی به خدام رومی‌ها وابسته است (به‌عنوان نوکر غربی‌ها) که به‌صورت پراکنده در شام حضور دارند و موضع سیاسی واحدی ندارند (احتمالاً همان تروریست‌ها). اصهب نیز به مردی بلندقد با پوستی سفید و قرمز مرتبط است که مخالف عرب‌ها بوده و از سایرین برتری دارد (شاید ترک و شاید سوری باشد). در روایتی از امام باقر (ع)، آمده که ابقع همان اصهب است! ایشان فرموده‌اند: «از شرّ اصهب ابرص پرهیز کن!» از او سؤال کردند: اصهب کیست؟ فرمود: «ابقع». پرسیدند: ابقع کیست؟ فرمود: «ابرص». سپس فرمودند: «از شرّ سفیانی نیز برحذر باشید!» [📚 روزگار رهایی، ص ۹۹۳] همچنین از حضرت محمد (ص) در همین کتاب، جلد ۲، صفحه ۹۹۳، نقل شده که ایشان فرمودند: ابقع از مصر ظهور خواهد کرد و این مسأله به دنبال دیده شدن ستاره دنباله‌دار و کسوف خورشید و خسوف ماه خواهد بود. با توجه به این‌که امام باقر (ع) ابقع را مساوی ابرص دانسته و ابرص به معنی بیماری پوستی است که باعث سفیدی یا بی‌رنگی بخشی از پوست می‌شود و گفته شده ابقع به پرنده یا سگی اطلاق می‌شود که سیاه است اما سفیدی دارد . ممکن است این ویژگی به تمام افرادی که در این جریان حضور دارند اشاره کند (به عنوان مثال: پرچم داعش که سیاه است و در وسط آن سفیدی وجود دارد) واقعاً دشوار است که بفهمیم "ابقع" و "اصهب" به چه کسانی اشاره دارد! اما به طور قطع، به زودی این موضوع روشن خواهد شد.... ⚠️ پایان بخش ۶ قسمت آخر ( کلیک کنید )