🌸🍃🌸🍃
روزی، مردی به مهمانی «سلیمان دارایی» رفت. سلیمان هرچه در خانه داشت جلوی او گذاشت، كمی نان خشك بود و مقداری نمك و كوزه ای آب. او با روی خوش از مهمان خود پذیرایی می كرد و زیر لب شعر می خواند كه: « چشمِ تر و نانِ خشك و روی تازه! »
مرد مهمان چشمش كه به نان افتاد گفت: « ای كاش كمی پنیر هم بود تا با این نان می خوردیم. » سلیمان بلند شد و به بازار رفت. قبای خود را در دكانی گرو گذاشت و به جای آن كمی پنیر گرفت و آورد.
مهمان نان و پنیر را خورد و گفت: « خدا را شكر، من آدم قانعی هستم، روزی من همین بود كه خوردم. راضی هستم به رضای خدا. »
سلیمان گفت: « اگر به آنچه خدا داده بود راضی بودی، قبای من در بازار به گرو نمی رفت.»
#جوامع_الحکایات
#محمد_عوفی
@hkaitb
🌸🍃🌸🍃
هرکسی که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، مرگ را نشناخته
عن اسماعیل بن مسلم السّکونى عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلامُ عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ قالَ، قالَ عَلِىٌّ عَلَیهِالسَّلامُ:
مَا اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِهِ.
هرکسى که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، مرگ را درست نشناخته و آن را در جایگاه حقیقى خود قرار نداده است. (امالی صدوق، ص 108)
عَن اِسماعیلِ بنِ مُسلِم السَّکونىّ
[راوی این روایت] معروف است که عامّى است؛ از روات و اصحاب امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است؛ معروف به عامّى بودن است لکن بعضى احتمال دادهاند طبق یک قرائنى که ایشان عامّى نباشد، شیعه باشد و بلکه از خواصّ امام صادق باشد؛ بعضى قرائنى بر این دارند و ذکر کردهاند؛ علیاىّحالٍ ثقه است؛ همانى است که نوفلى از او نقل میکند.
عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلامُ عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَلَیهِمُ السَّلامُ قالَ، قالَ عَلىٌّ علیهالسّلام:
مَا اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِه
تعبیر کوتاه و بسیار گویا و عبرتانگیزى است. میفرماید هر کسى که فردا را -مثلاً امروز روز یکشنبه است و فردا دوشنبه است- جزو مهلت عمر خود و زندگى خود بداند، مرگ را درست نشناخته؛ مرگ را در جاى حقیقى خود قرار نداده؛ اینکه ما خیال کنیم که حالا ما یک چند سال دیگر هستیم، از جملهى چیزهایى است که در روایات متعدّد، در دعاهاى مختلف مأثور با این نگرش عامیانهى ابلهانه مبارزه شده که شما خیال کنید که ما حالا که هستیم؛ حالا فردا مثلاً یا یکسال دیگر. میفرماید که [چنین شخصی] مرگ را در جایگاه حقیقى خود قرار نداده است، یعنی کسى که فردا را جزو اجل خود یعنى جزو مهلت خود و فرصت خود بداند مرگ را درست نشناخته است. ممکن است همین امروز، امشب، تا قبل از فردا ما نباشیم کمااینکه نظائرش را فراوان دیدهایم.
در دعاى صحیفهى سجّادیّه تعبیر عجیبى است؛ میفرماید که پروردگارا! به من آن روحیّه را عطا کن، آن فهم را عطا کن که من امید رسیدن نفَس بعدى را به این نفَس نداشته باشم:[حَتّى لانُؤَمِّلَ ...] وَلاَاتِّصالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لاَ لُحوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ؛(1) داریم راه میرویم، اینکه قدم بعدى حتما از سوى ما برداشته خواهد شد را ما خاطرجمع نباشیم؛ ممکن است برویم. خب این حالت ترقّب(2) موت در انسان خیلى برکات دارد: کار را انسان عقب نمیاندازد؛ کارهاى لازمى را که باید انجام بدهد، انجام میدهد؛ منافاتى هم ندارد با اینکه انسان با توجّه به اینکه با همین احتمال که ممکن است تا یک ساعت دیگر، تا یک روز دیگر نباشد، کارهاى بلندمدّت را هم شروع کند؛ با هم منافاتى ندارد. چون سود کارهاى بلندمدّت حتما به شخص ما که نخواهد رسید؛ به دیگران هم که برسد به این تعبیر بگوییم سودش به ما رسیده است. بنابراین«اعمَل لِدُنیَاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبدًا»؛ کار آبادى دنیا، سامان دادن به امور زندگى دنیا را جورى انجام بده که گویا تا ابد بنا است زنده بمانى، یعنى حتما با استحکام انجام بده امّا «وَاعمَل لاِخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَموتُ غَدا»؛(3) کار آخرت را هم اینجورى انجام بده. معناى این این است که هر دو را درست انجام بده؛ کار دنیا را درست انجام بده مثل کسى که تا ابد زنده خواهد بود، کار آخرت را هم درست انجام بده مثل کسى که فردا خواهد مُرد و دیگر فرصتى برایش باقى نیست.
1) صحیفهى سجّادیّه، دعاى چهلم
2) انتظار
3) من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 156
@hkaitb
🌸🍃🌸🍃
#حکایت
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه!
پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه!
پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟....
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم.
آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست!
بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی.
اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرأت نکنی احکام خدا را بشکنی!
@hkaitb
هدایت شده از تبلیغات خاتون
❌ مرکز پخش #عمده #لوازم و #ست_حجاب ✅😍
شروع قیمت از #4000 ت😱😳😳
اعتراض هم صنفا 😆
💕کیفیت عالی👌💪
❌ارسال رایگان 🚛
✅ http://eitaa.com/joinchat/93782036C80cc3464f6
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
کلی #مقنعه های خوشگل 30 و 40 تومنی
ست #روسری_و_ساق دست 😍😍
چادر #نماز بانازلترین قیمت
خاص ترینا بیاین 💪👏👏
❌گران نخــــــــــــرید❌
کیفیت عـالی👌😍
تولیدی👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
✅ http://eitaa.com/joinchat/93782036C80cc3464f6
حضورییی و آنلاین😘
🌸🍃🌸🍃
#هیچکس_برتر_از_دیگری_نیست
هيچ کس از ديگری پايين تر هم نيست و
هرگز کسی با ديگری هم برابر نيست.
هر شخص کاملا منحصر به فرد است. برابری انسان از نظر روانشناسی غلط است. هر کس
نمی تواند "آلبرت انيشتين" يا "رابيندرانات تاگور" باشد. ولی اين نکته بدين معنی نيست که آلبرت انيشتين يا رابيندرانات تاگور بالاتر از شما هستند. هر کس تجلی ای کاملا منحصر به فرد است.
بنابراين مساله بالاتر بودن، پايين تر بودن و حتی يکسان بودن را بايد به طور کلی فراموش کنيم و به جای آن درک کنيم که هر کس فقط و فقط تجلی ای منحصر به فرد است.
تنها کافی است به همه با عشق و محبت نگاه کنيد و سپس درک خواهيد کرد که هر فرد، صاحب خصوصيتی است که هيچ کس ديگری آن را ندارد.
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
➖➖➖➖➖➖
⚫️ تسلیت تسلیت
اِنّـا لِـلّـه وَ اِنّـا اِلَـیـهِ راجِـعُـونَ
اسماعیل قا آنی درگذشت نابهنگام سردار رشید اسلام را تسلیت گفت 😓
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/824836129C908762c208
سردار عزیز دلها آسمانی شد 😭👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
اتفاق عجیب شب اول عروسی یک دختر🔴🔴
تقریبا ساعت ۱ شب بود که مهمون ها کم کم خداحافظی میکردند و هر کدوم به سمت خونه هاشون میرفتند..... #خونه کم کم خلوت میشد....حوالی ساعت ۱.۳۰ بامداد بود که بالاخره همه رفتن و ما دوتا #تنها شدیم شوهرم رفت ی دوش بگیره منم رفتم سمت اتاق ک لباسمو عوض کنم اما تا دراتاق بازکردم ......😳😳👇
https://eitaa.com/joinchat/14417969C9c8d3505b3
بله خیلی باید مراقب بود😭😭👆
داستان آموزنده تقلید ....
💞یه بار به دوستم گفتم برای من سواله که چرا تو همیشه اول سر و ته ماهی رو با چاقو میزنی، بعد اونو داخل ماهیتابه میندازی؟!
دوستم گفت راستش خودمم علتشو نمیدونم این چیزیه که وقتی بچه بودم از مادرم یاد گرفتم.
چند هفته بعد،وقتی خانواده دوستم رو دیدم از مادرش پرسیدم چرا سر و ته ماهی رو قبل از تفت دادن میزنه، در کمال تعجب اون هم مثل دوستم گفت که هیچوقت دلیل خاصی برای این کار نداشته و این کارو از مادرش یاد گرفته.
طاقتم تموم شد و با مادربزرگ دوستم تماس گرفتم تا بفهمم واقعا چرا سر و ته ماهی رو میزده!
وقتی قضیه رو فهمید خندید و گفت: اون زمان، توی آشپزخونه فقط یه ماهیتابه کوچیک داشتیم و چون ماهی داخلش جا نمیشد، مجبور بودم سر و تهش رو بزنم تا کوتاهتر شه، همین...!
در سال 2005 در تركيه، گوسفندى از صخره اى به پايين پريد و به دنبال او 1500 گوسفند به پايين پريدند.
«خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دوصد لعنت براین تقلید باد»
👤مولوی
✅همیشه یاد بگیرید و به هم یاد بدید
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
💄کانالی که صدای همه ی آرایشگرا رو در آورده😱❌
این کانال حرف نداره😍💋
🔽🔽🔽
#مدل_مو2022 🤩🧝🏽♀
#مدلشینیون_2022 😍
مدل طراحی ناخن💅
💆🏻♀مدل #رنگ_مو🎊🌈
خودت آرایشگر خودت شو😉✌️🏻👆🏻
http://eitaa.com/joinchat/376700939C84c3c5e101
http://eitaa.com/joinchat/376700939C84c3c5e101
📚 داستان زیبای باغبان و وزیر
نادر شاه در حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت : پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟؟!! من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او درناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!!
نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند. هردو آمدند و نادر شاه گفت : در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده ! هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خودرا اعلام نمودند ... ابتدا باغبان گفت: پادشاها من آن گربه ها را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده...
سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد: پادشاها من به دستور شما به ظلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم، او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است؛ نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است. بچه گربه ماده خاکستری رنگ است.
حدودا یکماهه هستند من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم آشپزهرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند. همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود! نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@hkaitb