🌸🍃🌸🍃
رابطه تان را با خدا عالی کنید...
خدا فقط در غم و ناله هایمان نباشد...
خدا فقط در روزهای فقر ونداری نباشد...
خدا فقط موقع کنکور و وقت وام گرفتن نباشد...
خدا را در شادی وسرورمان ببینیم...
خدا را در لحظه لحظه هایمان شریک کنیم...
خدا ترسناک نیست...
خدا عشق است ونوروآرامش...
وقتی در هر عملی درهرحال اندیشه ای در هر فعلی خدا حضور داشته باشد
با کل هستی هماهنگ می شویم...
آنوقت چنان قدرتی پیدا خواهیم کرد که وصف ناپذیر است...
خدا نور است از نور بیرون نرویم که تاریکی را خواهیم دید...
@hkaitb
هدایت شده از تبلیغات خاتون
❌ مرکز پخش #عمده #لوازم و #ست_حجاب ✅😍
شروع قیمت از #4000 ت😱😳😳
اعتراض هم صنفا 😆
💕کیفیت عالی👌💪
❌ارسال رایگان 🚛
✅ http://eitaa.com/joinchat/93782036C80cc3464f6
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
سلام من بعلت مشکل مالے کلیه روسرے ها روحراج کردم 😔😔
#روسری به #قیمت سال ۹۸ 😱😍
❌ارســـــــال رایــگـان ❌
امکان خرید با هر توان مالیی👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1019674626C04b8af277b
#تخفیف_ویژه ✅😍
🌸🍃🌸🍃
#همسرداری
زنان دوست دارند همسرشان به آنها و رفت و آمد آنها حساس باشد. این نوع حساس بودن به معنی جستجوی موقعیت آنهاست ، نه به معنی منع غیر منطقی آنها از تردد به مکان های شایسته و معاشرت آنها با افراد مورد اطمینان است.
زنان دوست دارند، همسرشان در مورد پوشش آنها اظهار نظر کند و گاهی ایراد بگیرد. این رفتار را زنان نشان تعصب و غیرت و محبت شوهران شان نسبت به خود می دانند.
اگر مردی نسبت به همسرش هیچ گونه اظهار نظری نکرد و کاملا بی تفاوت بود، این الزاما به معنی دوست داشتن و اعطای آزادی به او نیست، می تواند نشان تنفر از طرف مقابل باشد. و زنگ هشداری برای طلاق.
وقتی همسرتان در سفر است، زنان دوست دارند، شوهران شان همیشه جویای موقعیت و حال و احوال آن ها باشد. زنان با یک رفتار عاطفی، چنان وابسته می شوند که پول و ثروت از ایفای نقش در این جایگاه ،ناتوان مطلق است.
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
☄☄معجزه لاغری☄☄
🌕 کسانی که شکم دارن، نشون میده رطوبت معده شون زیاده به همین خاطر هرچی رژیم میگیرن و ورزش میکنن میبینن شکم و پهلو سرجای خودشه
🌕 اگه این علائم روداری روی لینک زیر کلیک کنید
🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧
☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄
https://formafzar.com/form/z25c4
https://formafzar.com/form/z25c4
🌕 برای مشاوره #لاغری و رفع بلغم و سردی بزن رو لینک و فرم رو پر کنید
🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧🧧
☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄
https://formafzar.com/form/z25c4
https://formafzar.com/form/z25c4
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#انگشت_انگشت_مبر_تا_خیک_خیک_نریزی
مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود میگفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود.
هر چه غلام او را از این کار بر حذر میداشت مرد توجه نمیکرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد.
وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد، ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن رهایی یابند.
آن مرد از ترس جان، خیکها را یکی یکی به دریا میانداخت، در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.!!!»
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمون که میاد فوری بساط برنج و مرغ رو حاضر نکن مثل خانوم تنبلا🤦♀
منم قبلا اینجوری بودم
تنها هنرم سوپ،کته،سالاد شیرازی بود🙄
ولی از وقتی اینجا رو پیدا کردم
دیگه غم ندارم🙃
اینجا یادت میده با مواد دم دستی و آسون
چه چیزهایی درست کنی
که همه انگشت ب دهن بمونن😋👇🏻👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/3458859022C854ced1e01
مادر شوهرت انگشتاشم لیس میزنه🙈👆
🌸🍃🌸🍃
#کرامتی_از_امام_علی
شبی حضرت علی (ع) در دارالخلافه نشسته بودند و به حساب کتاب اموال مشغول بودند که مقداد وارد شدند.
با حضرت صحبت کردند که علی (ع) فهمید مقداد برای درخواست کمک مالی آنجا آمده است و از بیان نیازش شرم دارد. چراغ اتاق را خاموش کرد و کیسهای زر برداشت، دست مقداد را کشید و کیسه را در تاریکی در حالیکه در دست مقداد میگذاشت فرمود، مقداد تو سکوت کن امشب من فقط با تو سخن میگویم.
مقداد وقتی کیسه زر را در تاریکی، در دستانش گرفت صدای گریهاش برخواست.
امیر المومنین (ع) علت را پرسیدند. مقداد گفت: یا علی گمان میکنم دیگر مرا دوست نداری که در تاریکی با من سخن میگویی، در حالیکه من عاشق دیدن چشمان تو هستم.
حضرت شمع را روشن کردند، مقداد دیدند محاسن علی (ع) خیس اشک چشم است، طوریکه از آن محاسن نورانی اشک میچکد.
حضرت، مقداد را در آغوش کشیده و فرمودند:
مقداد، علت خاموش کردن شمع این بود که، من از لحظه ورود تو فهمیدم برای نیازی پیش من امشب آمدی، نگذاشتم نیازت را بگویی چون چیزی که انسان بداند برادر مومنش نیاز دارد نباید راضی به تقاضای شفاهی او شود.
و علت اینکه چراغ را خاموش کردم به آن علت بود که، انسان مومن و آبرومند وقتی درخواست حاجتی از کسی میکند، از شرم و خجلت و حیا، گونههایش سرخ میشود، چشمانش در دیدگانش میلرزند، عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند.
خاموش کردن چراغ نه برای، ندیدن جمال زیبای تو بلکه برای ندیدن آن چشمان لرزان و عرق شرم در پیشانی تو بود که مرا دیدنش بیشتر از تو آزار میداد.
@hkaitb
❣#سلام_امام_زمانم❣
اَلسَّلاَمُ عَلَي مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ
سلام بر حيات بخش مؤمنان، و نابودكننده كافران
📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی
#امام_زمان
.
🌸🍃🌸🍃
#هنر_و_هنرمند_واقعی
بهرام گور تیرانداز ماهری بود، در شهر ، مرو ، دختری رشیده و بلند قد و کمر باریک و خوش اندام به نام، خالدوش بود. بهرام ،خالدوش را گرفته بود و چون دوره سپری کردن لذت از او برای او تمام شده بود، گاهی بر او رفتار تلخی می کرد. علت این که ، سابقه نداشت معشوقه ای نزد بهرام بیش از دو ماه عزیز بماند.
روزی بهرام با خالدوش به شکار رفت. تیری به دماغ آهویی زد ،آهو چون دست خود بلند کرد خون دماغ خود پاک کند، با تیری دیگر دستش را به گردنش دوخت. آهو به خاک افتاده و جان داد.
بهرام گفت: ای عشق من، هنر شاه و همسر خود را دیدی؟ افتخار می کنی که با چه مردی همنشین شب و روز هستی؟
خالدوش اشکی از چشمش ریخت و سرش را به نشان تاسف و حماقت بهرام تکان داد. بهرام خیلی ناراحت شد . او را در بیابان رها کرد و برگشت.
خالدوش در تاریکی شب به خانه ای پناه برد که پیرزنی و پیر مردی در آن زندگی می کردند. به عنوان دختر آنها وارد خانه شد و پیراهن زربافت شاهی را فروخت و برای آن پیرمرد و پیرزن اسب و شتر و داس و ... خرید و آنان را با کشاورزی و دامداری غنی کرد. خالدوش کمانچه ای هم سفارش داد برای او ساختند. سالها گذشت، کمانچه زن عجیبی شد. در جنگل چنان کمانچه می زد و دستانش بر روی سیم می چرخید که کسی انگشتان او را نمی دید.
خالدوش چنان مهارتی پیدا کرد که وقتی کمانچه می نواخت، تمام وحوش و طیور بر دور او حلقه می زدند و کنارش می نشستند. آوازه ساز و راز خالدوش به شهر رسید. طوری که بهرام برای دیدن او به جنگل آمد. وقتی او را دید ، شناخت. خالدوش گفت: هنر آن نبود که با خیانت و نیرنگ و درد، دست آهویی با تیری بر گردنش دوختی، هنر آن است که چنان مهربان باشی که آهوها با گرگ ها در کنار هم در کنار شمع وجود و ساز گرم عشق تو حلقه زنند.
منبع: مرقات الایقان ص 139
@hkaitb
هدایت شده از گسترده تبلیغاتی سبحان📢
با این تکنیک ها به آرزوهات برس 🥰
میدونستید فقط با گفتن چندین ذکر مجرب میتونید رزق و فراوانی و رسیدن به خواسته های محال رو واسه خودتون برآورده کنید 😊
اگه دوست داری به عشقت برسی
اگه دوست داری شوهرت بگیری تو مشتت
اگه دوست داری همه بهت احترام بزارن
اگه مشکلات مالی اذیتت میکنه
اگه شوهرت بهت خیانت میکنه
از وقتی اومدم اینجا زندگیم به طرز عجیبی متحول شده جوری که همه اطرافیانم این تحول فهمیدن و ازم سوال میپرسن آدرسش واستون میزارم 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1176305893Cb44283036e
با گفتن چندین ذکر مجرب به عشقم رسیدم 😍👆🏻👆🏻