روزی گذار حجاج یکی از حکام بی رحم دوران بنی امیه به دشتی افتاد در آنجا با پیرمردی از قوم بنی عجل برخورد کرد.
حجاج به پیر مرد که در حال دوشیدن شیر بود گفت: می بینم که گله ی سرحال و خوبی داری . چه گاو پر شیری ای پیر مرد آیا از شغلت راضی هستی؟
پیرمرد گفت: زندگی هر روز سخت تر از گذشته می شود نان بخور و نمیر هم مشکل پیدا می شود .از این وضع فقط باید به خدا پناه برد.
حجاج گفت: نظرت درباره ی حجاج چیست؟
پیر مرد گفت:لعنت بر او باد که هر چه بدبختی می کشیم از دستظلمهای اوست. خدا ریشه ا ش را بکند.
حجاج پرسید: می دانی من کیستم؟
پیرمرد گفت : نه
حجاج گفت: من حجاجم.
پیرمرد که از ترس دست و پایش را گم کردده بود با لکنت زبان گفت:می دانی من کیستم؟
حجاج گفت:نه
پیرمرد گفت:من دیوانه ای از قوم بند عجل هستم که روزی دو بار دیوانه می شوم و الان وقت دیوانگی منست. از سر تقصیرات من بگذرید.
حجاج خندید و پیرمرد را رها کرد و رفت.
حکایت
@hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍حکایت شنیدنی
حکایت
@hkaitb
غیر اخلاقی ترین عادت بشر این است که مدام و بیوقفه،
درباره هرکس و پیش از آنکه بفهمد و درک کند قضاوت میکند.
این آمادگی پرشور برای قضاوت کردن، نفرت انگیزترین حماقت و مخرب ترین شرارتهاست...
📖وصیت خیانت شده
میلان کوندرا
حکایت
@hkaitb
.
بعضیـــــــامـون
تا حالا
یه لـحظه هــم
طعمِ ناامـنی رُ
نچشیدیم 🥺
#هفته_دفاع_مقدس
🇮🇷❣🇮🇷
صبح زود حمید می خواست بره بیرون، برایش تخم مرغ آب پز کرده بودم،وقتی رفتم از روی گاز بردارم احسان اومده بود پشت سرم وایساده بود
همین که تخم مرغ ها را برداشتم آب جوش ریخت پشت گردنش،هم عصبانی بودم که اومده بود تو آشپزخانه هم ترسیده بودم که نکنه طوریش بشه
حمید سریع خودشو رسوند تو آشپزخانه و با خونسردی بهم گفت : آروم باش ،تا تو آروم نشی بچه رو دکتر نمی برم، این قدر با نرمی و خونسردی باهام حرف زد تا آروم شدم
یه هفته تموم می بردش دکتر بهم می گفت دیدی خودتو بیخود ناراحت کردی دیدی بچه خوب شد
همسر شهید حمید باکری
#عاشقانه_شهدایی😍
حکایت
@hkaitb
جوانی با دوچرخه اش با پيرزنی برخورد کرد
و به جاي اينکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جايش بلندشود، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود؛
سپس راهش را کشيد و رفت! پيرزن صدايش زد و گفت:
چيزی از تو افتاده است.
جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛ پيرزن به او گفت: زياد نگرد؛
مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت..
"زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد"
"زندگی حکايت قديمي کوهستان است!
صدا می کنی و مي شنوی؛پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند"
حکایت
@hkaitb
دنیا، بزرگترین گاوداري است،
هر کسی گاو خودش را می دوشد.
#کاریکلماتور
علیرضا جمشیدی
حکایت
@hkaitb
"زندگی"جیره مختصری است
مثل یک فنجـان چـای
و کنـارش عشق است
مثل یک حـبه قــند
زندگــی را با عشـق
نوش جان باید کــرد!
حکایت
@hkaitb
بی تردید همه چیزها نیز میگذرد، چرخهها میآیند و میروند، اما هنگامی که وابستگی شما قطع شده باشد، دیگر ترسی از نداشتن ندارید.
در این حالت زندگی به راحتی جریان دارد. شاید شاد نباشید اما آرامش دارید.
📖تمرین نیروی حال
اکهارت تله
حکایت
@hkaitb