eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 دﻭﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﻧـﺸﯿﻨﺪ ﮐﺴﺮ ﺷﺄﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺟﺎﯼ ﭼﺸﻢ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺷﺼﺖ ﻭ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﯽ میکنند ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﮐﻮﭼﮏ ﻻﯾﻖ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﻫﻦ ﻭ فولاد، ﺍﺯ ﯾــڪ ﮐﻮﺭﻩ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺑــــﺮﻭﻥ ﺁﻥ ﯾﮑﯽ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻌﻞ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ ﮔــﺮ بـــبينـی ﻧﺎﮐـﺴﺎﻥ ﺑﺎلا ﻧــﺸﯿـﻨﻨﺪ ﺻﺒـﺮ ﮐـــﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﮐــﻒ ﻧﺸﯿﻨﺪ، ﻗﻌﺮ ﺩﺭﯾﺎ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳـــﺖ ✍ 📙حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
📘✍ ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتیم موج ریگ خشک را آب روان پنداشتیم شهپر پرواز ما خواهد کف افسوس شد کز غلط بینی قفس را آشیان پنداشتیم تا ورق برگشت، محضرها به خون ما نوشت چون قلم آن را که با خود یکزبان پنداشتیم بس که چون منصور بر ما زندگانی تلخ شد دار خون آشام را دارالامان پنداشتیم بیقراری بس که ما را گرم رفتن کرده بود کعبه‌ی مقصود را سنگ نشان پنداشتیم نشاه‌ی سودای ما از بس بلند افتاده بود هر که سنگی زد به ما، رطل گران پنداشتیم خون ما را ریخت گردون در لباس دوستی از سلیمی گرگ را صائب شبان پنداشتیم ✍ ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
تو صبح عالم‌افروزی و من شمع سحرگاهی گريبان باز كن در صبح تا من جان برافشانم 🌹صبح یکشنبتو‌ن بخیر و شادی🌹 ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
دوش دیدم وسط کوچه روان پیری مست برلبش جام شرابی وسبویی در دست گفتم نکنی شرم از این می خواری؟ گفتا که مگر حکم به جلبم داری!؟ گفتم تو ندانی که خدا مست ملامت کرده؟ در روز جزا وعده به اتش کرده؟ گفتاکه برو بی خبر از دینداری خود را به از باده خوران پنداری؟! من می خورمو هیچ نباشد شرمم زیرا به سخاوت خدا دل گرمم من هرچه کنم گنه از این می خواری صد به ز تو ام که دایما هشیاری عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت او ندانست که در ترک تمناست بهشت این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Bohlol_Molanosradin
دوش دیدم وسط کوچه روان پیری مست برلبش جام شرابی وسبویی در دست گفتم نکنی شرم از این می خواری؟ گفتا که مگر حکم به جلبم داری!؟ گفتم تو ندانی که خدا مست ملامت کرده؟ در روز جزا وعده به اتش کرده؟ گفتاکه برو بی خبر از دینداری خود را به از باده خوران پنداری؟! من می خورمو هیچ نباشد شرمم زیرا به سخاوت خدا دل گرمم من هرچه کنم گنه از این می خواری صد به ز تو ام که دایما هشیاری عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت او ندانست که در ترک تمناست بهشت این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Bohlol_Molanosradin