هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
کانال حسن ریوندی افتتاح شد 😍
کسایی که مشکل قلبی دارن نیان😬👇
https://eitaa.com/joinchat/1480458464Cd33ce4ff00
https://eitaa.com/joinchat/1480458464Cd33ce4ff00
عضو بشید و همش بخندید👆
❌😂😂🙈🔴
هدایت شده از ذاکرین
🔴لایو سرنا و پریسا رو دیدی چطور جرعت حقیقت بازی میکنن؟🙈🤐
نبینی از دستت رفته😂👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1480458464Cd33ce4ff00
رفتید بردارم؟😱👆👆👆
✨#داستانک
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ..
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ،
وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم !
حکایت وبهلول
@hkaitb
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
🔥وقتی بخاطر گوشیم بی آبرو شدم😭
خیلی وقت بود با یه پسری توی گروه تلگرام آشنا شده بودم.
اول اشناییتمون فقط کل کل بود اما بعدش چتامون تغییر کرد و وارد رابطه دوستانه شدیم...
جفتمون اهل تهران بودیم ازم خواست تو جشن تولدش شرکت کنم اول ترسیدم و نه گفتم ولی وقتی قهر کرد دلم نیومد و خانوادمو پیچوندم به بهانه کتاب خونه رفتم تولدش،فکر کردم یه جشن تولد کوچیک و ساده است اما بدبختیم از اونجایی شروع شد که فهمیدم منو به بهانه جشن تولد گول زد تا بیام پارتی،خواستم فرار کنم اما با در قفل شده رو به رو شدم از ترس قلبم توی دهنم میزد که با حس دست کسی روی شونه ام...
https://eitaa.com/joinchat/3548053644C47376e14a6
هدایت شده از ذاکرین
بخاطر بیماری مادرم مجبور شدم از زندگی خودم بگذرم😭💔
مادرم فقط سه ماه فرصت عمل قلب باز داشت، وقتی دکتر گفت هزینه اش زیاده و باید سریع تر پرداخت کنم،ازش خواهش کردم جز مادرم کسیو ندارم عملش کنه من هرجور شده پرداخت میکنم.وقتی دید نمیتونم پول و جور کنم بهم گفت....
https://eitaa.com/joinchat/3548053644C47376e14a6
#خاطره
اومد بهم گفت : " میشہ ساعت ۴ صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ "
ساعت ۴ صبح بیدارش ڪردم ،
تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...🚶♂
بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ...
نگرانش شدم ؛
رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ !⁉️
بهش گفتم :
" مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !
می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "
برگشت و گفت :
" خدا شاهده من مریضم ،
چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ،
من ۱۶ سالمہ !
چشام مریضہ ! چون توی این ١۶ سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضہ ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...
گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "
« ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ »
حکایت وبهلول
@hkaitb
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
دوستی دختر و پسر چرا حرامه؟
ریش تراشی چه خطری داره؟
چرا حجاب اجباریه؟
دلایل #علمی این ها در اینجا👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2061369427Cc5c0894323
واقعا جالبه ذخیره کنید
🔎🔞⚗
🌡🔬🌡🔬
هدایت شده از ذاکرین
توجه 🔞 زیر۱۸سال نخوانند
زشت ترین پسر دنیا باقدرت بیان با سفیدترین دختراروپا ازدواج کرد.
👨🏾🗣👰🏻مشاهده عکس
پسر بدقواره، به اتاق دختر زیبارو رفته و زیرکانه میگوید:...😳
ادامه این ماجرا👇😨ورود کنید
https://eitaa.com/joinchat/3348103341Cf166305d69
خداشانس بده🤦🏻♂
#داستان_آموزنده
🔆عاقبت بخل
🌱آورده اند كه روزى بخيلى با عيال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست كه سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسيد. به بهانه اى به در خانه آمد و نيم نانى در زير جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر يافت و وى را طلاق داد.
🌱روزگارى برآمد. زن شوهر ديگرى اختيار كرد. روزى با اين شوهر نيز طعام مى خورد. سائلى ديگر بر در آمد. خواست كه وى را طعام دهد. گفت : مبادا اين شوهر، خوى شوهر پيشين داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست .
🌱شوهر گفت : همچنين سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز كرد، شوهر پيشين خود را ديد. فريادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بيرون دويد كه تو را چه شده ؟ گفت : اين سائلى كه مى بينى شوهر من بود و مال بسيار داشت اما بخل زيادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده .
🌱مرد گفت : بهتر از اين بشنو. آن درويشى كه به در خانه شما آمد كه وى را نيم نانى دادى كه بدان سبب اين مرد تو را طلاق داد، من بودم . درويش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانيد و او را به سبب بخل ، وى را درويش و فقير گردانيد.
حکایت وبهلول
@hkaitb
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🖤جامعه هنری عزادار شد🖤
🖤🖤متاسفانه باخبر شدیم هنرمند جوان و زیبای کشورمون...😔😔😔
https://eitaa.com/joinchat/847183978C6a7fe6f0ab
https://eitaa.com/joinchat/847183978C6a7fe6f0ab
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
هدایت شده از ذاکرین
🔴🔴خبر فوری هنرمندان🔴🔴
متاسفانه باخبر شدیم بازیگر مشهور مختارنامه به دلیل عارضه ...
شرح کامل خبر😔😔👇👇
https://eitaa.com/joinchat/847183978C6a7fe6f0ab
https://eitaa.com/joinchat/847183978C6a7fe6f0ab
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#داستان_آموزنده
🔆عاقبت بخل
🌱آورده اند كه روزى بخيلى با عيال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست كه سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسيد. به بهانه اى به در خانه آمد و نيم نانى در زير جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر يافت و وى را طلاق داد.
🌱روزگارى برآمد. زن شوهر ديگرى اختيار كرد. روزى با اين شوهر نيز طعام مى خورد. سائلى ديگر بر در آمد. خواست كه وى را طعام دهد. گفت : مبادا اين شوهر، خوى شوهر پيشين داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست .
🌱شوهر گفت : همچنين سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز كرد، شوهر پيشين خود را ديد. فريادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بيرون دويد كه تو را چه شده ؟ گفت : اين سائلى كه مى بينى شوهر من بود و مال بسيار داشت اما بخل زيادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده .
🌱مرد گفت : بهتر از اين بشنو. آن درويشى كه به در خانه شما آمد كه وى را نيم نانى دادى كه بدان سبب اين مرد تو را طلاق داد، من بودم . درويش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانيد و او را به سبب بخل ، وى را درويش و فقير گردانيد.
حکایت وبهلول
@hkaitb