🔆ظاهر و باطن
🍃از امّهات اسماء الهی، ظاهر و باطن است. امیرالمؤمنین علیهالسلام دربارهی این دو اسم در نهجالبلاغه خطبهی 95 فرمود:
🍃«او ظاهر است، پس چیزی برتر از او در ظهور نیست و باطن است، پس چیزی نزدیکتر از او نیست.»
در خطبهی 132 فرمود: «خداوند باطن هر مستور و حاضر هر سرّ و نهان است.» و در خطبهی 204 فرمود: «او ظاهر است به عجایب تدبیرش بر بندگان و اندیشمندان؛ و باطن است با بزرگی عزّتش از فکر صاحبان وهم.»
🍃در خطبهی 228 فرمود: «او بر زمینش به پادشاهی و عظمت ظاهر است؛ و به علم و شناختش به زمین، علم باطنی دارد.» و در خطبهی 162 فرمود:
🍃«او ظاهری است که گفته نمیشود از چه ظاهر شده و باطنی است که گفته نمیشود در چه پنهان و مستور است.»
همچنین در خطبهی 64 فرمود: «هر ظاهری غیر او غیر باطن است و هر باطنی غیر او غیر ظاهر است.» در خطبهی 152 نیز میفرماید:
🍃«او آشکار است نه به دیدن چشمها و پنهان است نه به سبب لطافت و شفافی.»
🌻🌻امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «چه زشت است آدمی، باطنی بیمار و ظاهری زیبا داشته باشد.
📚غررالحکم، ج 6، ص 97
حکایت
@hkaitb
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️♨️ماجرای امام رضا (ع) و جلودی
🎥 حجت الاسلام پناهیان
حکایت
@hkaitb
🔴 داستانهای علما: توشه حسینی آیت الله کوه کمره ای
یکی از ویژگیهای مرحوم آیة الله حجت رحمة الله علیه علاقه فوق العاده و محبت فراوان ایشان به سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بود.
در آخرین روز عمرش پس از آنکه امر فرمود مهرش را شکستند (تا بعد از مرگ مورد استفاده قرار نگیرد) مقداری از تربت حضرت سیدالشهداء میل فرمود و گفت: این آخرین زاد من است از دنیا، پس دعوت حق را لبیک گفت.
در ابتداء که امر فرمود مهرش را بشکند بعضی از علاقه مندان از این کار خودداری می کردند و نمی خواستند مهر را خرد کنند. گفتند به خدمت ایشان استخاره کنید با قرآن اگر خوب آمد بشکنید و گرنه همان کار را بکنید. وقتی استخاره کردند این آیه در اول صفحه آمد: «له دعوة الحق» پس امر کرد مهر را شکستند.
چنانچه در روی سنگ مزارش حک شده است:
«و بعد ما استخار بکلام الحق فی کسر خاتمه واُجیب بقوله تعالی «له دعوة الحق» امربه ثم تناول التربة الحسینیة و قال آخر زادی من الدنیا التربة، فلبی دعوته زوال یوم الاثنین ثالث جمادی الاولی من سنة 1372».
در همین رابطه است بیت زیر که یکی از ارادتمندان به آن مرحوم گفته است.
زخاک کربلا می خورد و می گفت همین باشد ز دنیا آخرین زاد
از ارتحالش جهان علم و فضیلت داغدار شد بطوری که مرحوم آیة الله بروجردی وقتی از این جریان باخبر شد فرمود کمرم شکست. (مجله نور علم، شماره10)
منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی(وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1.
@hkaitb
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
#داستان_آموزنده
🔆همه در تسبیح
⚡️سعدی گوید: یاد دارم که شبی در کاروانی، همهی شب رفته بودم و سحرگاه در نزدیک بیشهای خفته. شوریدهای در آن سفر همراه ما بود، نعرهای بزد و راه بیابان گرفت و یکنفس آرام نیافت.
⚡️چون روز شد، گفتمش: «آنچه حالت بود؟»
⚡️گفت: «بلبلان را دیدم که به نالش در آمده بودند از درخت، کبکان از کوه، غوکان از آب، بهایم از بیشه؛ اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح رفته، من به غفلت خفته.»
📚(کلیات سعدی، ص 57 -نمونه معارف، ج 2، ص 752. پ)
حکایت
@hkaitb
🦋شکر کردن فقط به زبان آوردن این کلمه سه حرفی نیست!
زمانی که ما از داشتههایمان خرسندیم یعنی شاکریم.
زمانی که قدر نعمت میدانیم یعنی شاکریم.
زمانی که در اوج شکایههایمان امید داریم یعنی شاکریم.
و هرزمان که یاد او را از یادمان نبریم یعنی شکرگزارش هستیم.
وقتی که شکر از زبان به فعل میرسد
دل تسلیم او میشود.
و ایمان به او در روزگارمان جاری میشود...
🌿🌺بزرگترین شکرگزاری هم،تشکر از بودن و همراهی خدا باماست
خدایا،شکرت که هستی
#معجزه_شکرگزاری
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حکایت
@hkaitb
☫﷽☫
کم کم چشم دلت باز می شود!
رسول الله فرمود: «مؤمن وقتی ايمانش قوی شد خوابهايش کم میشود و بايد اين طور باشد». وقتی به درجات عالی رسيد ديگر چه حاجت که خواب ببيند، در بيداری مشاهده میکند. روايت خيلی شيرين و عرشی است. مؤمن وقتی ايمانش قوی شد رؤيايش کم میشود و در بيداری میبيند. غرض خداوند که توفيق دهد و مواظبت و مراقبت مرحمت فرمايد و انسان کشيک نفس کشيد و قوه خيال را پروراند و تربيت کرد و به آن آمادگی داد میبينی که اشباح و اشکال را چگونه مشاهده میکند.
📚اشاره 110- صد و ده اشاره
#علامه_حسن_زاده_آملی
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از ذاکرین
.**
بهترین کانال خیاطی که میتونی پیدا کنی👆👆
پیشنهاد میکنم حتما یه سر بزن ریتم آموزش هاشون عالیه👌
اگ واقعا قصد داری خیاط کودک ماهر بشی
و با خیال آسوده انواع لباس هارو بدوزی حتما عضو شو
خواهرم تو دوره هاشون شرکت کرده یه ماه نشده چندتا لباس کودک مجلسی دوخته
.**
🌼🔅🌼🔅🌼🔅🌼
#داستان_آموزنده
🔆نقاب گول زننده
💥مردی در جستجوی دو خری از قبیلهاش که گم شده بود به راه افتاد. در راه زنی نقابدار دید و به هوس اینکه زیر نقاب صورتش زیباست، از پی زن رفت و خران را از یاد برد.
💥زن ناگاه، نقاب را از چهره برگرفت و دهن را گشود و چهرهی زشت خود را نشان داد. مرد باز به یاد خران گم شده افتاد و روان شد. عرب این قضیه را به مثل تبدیل کرده و گفت: «دهان تو، مرا به یاد دو خر گمشدهی دودمانم انداخت.»
📚کشکول شیخ بهایی، ص 561
حکایت
@hkaitb
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#داستان_آموزنده
🔆دریا و شاهباز
🦋چون سلطان محمد خدابنده، سلطانیه را تمام کرد، فضلا و علما را بر سفرهای برای اطعام دعوت کرد. شیخ صفیالدین اردبیلی (جد سلاطین صفوی) و شیخ علاءالدوله سمنانی در دو طرف سلطان نشستند. شیخ صفی از غذای سفره نخورد و شیخ علاءالدوله خورد.
🦋سلطان پرسید: «اگر غذای ما حرام است چرا شما نخوردید و علاءالدوله خورد؟»
🦋فرمود: «شیخ علاءالدوله مانند بحرند و بحر به ملاقات هیچچیز، از دریایی نمیافتد.» شیخ علاءالدوله هم فرمود:
🦋«شیخ صفیالدین بهمنزلهی شاهبازند و شاهباز، هر طعمه میل نمیفرماید.»
📚(مقدمهای بر مبانی عرفان، ص 171)
حکایت
@hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حکایتی از بابارکن الدین از زبان حجت الاسلام فرحزاد
حکایت
@hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حکایتی از بابارکن الدین از زبان حجت الاسلام فرحزاد
حکایت
@hkaitb