eitaa logo
حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
6.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
16 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم مرکز خرید و فروش کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/223674416C035f1536ee اینجا میتونی کانالتو بفروشی یا کانال مناسب بخری👆 تبلیغات انبوه در بهترین کانال های ایتا 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/926285930Ceb15f0c363
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆كودك منطقى فرارى نشد پس از شهادت حضرت على بن موسى الرضا(علیه السلام ) مامون خليفه وقت به بغداد آمد. روزى او به قصد شـكـار حـركت كرد, در بين راه درنقطه اى چند كودك بازى مى كردند. حضرت امام جواد(علیه السلام ) كه درآن مـوقـع سـن مـباركش در حدود يازده سال بود, بين كودكان ايستاده بود. موقعى كه مركب مـامـون بـه آن نـقـطـه نـزديـك شد, كودكان فرار كردند, ولى امام جواد(علیه السلام ) همچنان خونسرد و بـى تـفـاوت در جـاى خـود ايستاد. وقتى خليفه نزديك شد, به آن حضرت خيره شد. چهره جذاب كودك , او رامجذوب نمود, براى همين توقف كرد و پرسيد: چه چيز باعث شد كه باساير كودكان از اين جا نرفتى ؟ امـام جواد(علیه السلام ) جواب داد: راه تنگ نبود كه من با رفتن خود, آن رابراى عبور تو وسعت داده باشم . مرتكب گناهى هم نشده ام كه از ترس مجازات فرار كنم . از طرفى گمان نكنم كه بى گناهان را آسيب رسانى ,براى همين در جاى خود ماندم و فرار نكردم . مامون از سخنان متين و منطقى كودك به تعجب آمد و پرسيد: اسم شما چيست ؟ حضرت جواب داد: محمد. گفت : پسر كيستى ؟ فرمود: فرزند حضرت رضا(علیه السلام ) هستم . مامون براى پدر آن حضرت , از خداوند طلب رحمت كرد و راه خود را در پيش گرفت . 📚بحارالانوار, ج 50, ص 91. حکایت @hkaitb
چیزی تاعید نمونده😉 اگه میخوای هفت سینت توفامیل تک باشه بیااینجا🏃 آموزش سبزکردن انواع سبزه🍃 امسال سبزه روتوخاک ژله ای از بهمن ماه درس کن😍 دستورش اینجاست👇 https://eitaa.com/joinchat/663290113C01a9e688a6
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
اگر گوشت یا حبوبات دیر پز داری ❌👇 دیگه نمی‌خواد بریزی زود پز کلی وقت تلف کنی 😉👇 بیا اینجا یاد بگیر چطوری سه سوته زودپز کنی 👇 https://eitaa.com/joinchat/663290113C01a9e688a6
🌷 ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم حس می‌کنم انگار که نزدیک ظهوریم ای نور که کعبه شده دل تنگ اذانت مردان جهادند همه منتظرانت... ای بودم از نبودِ تو نابود می شوم می سوزم از فراقِ تو و دود می شوم آقا بیا و با دَمِ عیساییت ببین نابودم و زِ بودِ تو موجود می شوم 🌟❤ 🌟🌺 .
‌ ‌ ‌ (س) با این سـفـره ، هر حاجتی داشته باشی ‌به اذن خدا برآورده میشه ...👇👇 🙏🏻 رزق و روزی 👉 🙏🏻 فــرزند صالــح 👉 ‌🙏🏻 گــشایش بــخـت 👉 🙏🏻 سـایر حاجـت هـــا 👉 ✔️ هزاران نفر حاجت روا شدن🥺👇 https://eitaa.com/joinchat/3939500419Cb5feb3080b حاجتتو از حضرت رقیه(س) بگیر😍👆
🔆اثر فال بد در كودك در يكى از خانواده هاى بزرگ اروپايى , كه به نحوست عدد سيزده عقيده ثابتى داشتند, دخترى در روز سـيـزدهـم مـاه متولد شد. زمانى كه دختر بزرگ شد و به اين مطلب پى برد ناراحت و آزرده خـاطـر گـشت . اوهر قدر بزرگ تر مى شد نگرانى اش افزوده مى گشت و هميشه متاثروافسرده به نـظر مى رسيد. او عقيده داشت كه نحوست روز ولادتش ,باعث بدبختى وى خواهد شد. پدر و مادر بـراى درمـان دخـتـر بـه دكـتـرى روان شـنـاس مـتـوسـل شـدنـد تا نگرانى و افسردگى وى را عـلاج كـنـد. تلاش هاى بى وقفه روان شناس , بى نتيجه ماند و او خود را همچنان بدبخت و تيره روز مى دانست و از بدبختى خود با ديگران سخن مى گفت . دخـتـر پس از فراغت از تحصيل , شوهر كرد و فرزند آورد, ولى هميشه در آتش نگرانى مى سوخت . روزى بـا هـمـسـر و كـودك خـوددرمـاشـيـن شـخـصـى نشسته بود و از خيابان عبور مى كرد. دكـتـرروان شـنـاس آنها را ديد, پس از توقف ماشين , به آنها نزديك شد و به زن جوان گفت : حالا مـتـوجـه گـفته هاى من شدى ؟ تو بى جهت زندگى را برخود تلخ ‌كردى , مى بينى كه اكنون در كمال سلامت با همسر مهربان وكودك عزيزت زندگى مى كنى و خانم خوشبختى هستى . زن جوان كه هنوز اثر تلقينات از وجودش محو نشده بود با گريه وناراحتى گفت : آقاى دكتر من يـقـيـن دارم كـه عـاقـبـت , نـحـوسـت عدد سيزده دامنگير من خواهد شد و مرا بدبخت خواهد كرد.بـيـان : فـال بد براى كسانى كه به آن عقيده دارند يكى از عوامل مهم ايجاد نگرانى و عقده روحى است . فال بد از نظر اسلام منشا و اساسى ندارد و مردود است 📚گفتار فلسفى (كودك ), ج 2, ص 499. حکایت @hkaitb
♥️ واکنش پسر بچه اصفهانی به ازدواج مجدد مادرش😭👇 https://eitaa.com/joinchat/3773629054Cc2057bf1f2 اشک آدم در میاد از حرفهای این بچه💔 👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
مدتی بود همسرم شبها برام دمنوش‌ آرام‌بخش آماده میکرد و بی‌دردسر و آروم مث یه بچه خوابم می‌برد. رفتارای عجیب شوهرم باعث شد شک کنم و یک شب که دمنوش برام اورد دور از چشمش تو سینک خالیش کردم. رفتم اتاق خواب و خودمو به خواب زدم. نیم ساعت بعد گوشی همسرم زنگ خورد و با فاصله کوتاه در خونه باز و بسته شد. مطمئن شدم خبریه و سریع رفتم بیرون تا سر از کارش دربیارم. تا رسیدم تو حال در اتاق بسته شد. سعی کردم از پشت در صداشونو بشنوم ولی فقط صدای پچ‌پچ نامفهومی میومد. دیگه طاقت نیاوردم و درو باز کردم. https://eitaa.com/joinchat/380371634Cd43222fb14 باورم نمیشد جاریم...😭🤦🏻‍♀👆
🔆به گفتار كودك گوش فرا دهيم مـوقـعـى كـه خـلافت به عمر بن عبدالعزيز منتقل شد, هيات هايى ازاطراف كشور, براى عرض تـبـريـك و تـهنيت به دربار وى آمدند كه ازآن جمله , هياتى بود از حجاز. كودك خردسالى در آن هيات بود كه درمجلس خليفه به پا خاست تا سخن بگويد. خليفه گفت : آن كس كه سنش بيشتر است حرف بزند. كـودك گـفـت : اى خـليفه مسلمين , اگر ميزان شايستگى به سن باشد,در مجلس شما كسانى هستند كه براى خلافت شايسته ترند. عمر بن عبدالعزيز از سخن طفل به عجب آمد, حرف او را تاييدكرد و اجازه داد حرف بزند. كودك گـفـت : از مـكـان دورى به اين جاآمده ايم . آمدن ما نه براى طمع است و نه به علت ترس . طمع نداريم براى آن كه از عدل تو برخورداريم و در منازل خويش با اطمينان وامنيت زندگى مى كنيم . تـرس نـداريـم , زيـرا خـويـشـتن را از ستم تودرامان مى دانيم . آمدن ما به اين جا, فقط به منظور شكرگزارى وقدردانى است . عمر بن عبدالعزيز گفت : مرا موعظه كن . كـودك گـفـت : اى خـلـيفه , بعضى از مردم از حلم خداوند و ازتمجيدمردم , دچار غرور شدند. مواظب باش اين دو عامل در تو ايجادغرور نكند و در زمامدارى , گرفتار لغزش نشوى . عـمـر بـن عـبـدالـعـزيز از گفتار كودك بسيار مسرور شد و چون ازسن وى سؤال كرد, گفتند: دوازده سال است . 📚مستطرف , ج 1, ص 46. حکایت @hkaitb
سلام شهاب مرادی هستم☺️✋🏻 🔶از همه همسران عزیز دعوت میکنم که در کانال تخصصی همسرداری اسلامی و فرزند داری حرفه ای خانواده بهشتی عضو بشن و بهره لازم رو از مطالب ببرن https://eitaa.com/joinchat/2193031199Cc5511b3cbf 🔹این کانال توسط روان شناسان اسلامی اداره میشود
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🔵ثبت نام خادمی آستان مقدس امام رضا (ع) سال 1402 🔻ثبت نام برادران 🔻ثبت نام خواهران 🔰غیر مشهدی هاهم میتونن ثبت نام کنن هیچ محدودیتی نداره😍👆🏻 🔴شرایط ثبت نام سنجاق شده 🙏🏻👆🏻
🔆تاثير استاد در ايمان كودك سيد محسن جبل عاملى از علماى بزرگ شيعه در دمشق مدرسه اى ساخت تا فرزندان شيعيان در آن جـا بـه فـراگـيـرى عـلم بپردازند. ايشان شاگردى داشت به نام عبداللّه كه از ذهن سرشارى بـرخـوردار بـود وتوانسته بود در مدت كوتاهى تحصيلات خود را در دمشق به پايان رساند و براى فراگيرى بعضى علوم به امريكا سفر كند. او از مـدت هـا قبل در يكى از دانشگاه هاى امريكا اسم نويسى كرده وراه درازى را پيموده بود تا در امـتـحـان ورودى شركت كند. اما وقتى درصف ورود به جلسه ايستاده بود متوجه شد اگر عجله نكند وقت نماز مى گذرد, لذا با شتاب جهت اقامه نماز حركت كرد. افرادى كه پشت سرش بودند فرياد برآوردند: كجا مى روى ,نوبت شما نزديك است و اگر دير برسى جلسه ديگرى برگزارنمى گردد. عبداللّه جواب داد: من يك تكليف دينى دارم و اگر انجام ندهم وقت آن مى گذرد و آن بر امتحان مـقـدم اسـت و بـا توكل به خدا مشغول نماز خواندن شد. از قضا وقتى نمازش تمام شد نوبتش نيز گـذشـتـه بـود. برگزار كنندگان امتحان وقتى متوجه اين قضيه گرديدند, از ايمان عبداللّه به شـگفت آمده بودند و از او دوباره امتحان به عمل آوردند. عبداللّه در نامه اى خطاب به استادش در جـبـل عـامل , نوشته بود:من درس ايمان و عمل به تكاليف را از شما آموخته ام . سيد محسن بسيار خـوشـحال گرديد و از اين كه توانسته بود چنين شاگردى پرورش دهد در پيشگاه خداوند شاكر بود. 📚غلامحسين عابدى , دانستنيهاى تاريخ , ج 2, ص 184 حکایت @hkaitb
تا سایز 60 رسید😍👆 مارک و کیفیت قیمت کار بالا موجوده فقططططط ۱۲۰ت😳 هر ماه قرعه کشی سکه طلا داریم ❤️☺️ موجودیا محدوده بدووووو تا تموم نشده😱👇 https://eitaa.com/joinchat/401801649Ce0b72ce6c8 عضو شو با هر خرید اشانتیون هم داریم ✅
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
به ۱۰۰ نفر خانم در هر شهر جهت بندی لباس نیازمندیم 📣 با درآمد و مزایای عالی 😍 روزانه ۵۰۰ هزار تومن هفتگی ۳۵۰۰ هزار تومان ماهانه ۱۴ میلیون تومان https://eitaa.com/joinchat/401801649Ce0b72ce6c8 عضو شید فرم ثبت نام را دریافت کنید
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🚨نیازمند کمک فوری هزینه عمل برای پرداخت هزینه عمل (قلب ) یه پیرزن که یه بچه سندروم دونی هم داره کمک جمع میکنیم کسی نداره بنده خدا در حد توانتون کمک بفرمائید شماره کارت بانک رسالت به نام آقای خسروی بزنید رو شماره کارت کپی میشه خودکار👇
5041721069306117
اینم کانال خیریه هستش 👇 @amlaktollab
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
چند نفر دیگه کمک بفرمائید پنجاه تومن صد تومن هرچقد میتونین بنده خدا منتظره دلشونو شاد کنیم عیدتونم مبارک خداخیرتون بده ان شاءالله خداوند چند برابر بهتون برگردونه 🤲
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷 علیه السلام حکایت @hkaitb
💰 کار در منزل فقط با 5 ملیون پول اولیه 💰 اکثر افراد در جهان بدون اینکه شیوه درست کار کردن رو بدونن وارد بازار کاری میشن ! ! اما نتیجه این کار فکر نشده چی میشه ؟! بله جوابش کاملا روشنه ، بازدهی کم با بیشترین فعالیت و خستگی آقای رضا عزیز سماکوش دارای بیش از ۷ جواز کسب و‌ کار از اداره صمت و بهترین روش های سرمایه گذاری ، کار آفرینی رو میتونه به شما آموزش بده ! ! اون هم کاملا رایگان !! [کار آفرینی فقط با ۵ ملیون پول اولیه ] [سرمایه گذاری حلال با بیشترین سود ] https://eitaa.com/joinchat/32047250C2acee16657 https://eitaa.com/joinchat/32047250C2acee16657 🕊 کار کردن مهم نیست ، درست کار کردن مهمه ، و این شعار ماست 🕊
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
⭕️ فوری ⭕️ فوری ⭕️ فوری ⭕️ فوری⭕️ 💰 درآمد ماهیانه بین ۵ ملیون تومن تا ۴۰ ملیون تومن ، با کمترین سرمایه گذاری !! 💰 🌸 شما کدون رو میخای ؟! 🌸 آموزش رایگان درآمد ۵ ملیونی آموزش رایگان درآمد ۱۰ ملیونی آموزش رایگان درآمد ۲۰ ملیونی آموزش رایگان درامد ۳۰ ملیونی https://eitaa.com/joinchat/32047250C2acee16657 ⭕️ فوری ⭕️ فوری ⭕️ فوری ⭕️ فوری⭕️
🔆به بزرگ و كوچك احترام كنيد پرچروك و دستانى خـشـكيده و رعشه دار و لباس هايى كهنه وقدى خميده و سكوتى سرد كه از بى كسى و نادارى او حـكـايـت مـى نـمـود, از مصيبت دنيا به رسول اكرم (صل الله علیه و آله ) پناه آورده بود تا در جوارحضرتش جان خسته اش را آرامش بخشد. عـده اى از اصحاب تا او را ديدند, چون هيچ يك از ملاك هايى را كه اهل دنيا براى آن به هم احترام مـى گـذارنـد نـداشت (نه پول , نه مقام ,نه قبيله معروف و ... از راه دادن ايشان به محفل خويش امتناع كردند. رسول اكرم كه براى پيران و كودكان امت خويش احترام زيادى قائل بودتا اين صحنه را ديد فرمود: كسى كه به خردسالان ما احترام نكند وپيران ما را مورد تكريم قرار ندهد از ما نيست و با ما پيوستگى ندارد. اصحاب تا اين جمله را شنيدند متنبه شدند و به سرعت جاى را براى پيرمرد باز كردند و او را با احترام در بين خود جاى دادند. 📚مجموعه ورام , ج 1, ص 80 . حکایت @hkaitb
ببینید😂 بخندید😂 هرشب روده بر شوید 😂 اینجا نَمیری سکته ات حتمیه😁😂 خنده در حد انقراض نسل🤣 🙈 زود باش بپر تو کانال 🔥👏👇 https://eitaa.com/joinchat/229638200Cef5e3b3b95 https://eitaa.com/joinchat/229638200Cef5e3b3b95 خفن ترین کانال 😜🙈👆
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
🔴اعلام وام 300 میلیونی بانک قرض الحسنه رسالت 😍👇 ✅ سود وام ۴ درصد ✅مدت پازپرداخت ۶۰ ماهه ✅ کارمزد بسیار کم 🔻شرایط دریافت وام در لینک زیر👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1414332685C41ad42dbef
🔆برگ سبز صديق معظم سيد مكرم حاج سيد محمد معروف به امين الذاكرين نقل فرمود: يك نفر از تجار محترم خرمشهر بنام حكيم به مشهد مقدس براى زيارت مشرف شده بود و چون مريض بود من به ى حضرت حجة الاسلام حاج سيد على اكبر خوئى شب ماه مبارك رمضان به عيادتش ‍ رفتيم . در آنمجلس ذكرى از زيارت حضرت رضا (علیه السلام ) شد. آن مريض گفت من حكايتى در خصوص مرحمت آنحضرت درباره زائرينش دارم و آن اينست : در يكى از مسافرتهاى خود كه به مشهد مقدس مشرف شده بودم شبى به مجلس ذكر مصيبت حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) رفته بودم در آنجا شخصى را ديدم كه به زبان طائفه بختيارى سخن مى گفت لكن به لباس عرب بود. من باو گفتم كه من شما را بشكل عرب مى بينم اما به زبان بختيارى صحبت مى نمائى ؟ گفت بلى چون من اصلا بختيارى هستم لكن از زمان پدر خود تاكنون در بصره سكونت دارم لذا بصورت عربم و من چند سال است كه هر سال به مشهد مقدس مشرف مى شوم و هر سال يك ماه توقف مى كنم و آنگاه از خدمت حضرت رضا (علیه السلام ) مرخص مى شوم و به محل سكونت خود بصره مى روم و سبب تشرف من هر سال اين است كه چون سفر اول مشرف شدم يازده ماه ماندم و توقف نمودم و در آن سفر شبى در عالم خواب ديدم آمده ام براى تشرف بحرم مطهر چون به نزديك در پيش روى امام (علیه السلام ) رسيدم كه آنجا اذن دخول مى خوانند ديدم طرف دست چپ تختى است و خود حضرت رضا (علیه السلام ) روى آن نشسته است و هر نفرى كه مى آيد و مى خواهد وارد حرم شود آنحضرت برمى خيزد و مى ايستد و چند قدمى استقبال آن زائر مى نمايند تا او داخل حرم مى شود آنگاه مى نشيند و كسى از آن در خارج نمى شود پس من هم داخل شدم . چون نگاه كردم ديدم زائرين بعد از زيارت هنگام خروج از حرم از در پائين پاى مبارك بيرون مى روند لذا من هم از همان در خارج شدم . در آنجا ديدم تختى طرف دست چپ گذاشته شده و خود حضرت رضا (علیه السلام ) روى آن تخت تشريف دارد و ميزى در برابر آنحضرت هست و روى آن ميز جعبه اى است و در آن جعبه برگهاى سبزى است . و نيز ديدم هر يك نفر از زائرين تا از حرم مطهر بيرون مى آيد امام (علیه السلام ) از جاى خود برمى خيزد و يكى از آن برگهاى سبز را برمى دارد بآن زائر عطا مى نمايد و مى فرمايد (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله ) يعنى بگير اين را كه اين امان است از آتش منم پسر رسول خدا (صل الله علیه وآله ) چون آن زائر مى رفت آن جناب چند قدم براى بدرقه او برمى داشت . در آن حال هيبت و عظمت و جلالت آنسرور مرا چنان گرفته بود كه جراءت نداشتم كه نزديك شوم . بالاخره بخود جراءت دادم و پيش رفتم و دست و پاى آنجناب را بوسيدم و عرضكردم آقا زوار بسيار است بر شما سخت و اذيت و دشوار است كه اين قدر از جاى خود حركت مى فرمائيد. فرمود آنها بر من واردند و بر من است كه ايشان را پذيرايى نمايم آنگاه برگ سبزى هم به من عطا نمود فرمود (خذ هذا امان من النار و انا ابن رسول الله ) و من آن برگ را گرفتم ديدم كه بخط طلا آن عبارت نوشته شده بود. از خواب بيدار شدم و از اين جهت من براى زيارت آنحضرت هر سال مشرف مى شوم و يكماه مى مانم و مرخص مى شوم . 📚كرامات رضويه . حکایت @hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجلسی ها فقط 👆 299 تومن به علت تغییر شغل قیمت هامون 199 299 399 😬 به قیمت عمده😎 ✔️ از سایز ۳۶ تا ۶۰ ✔️ ✔️ تعویض و مرجوعی شلوار مازراتی 99 t مانتو مجلسی 159 t https://eitaa.com/joinchat/882639130C2d21022638 پرداخت درب منزل