#داستان_آموزنده
🔆نصيحت پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) در مراسم آخرين حجّ خود
سال دهم هجرت بود، پيامبر (ص ) در مراسم حج آن سال (در ماه ذيحجه ) شركت كرد كه آخرين حج او بود و به عنوان حجّة الوداع شمرده مى شد، بسيارى از مسلمين در آن شركت داشتند.
هنگامى كه پيامبر براى انجام بقيه مناسك حج به منى آمدند، در آنجا مردم را به دور خود جمع نمود و به سخنرانى پرداخت ، پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم چنين فرمود:
اى مرد! چه روزى محترم ترين روزها است ؟
گفتند: امروز (روز عيد قربان ).
فرمود: چه ماهى بهترين ماهها است ؟
گفتند: اين ماه (ذيحجّه ).
فرمود: چه شهرى محترم ترين شهرها است ؟
گفتند: اين شهر (مكّه ).
فرمود: اى مردم بدانيد كه خونهاى شما و اموال شما مسلمين مانند احترام اين روز در اين ماه و در اين مكّه ، احترام دارد تا روزى كه خدا را ملاقات كنيد، و در آنروز (قيامت ) خدا از اعمال شما بازخواست كند، آگاه باشيد آيا وظيفه خود را ابلاغ كردم ؟
گفتند: آرى .
فرمود: خدايا شاهد باش ، سپس فرمود: اى مردم ! بدانيد هر كس كه در نزد او امانتى هست ، آن را به صاحبش برگرداند، و بدانيد كه خون و مال مسلمانان حلال نيست مگر با رضايت خودش ، به خودتان ستم نكنيد، و بعد از من روش كفار را پيشه خود نسازيد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
حکایت
@hkaitb
#داستان_آموزنده
🔆احترام به حقوق ديگران
حضرت آيت اللّه العظمى بروجردى (قدس سره ) گاهى هنگام تدريس و بحث با شاگردان ، عصبانى مى شد (البته نه آن عصبانيتى كه او را خلاف رضاى خدا وارد كند) ولى پس از درس ، سخت از آن عصبانيت پشيمان مى شدند، و به دنبال طرف مى فرستادند و از او عذرخواهى مى كردند، و گاهى براى جلب محبّت او، كمكهاى مالى نيز مى نمودند، از اين ر و در ميان دوستان ، اين مزاح معروف شده بود كه عصبانيت آية اللّه بروجردى ، مايه بركت است .
گاه به اين هم قناعت نمى كردند، روز بعد، هنگامى كه بر منبر تدريس مى نشستند، در حضور جمع شاگردان ، از آن فرد عذر خواهى مى كردند، به اين ترتيب مى بينيم آن بزرگمرد تا اين اندازه به حقوق ديگران احترام مى گذاشت ، و به حفظ آبروى آنها توجه عميق داشت ، او از امام صادق (علیه السلام ) آموخته بود كه :
المؤ من اعظم حرمة من الكعبة .
احترام مؤ من ، از احترام كعبه ، بالاتر است .
در اين باره به داستان زير توجه كنيد:
آيت اللّه بروجردى در مسجد عشقعلى درس اصول مى فرمودند، روزى يكى از فضلا بنام شيخ على چاپلقى اشكال كردند، آقا جواب او را دادند، آقاى شيخ على چاپلقى جواب آقا را رد كرد، آقا عصبانى شد به گونه اى كه آقا شيخ على متاءثر و منقلب شد كه مى خواست گريه كند، آن درس تمام شد.
يكى از اصحاب آيت اللّه بروجردى مى گويد: نماز مغرب را خوانده بودم ناگاه خادم آقاى بروجردى نزد من آمد و گفت : آقا ببين در كتابخانه و اندرون ايستاده و متاءثر است و فرمود: برويد به خوانسارى بگوييد بيايد، اينجانب با عجله نماز عشاء را خواندم و به محضر آقا رسيدم تا مرا ديد به من فرمود: اين چه حالتى بود كه از من صادر شد؟ يك نفر عالم ربانى را رنجاندم ، الان بايد بروم و دست ايشان را ببوسم و حلاليّت بطلبم تا از من بگذرد و بعد بيايم و نماز مغرب و عشا را بخوانم .
عرض كردم : ايشان در مسجد شاه زيد امام جماعت است و بعد از نماز مساءله مى گويد: لذا تا دو سه ساعت از شب گذشته به منزل خود نمى آيد، من به ايشان اطلاع مى دهم كه آقا فردا صبح به منزل شما خواهند آمد.
صبح شد من رفتم و برگشتم ، ديدم آقا سوار بر درشكه در كنار منزل ما منتظر من هستند، در خدمتشان رفتيم منزل آقا شيخ على چاپلقى ، وقتى كه آقاى بروجردى ، آقا شيخ على را ديد، مى خواست دست او را ببوسد كه او نگذاشت ، آقا مى فرمودند: از من بگذريد، از حالت طبيعى خارج شدم و به شما پرخاش كرد و...
آقا شيخ على عرض كرد: شما سرور مسلمين هستيد، برخورد شما باعث افتخار من بود و...
آقا تكرار كردند: از من بگذريد، مرا عفو كنيد
همين موضوع باعث شد كه آقا شيخ على ، تا آخر عمر، مورد مراحم و عطوفت خاص آيت اللّه بروجردى بودند.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
حکایت
@hkaitb
🌸 برنامه ای برای هدایت برای همه
🔘 آیت الله شاه آبادی (ره) - عارف بزرگ و استاد عرفان و اخلاق امام خمینی (ره) - به دادن دستورالعملهای اخلاقی خاص به افرادی که مستعد بودند، بسیار عنایت داشتند تا با این روش، آنها را پله پله به مرتبه كمال نزديك بکنند.
ایشان از جوانها و نوجوانهایی که در محضر ایشان بودند گرفته تا پیرمردها و کسبه بازاری که در نمازشان حاضر میشدند یا طلاب و فضلایی که بنا بود مبلّغ دین اسلام و هادی مردم به دین اسلام باشند، همه را در تربیت دینی و فعالیتهای فرهنگیشان، مورد نظر و مورد ملاحظه داشتند.
☑️ یکی از بازاریان نقل میکند که:
▫️ آقای شاهآبادی يك بار در مسجد در صحبتهايشان ناراحت و عصبانی شدند؛ با تندی و ناراحتی اظهار کردند که چرا افرادی که دور و برشان هستند قدمی برنمیدارند برای تکامل و خودسازی و گفتند:
🔸 اگر واقعاً نمیخواهید آدم بشوید، من خودم را اینقدر به زحمت نیندازم.
▫️ و بسیار ناراحت بودند که چرا از اطرافیان ایشان، که اینهمه خود را به زحمت میاندازد برایشان، قدمهای جدیتر برنمیدارند.
من و دو نفر دیگر بعد از صحبتهای ایشان به محضرشان رفته و گفتیم:
🔹 آقا ما میخواهیم آدم بشویم، شما بگویید باید چه کنیم؟
▫️ ایشان وقتی بعد از صحبت با ما مطمئن شدند که ما تصمیم جدی گرفته ایم، گفتند:
🔸 من سه دستور به شما دارم. به این دستورها عمل کنید و بعد از آن، برای مرحلهی بعدی بیایید پيش من.
▫️ آقا فرمودند که
💎 مطلب اول: مقید باشید نمازتان را اول وقت بخوانید؛ هر جا هستید، صدای اذان آمد، بروید سراغ نماز و اگر ممکن است به جماعت.
💎 دستور دوم: در کاسبی انصاف داشته باشید و به حداقل منفعت راضی باشید.
💎 دستور سوم: برای ادای حقوق الهی و خمس و سهم امام و واجباتی که از نظر اقتصادی به گردنتان است، اگرچه شارع مقدس گفته یک سال صبر کنید، ولی شما ماه به ماه حساب کنید؛ ببینید منفعت کسبتان در این ماه چقدر بوده، سهم امام را پرداخت کنید.
▫️ ما این سه دستور را یک ماه عمل کردیم. بعد از یک ماه، یک روز از بازار رد میشدیم، صدای اذان بلند شد. وارد مسجد شدیم. داشتيم نماز میخوانديم، عالم بزرگواری امامت جماعت را بر عهده داشتند. نگاه كرديم ديديم سر نماز گاهی اوقات، آقا هستند و گاهی نیستند. بعد از نماز خدمت آقا عرض کردیم:
🔹 «آقا بعضی اوقات سر نماز نبوديد.»
▫️ این عالم بزرگوار که فهمیدند ما قدرتی پیدا کرده ایم، عذرخواهی کرده و گفتند:
🔸 «قبل از اینکه به نماز بیایم، با اهل منزل اختلافم شد و بحثی کردم. آنجا سر نماز گاهی ذهنم به منزل میرفت. آن هنگام به نظر شما نبودم.»
▪️ این شخص بازاری ادامه داد:
▫️ما با یک ماه گوش کردن به دستور آقا چنین قدرتی پیدا کردیم و البته بعد خدمت آقا رفتیم و ادامه دادیم و توفیقاتی پیدا کردیم که بعد برای ما نقل نکردند.
⬅️ راوی: حجتالاسلام سعید شاهآبادی
🏷 #نماز_اول_وقت #خمس_ماهیانه #روزی_حلال
حکایت
@hkaitb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤حجه الاسلام مویدی
🔹کاش شرابخوار بودی و لی بی حجاب نبودی
حکایت
@hkaitb
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
//آرمان د فیریک با پر از ایده های احمقانه به ایتا پیوست😵💫🔥💥
𝘼𝘳𝘮𝘢𝘯: https://eitaa.com/joinchat/2464416435C2d735e9b1e
چگونه جوهر رو از رو کاغذ پاک کنیم؟💁♂😃
چگونه پوستی زیبا داشته باشیم😌🔥//
𝘼𝘳𝘮𝘢𝘯: https://eitaa.com/joinchat/2464416435C2d735e9b1e
همه ی این ویدیو ها توی چنل بالا موجوده 🤭💨..
هدایت شده از خانواده با نشاط ما
اول اسم عشقت چیه ؟ 🥺♥📲
💙 A 💙 💙 B 💙 💙 C 💙
💙 D 💙 💙 E 💙 💙 F 💙
💙 G 💙 💙 H 💙 💙 I 💙
💙 J 💙 💙 K 💙 💙 L 💙
💙 M 💙 💙 N 💙 💙 P 💙
💙 Q 💙 💙 R 💙 💙 S 💙
💙 W 💙 💙 Z 💙 💙 N 💙
فقط اونا ک عشق ❤ دارننن🤬🤬☝🏿
#داستان_آموزنده
🔆امام خمينى و نماز
يكى از پزشكان قم نقل مى كرد: هنگامى كه خبر دادند امام خمينى (قدّس سرّه ) دچار ناراحتى قلبى شده اند، خود را به بالين ايشان رسانده و فشار خونشان را گرفتم .
فشار ايشان ، عدد 5 را نشان مى داد كه از نظر طبى خيلى خطرناك بود، كارهاى اوليه را انجام دادم و پس از دو ساعت كه قدرى وضع بهتر شده بود، ولى قاعدتا امام نمى توانستند و نمى بايستى حركت كنند، آماده حركت شدند.
عرض كردم : آقا جان ! چرا برخاستيد؟
فرمودند: نماز!
عرض كردم : آقا شما در فقه مجتهديد و من در طبّ، حركت شما به فتواى طبّى من حرام است ، خوابيده نماز بخوانيد.
ايشان با دقّت به نظر من عمل كردند و خوابيده نماز خود را خواندند.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
حکایت
@hkaitb
✨﷽✨
💠راهکار آیت الله بهجت ره
✍یکی از طلاب محترم نقل کردند : "روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم؟
آقا جواب دادند:مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند. ولی راه من هم این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده،در یک کلمه خیلی کوچک ، و آن "ترک گناه"است! ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است، گاهی خیلی مشکل است.و تمام دستورات خودشان بعداً می آید.
🔰 ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید." گاهی خود آقا می فرمودند: "خیال می کنیم خیلی چیزها گناه نیست وحال اینکه نگاه تند به مطیع،و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم..."
********
حکایت
@hkaitb